سانسور فیلم چهارانگشت
با این وجود بعد از دو هفته اکران، «چهار انگشت» به فروش سه میلیارد رسیده است. این میزان فروش نشان میدهد که مردم همیشه واکنش یکسانی به مضمونهای مشابه نشان نمیدهند و محمدی آن طور که انتظار داشت موفق نشده است.
کد خبر :
۶۹۲۳۹
بازدید :
۲۶۱۹
گلاویژ نادری، یاسمن طلوعی | محمدی مانند دیگر فیلمنامه اش «طلا و مس» به فضای شخصی و خانوادگی یک روحانی وارد شده بود و این فضا را با چاشنی طنز به نمایش گذاشت. تصور کنید یک روحانی با پیشنهاد بازی در فیلمی مواجه شود و به دلیل در مضیقه بودن به لحاظ مالی به ناچار این پیشنهاد را میپذیرد.
این بخشی از داستان «فرشتهها با هم میآیند» است که نشان میدهد با فیلمی جدی درباره روحانیت طرف نیستیم.
حال زایمان سهقلو توسط همسر این روحانی در شرایط سخت اقتصادی و همسایگی با صاحبخانهای را که درگیر ظواهر دین است و به باطن آن اهمیت نمیدهد هم به دیگر خطهای داستانی اضافه کنید و آن وقت به این نتیجه میرسید که «فرشتهها با هم میآیند» برخلاف ظاهر ملودرام خود رگههای طنز هم داشت.
حال زایمان سهقلو توسط همسر این روحانی در شرایط سخت اقتصادی و همسایگی با صاحبخانهای را که درگیر ظواهر دین است و به باطن آن اهمیت نمیدهد هم به دیگر خطهای داستانی اضافه کنید و آن وقت به این نتیجه میرسید که «فرشتهها با هم میآیند» برخلاف ظاهر ملودرام خود رگههای طنز هم داشت.
اما محمدی در دومین و سومین تجربه فیلمسازی خود کاملا به سمت سینمای کمدی قدم برداشت. اولین فیلمش را به تهیه کنندگی پدرش منوچهر محمدی ساخت، اما در فیلم بعدی اش مستقل از پدر عمل کرد و نام پدرش در میان تهیه کنندگان فیلم نیست.
«اکسیدان» درباره دو ایرانی بود که به خاطر مهاجرت نامزد یکی از آنها به خارج از کشور و گرفتار شدن او تصمیم گرفتند برای نجات آن دختر ویزای یکی از کشورهای خارجی را بگیرند. این دو به حربههایی از جمله تغییر دین و جنسیت متوسل شدند که در نهایت در هیچیک از آنها به موفقیت دست پیدا نکردند.
«اکسیدان» درباره دو ایرانی بود که به خاطر مهاجرت نامزد یکی از آنها به خارج از کشور و گرفتار شدن او تصمیم گرفتند برای نجات آن دختر ویزای یکی از کشورهای خارجی را بگیرند. این دو به حربههایی از جمله تغییر دین و جنسیت متوسل شدند که در نهایت در هیچیک از آنها به موفقیت دست پیدا نکردند.
«اکسیدان» به دلیل مضمونی که داشت واجد دیالوگهای اروتیک و در بعضی موارد سطحی بود و شوخیهای جنسیای داشت که در همان زمان با انتقاد زیادی روبه رو شد و بعضی آن را کمدی سخیف جنسی نامیدند.
اما محمدی در تازهترین فیلمش یعنی «چهار انگشت» تلاش کرده تا حد امکان از فضای فیلم قبلی اش فاصله بگیرد و طنز کلامی را به طنز موقعیت تغییر دهد.
