شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!

شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!

در اوایل هزارۀ جدید، پزشکان مرکز سلامت روان کفر شائول در بخش اشغالی سرزمین فلسطین، گزارش کردند که حدود ۱۰۰ توریست مبتلا به این سندروم را در آن سال مشاهده کرده‌اند (که ۴۰ نفرشان به بستری شدن در بیمارستان نیاز پیدا کرده بودند). اکثر این افراد را مسیحیان تشکیل می‌دادند.

کد خبر : ۶۹۲۵۵
بازدید : ۳۱۵۴
فرادید | به نظر می‌رسد که برخی شهر‌ها به تناوب باعث به‌هم‌ریختگی روانی بازدیدکنندگان خود می‌شوند و به همین دلیل نام برخی سندروم‌های روانی از نام این شهر‌های برگرفته شده است. اما وضعیت‌های روانی‌ای همچون سندروم پاریس حقیقت دارند؟

به گزارش فرادید؛ الیور مک‌آفی قرار بود که برای کریسمس سال ۲۰۱۷ خانه باشد. اما این باغبان ۲۹ ساله که اصالتاً اهل دومور در ایرلند شمالی است، از ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ دیده نشده است.

مک‌آفی پیش از آنکه ناپدید شود، در نزدیکی شهر بیابانی میتزپه رامون در فلسطین اشغالی مشغول سفر با دوچرخه بود. دوچرخه و چادر او دو ماه بعد در درۀ رامون در جنوب سرزمین‌های اشغالی فلسطین یافت شد. از آن زمان مسافران مختلفی کیف‌پول، کلید‌ها و تبلت او را پیدا کرده‌اند و آن‌ها را تحویل داده‌اند.

رسانه‌های خبری غربی خیلی زود به احتمال سندروم اورشلیم دامن زدند. این سندروم یک حالت روان‌پریشی (یا جدا افتادن از واقعیت) است که اغلب با تجربیات مذهبی مرتبط است. کسانی که به آن دچار می‌شوند، پارانویید می‌شوند. آن‌ها چیز‌هایی می‌بینند یا می‌شنوند که وجود ندارد. آن‌ها تسخیرشده و وسواسی می‌شوند؛ و گهگاه، ناپدید می‌شوند.

در اوایل هزارۀ جدید، پزشکان مرکز سلامت روان کفر شائول در بخش اشغالی سرزمین فلسطین، گزارش کردند که حدود ۱۰۰ توریست مبتلا به این سندروم را در آن سال مشاهده کرده‌اند (که ۴۰ نفرشان به بستری شدن در بیمارستان نیاز پیدا کرده بودند). اکثر این افراد را مسیحیان تشکیل می‌دادند، اگرچه برخی یهودیان و شمار کمی مسلمان نیز در میان آن‌ها وجود داشت.
بنا بر مقالۀ آن‌ها که در ژورنال روانپزشکی بریتانیا چاپ شده سندروم اورشلیم نوعی از روان‌پریشی در شهری است که "به احساس تقدس، قدمت و آسمانی بودن دامن می‌زند."

در این تحقیق اشاره شده که بسیاری از کسانی که به این سندروم دچار شده بودند، از پیش دچار اختلالات روانی نظیر شیزوفرنی یا اختلال دوقطبی بوده‌اند که زمینۀ قدم گذاشتن در راه ماموریت مقدس خیالی را در ایشان ایجاد کرده است.
در این تحقیق شرح حال گردشگری آمریکایی آورده شده است که شروع به ورزش با وزنه در منزل کرده و به صورت روز‌افزون بیشتر در شخصیت شمشون، که از شخصیت‌های انجیل است، فرو می‌رفته است.
او به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده و عزمش را جزم کرده بود تا بلوک‌های سنگی عظیم دیوار ندبه را جابه‌جا کند. پس از آنکه پلیس جلوی این فرد را گرفته، او در بیمارستان پذیرش و با دارو‌های ضدروان‌پریشی درمان می‌شود و سپس با همراهی پدرش به آمریکا باز می‌گردد.

اما دیگرانی بوده‌اند که بدون سابقۀ بیماری روانی، در بیت‌المقدس دچار بیماری روانی شده‌اند. این تعداد نسبتاً کم بوده - ۴۲ نفر از ۴۷۰ توریستی که در یک دورۀ ۱۳ ساله در بیمارستان پذیرش شده بودند -، اما این موارد به همان اندازه که غیرمنتظره بوده‌اند، شدید و دراماتیک هم بوده‌اند.

معمولاً، این افراد خیلی زود پس از ورود به شهر، دچار وسواس در پاکیزگی و خلوص می‌شدند و بار‌ها و بار‌ها و بار‌ها دوش می‌گرفتند و حمام می‌کردند و به صورت افراطی ناخن‌های دست و پای خود را می‌گرفتند. آن‌ها ردایی سفید برای خود فراهم می‌کردند که اغلب از لحاف اتاق هتلشان بود. آن‌ها در خیابان‌ها یا در یکی از اماکن مقدس شهر، ایراد خطبه می‌کردند یا دعا‌ها و سرود‌های مذهبی را با صدای بلند می‌خوانند. این روان‌پریشی معمولاً حدود یک هفته به طول می‌انجامید. گهگاه می‌شد که ایشان را با آرامبخش‌ها یا مشاوره درمان کرد، اما درمان قطعی دور کردن فیزیکی بیماران از مکان‌های مقدس آن بود.
شهرهایی که موجب دیوانگی مسافران می‌شوند!

نویسندگان این مقاله احتمال می‌دهند که این گردشگران (که معمولاً از "خانواده‌های شدیداً مذهبی" می‌آیند)، تناقضی را میان تصویر ایده‌آلی که از بیت‌المقدس در