او در این فیلم تلاش کرده داستانهای فرعی را در کنار خط اصلی داستان یعنی سفر یک مرد متشرع برای پیدا کردن همسر صیغهای خارجی خود طراحی کند که ربط زیادی به خط اصلی داستان نداشته باشد تا دچار گرفتاریهای مربوط به عبور از خط قرمزها نشود و انتقادات ناشی از ساخت کمدی سخیف یا اروتیک دستوپاگیرش نشود.
او در این فیلم تلاش کرده داستانهای فرعی را در کنار خط اصلی داستان یعنی سفر یک مرد متشرع برای پیدا کردن همسر صیغهای خارجی خود طراحی کند که ربط زیادی به خط اصلی داستان نداشته باشد تا دچار گرفتاریهای مربوط به عبور از خط قرمزها نشود و انتقادات ناشی از ساخت کمدی سخیف یا اروتیک دستوپاگیرش نشود.
در نهایت «چهار انگشت» تبدیل به کمدی پاستوریزه تری نسبت به «اکسیدان» شده که منتقدان آن فیلم را وادار به سکوت کرده و البته امسال این شانس را داشته که در کنار فیلمی مانند «رحمان ۱۴۰۰» اکران شده که روی کمدیهایی مانند «اکسیدان» و فیلمهای مشابه آن را به طوری کلی سفید کرده است!
تهیه کنندهای که محبوب بود
منوچهر محمدی سابقه همکاری زیادی با حوزه هنری دارد. فیلمهای زیادی را با همکاری حوزه تهیه کرد و پخش بعضی از فیلم هایش مانند «حوض نقاشی» را حوزه هنری برعهده داشت. فیلمی که فیلمنامه اش را هم حامد محمدی نوشته بود و خودش آن را تهیه کرد.
تهیه کنندهای که محبوب بود
منوچهر محمدی سابقه همکاری زیادی با حوزه هنری دارد. فیلمهای زیادی را با همکاری حوزه تهیه کرد و پخش بعضی از فیلم هایش مانند «حوض نقاشی» را حوزه هنری برعهده داشت. فیلمی که فیلمنامه اش را هم حامد محمدی نوشته بود و خودش آن را تهیه کرد.
او سالها با حوزه همکاری مسالمت آمیزی داشت و زمانی که در سازمان سینمایی حسین شمقدری مسئولیت را برعهده گرفت، محمدی از جمله افرادی بود که همکاری خود را با حوزه هنری افزایش داد. اما در سالهای اخیر انگار امکان برقراری آن همکاری وجود ندارد.
مدیران جدیدی در حوزه هنری روی کار آمدند که با هر حرکتی که این تهیه کننده از خود نشان میدهد، مخالفت میکنند. فیلم میسازد، مانع از اکران آن میشوند و اجازه اکران آن در سینماهای حوزه را به او نمیدهند.
مدیران جدیدی در حوزه هنری روی کار آمدند که با هر حرکتی که این تهیه کننده از خود نشان میدهد، مخالفت میکنند. فیلم میسازد، مانع از اکران آن میشوند و اجازه اکران آن در سینماهای حوزه را به او نمیدهند.
این همان اتفاقی بود که برای «اکسیدان» رخ داد و مدیران حوزه این فیلم را تحریم کردند و مانع از فروش فیلم در بسیاری از شهرستانها شدند.
حالا با اینکه محمدی پدر در پروژه «چهار انگشت» حضور ندارد و نامی از او در میان دست اندرکاران این پروژه نیست، اما همچنان مدیران حوزه هنری به مخالفت با این فیلم ادامه میدهند، اما به شکل جدیدی.
با اینکه «رحمان ۱۴۰۰» به طور کامل و بدون هیچ مشکلی در سالنهای حوزه هنری به نمایش درمی آید و این فیلم پر از شوخیهای جنسی و سبک است و حتی به اعتقاد خیلیها مضمون آن هم مشکلات زیادی دارد، اما «چهار انگشت» در سینماهای حوزه با شکل تازهای از سانسور به نمایش گذاشته میشود که در نوع خود بی نظیر است.
با اینکه «رحمان ۱۴۰۰» به طور کامل و بدون هیچ مشکلی در سالنهای حوزه هنری به نمایش درمی آید و این فیلم پر از شوخیهای جنسی و سبک است و حتی به اعتقاد خیلیها مضمون آن هم مشکلات زیادی دارد، اما «چهار انگشت» در سینماهای حوزه با شکل تازهای از سانسور به نمایش گذاشته میشود که در نوع خود بی نظیر است.
دیالوگهای فیلم در بعضی از بخشها با سانسور پخش میشود و به جای بعضی از کلمات صدای بوق گذاشته شده است.
این شیوه جدید سانسور برای اولین بار است که در سالنهای متعلق به حوزه اعمال میشود. این در حالی است که اگر چنین شیوهای به عنوان سانسور فیلمها در این سالنها اجرایی میشود، باید در مورد تمامی فیلمها صورت گیرد و «رحمان ۱۴۰۰» بیش از «چهار انگشت» باید تحت این سانسور قرار گیرد.
این شیوه جدید سانسور برای اولین بار است که در سالنهای متعلق به حوزه اعمال میشود. این در حالی است که اگر چنین شیوهای به عنوان سانسور فیلمها در این سالنها اجرایی میشود، باید در مورد تمامی فیلمها صورت گیرد و «رحمان ۱۴۰۰» بیش از «چهار انگشت» باید تحت این سانسور قرار گیرد.
اما در واقع این فیلم بدون هیچ ممیزی در این سالنها اکران میشود، اما فیلم حامد محمدی دچار این نوع ممیزی میشود. اکران همزمان این دو فیلم در سینماها نشان میدهد که برای مدیران این نهاد، سازنده آثار بیش از خود فیلم و مضمون آن اهمیت دارد.
یعنی اینکه فیلم درباره چه باشد برای آنها اهمیت ندارد. حتی اینکه داستانی خط قرمزها را هم رد کند و مورد انتقاد رسانههای اصولگرا هم قرار گیرد، مهم نیست، مهم این است که فیلم توسط چه کسی ساخته و تهیه شده است.
مدیران حوزه هنری که در این اواخر به فروش فیلمها در سالن هایشان هم اهمیت زیادی میدهند و به این نتیجه رسیدند که سالنهای سینمایی شان نباید خالی باشد، اما حاضر نیستند فیلمهایی را که توسط افرادی که با آنها زاویه پیدا کردند به همان شکلی که هست، اکران کنند.
مدیران حوزه هنری که در این اواخر به فروش فیلمها در سالن هایشان هم اهمیت زیادی میدهند و به این نتیجه رسیدند که سالنهای سینمایی شان نباید خالی باشد، اما حاضر نیستند فیلمهایی را که توسط افرادی که با آنها زاویه پیدا کردند به همان شکلی که هست، اکران کنند.
به همین خاطر است که «چهار انگشت» را با سانسور به اکران درآوردند و «رحمان ۱۴۰۰» به سلامت به نمایش گذاشته میشود. حامد محمدی را پیش از اینکه به عنوان کارگردان بشناسیم، در مقام نویسنده و بازیگر به یاد میآوریم.
محمدی در سال ۸۷ نویسندگی فیلم «طلا و مس» را به همراه همایون اسعدیان برعهده داشت و بعد از آن در سال ۹۱ این تجربه را با مازیار میری در فیلم «حوض نقاشی» تکرار کرد که خودش نویسندگی این فیلم را عهده دار بود.
محمدی در سال ۸۷ نویسندگی فیلم «طلا و مس» را به همراه همایون اسعدیان برعهده داشت و بعد از آن در سال ۹۱ این تجربه را با مازیار میری در فیلم «حوض نقاشی» تکرار کرد که خودش نویسندگی این فیلم را عهده دار بود.
این نکته را هم نباید نادیده گرفت که محمدی بهواسطهی حضور پدرش در فیلمهای «طلا و مس» و «حوض نقاشی» که پدرش منوچهر محمدی تهیه کنندگی آنها را برعهده داشته، کمکم به سینما معرفی و حالا به یکی از فیلم سازان سینمای ایران تبدیل شده است.
حامد محمدی اولین فیلمش «فرشتهها با هم میآیند» را در سال ۹۲ مقابل دوربین برد و تهیه کنندگی آن را هم پدرش عهده دار بود.
حامد محمدی اولین فیلمش «فرشتهها با هم میآیند» را در سال ۹۲ مقابل دوربین برد و تهیه کنندگی آن را هم پدرش عهده دار بود.
محمدی «فرشتهها با هم میآیند» را با فیلمنامهی خودش کارگردانی کرد که داستان یک طلبهی جوان را به تصویر میکشید که برای تامین مخارج زندگی ناچار بود بنایی کند، اما وقتی که متوجه شد همسرش سه قلو باردار است تعادل زندگی اش از حالت عادی خارج شد.
محمدی در این فیلم قصد داشت چهرهی دیگری از روحانیت نشان دهد که برخلاف تصور بیشتر مردم، مشکلات مالی داشت و با حضور سه فرزندش به سختی باید به زندگی اش ادامه میداد.
محمدی در این فیلم قصد داشت چهرهی دیگری از روحانیت نشان دهد که برخلاف تصور بیشتر مردم، مشکلات مالی داشت و با حضور سه فرزندش به سختی باید به زندگی اش ادامه میداد.
محمدی در مصاحبهای دربارهی نشان دادن روحانیت به این شکل، میگوید: «به نظر من روحانی خوب روحانیای است که در کنار مردم است، مثل مردم است و مشکلاتی مثل آنها دارد.» محمدی دومین فیلمش «اکسیدان» را در سال ۹۵ کارگردانی کرد که این فیلم باز هم با فیلمنامهی خودش و البته با تهیه کنندگی منوچهر محمدی ساخته شد.
«اکسیدان» ماجرای پسری به اسم اصلان است که نامزدش با پول او از ایران خارج میشود و اصلان حاضر میشود به هر کاری تن دهد تا بتواند از کشور خارج شود، اما وقتی متوجه میشود که نمیتواند از راه قانونی خودش را به نامزدش برساند، دست به کارهای غیرقانونی میزند.
«اکسیدان» ماجرای پسری به اسم اصلان است که نامزدش با پول او از ایران خارج میشود و اصلان حاضر میشود به هر کاری تن دهد تا بتواند از کشور خارج شود، اما وقتی متوجه میشود که نمیتواند از راه قانونی خودش را به نامزدش برساند، دست به کارهای غیرقانونی میزند.
اصلان تلاش میکند خودش را به عنوان یک فرد مسیحی جا بزند، اما وقتی موفق نمیشود، سعی میکند بهواسطهی هم جنس گرایی از کشور خارج شود... فروش فیلم «اکسیدان» نسبت به اولین ساختهی محمدی قابلقبول بود و به فروش ۱۰ میلیارد و ۷۹۱ میلیون تومان رسید.
حالا سومین ساختهی محمدی فیلم «چهار انگشت» است که از اواخر اسفند سال گذشته در سینماها اکران شده است.
«چهار انگشت» به نویسندگی محمدی و با تهیه کنندگی حمید پنداشته ساخته شده است و داستان مردی مذهبی را نشان میدهد که برای دیدن همسر موقتش به تایلند میرود.
«چهار انگشت» به نویسندگی محمدی و با تهیه کنندگی حمید پنداشته ساخته شده است و داستان مردی مذهبی را نشان میدهد که برای دیدن همسر موقتش به تایلند میرود.
این اولین بار است که بعد از چندین سال، محمدی فیلم جدیدش را با تهیه کنند گی پنداشته مقابل دوربین برده است و این بار خبری از سرمایهی پدرش نیست.
زوج تکراری
حامد محمدی برای سومین فیلمش «چهار انگشت» از امیر جعفری و جواد عزتی بهعنوان بازیگران اصلی استفاده کرده است. او در فیلم قبلی اش «اکسیدان» هم با زوج جعفری و عزتی همکاری کرد، با این تفاوت که در «اکسیدان» عزتی شخصیت اصلی فیلم را بازی میکرد و جعفری تلاش میکرد به او کمک کند، اما در فیلم «چهار انگشت» امیر جعفری شخصیت اصلی را عهده دار است.
مردی که در آستانهی انتخابات مجلس به تایلند سفر میکند تا همسر موقتش را برای آخرین بار ببیند، اما در این سفر با اتفاقاتی روبه رو میشود و همه چیز باب میلش پیش نمیرود و حاضر میشود به کارهایی تن دهد تا فقط به کشور خودش برگردد.
زوج تکراری
حامد محمدی برای سومین فیلمش «چهار انگشت» از امیر جعفری و جواد عزتی بهعنوان بازیگران اصلی استفاده کرده است. او در فیلم قبلی اش «اکسیدان» هم با زوج جعفری و عزتی همکاری کرد، با این تفاوت که در «اکسیدان» عزتی شخصیت اصلی فیلم را بازی میکرد و جعفری تلاش میکرد به او کمک کند، اما در فیلم «چهار انگشت» امیر جعفری شخصیت اصلی را عهده دار است.
مردی که در آستانهی انتخابات مجلس به تایلند سفر میکند تا همسر موقتش را برای آخرین بار ببیند، اما در این سفر با اتفاقاتی روبه رو میشود و همه چیز باب میلش پیش نمیرود و حاضر میشود به کارهایی تن دهد تا فقط به کشور خودش برگردد.
امیر جعفری در «چهار انگشت» با گریمی که در فیلمهای زیادی در کارنامه اش از او دیده ایم مقابل دوربین قرار گرفته و شخصیت حاج احد را برعهده دارد؛ با همان چربزبانیهای همیشگی در نقشهای خاکستری که زیاد از او دیده ایم. جواد عزتی هم با اسمی عجیب و غریب، شخصیت ایستاده را عهده دار است و به عنوان مشاور احد همه جا همراه اوست.
عزتی در «چهار انگشت» بازی متفاوتی برای مخاطبانش به نمایش نگذاشته و با همان شمایل همیشگی، در لحظاتی از فیلم استیصال و ناتوانی را در او میبینیم که ناچار میشود دست به کارهایی بزند که تمایلی برای انجام دادن شان ندارد.
عزتی در «چهار انگشت» بازی متفاوتی برای مخاطبانش به نمایش نگذاشته و با همان شمایل همیشگی، در لحظاتی از فیلم استیصال و ناتوانی را در او میبینیم که ناچار میشود دست به کارهایی بزند که تمایلی برای انجام دادن شان ندارد.
درواقع محمدی با الگوی فیلم «اکسیدان» سومین فیلمش را کارگردانی کرده و شاید با این تصور که مردم نسبت به زوج عزتی و جعفری روی خوش نشان میدهند و با رفتن به سینما تجربه ی خوب فیلم «اکسیدان» تکرار میشود و در انتها فروش خوبی برای سومین فیلمش رقم میخورد؛ در «چهار انگشت» هم سراغ عزتی و جعفری رفته و فیلمش را با همان بازیگران ثابت کارگردانی کرده است.
با این وجود بعد از دو هفته اکران، «چهار انگشت» به فروش سه میلیارد رسیده است. این میزان فروش نشان میدهد که مردم همیشه واکنش یکسانی به مضمونهای مشابه نشان نمیدهند و محمدی آن طور که انتظار داشت موفق نشده است.
منبع: سازندگی
۰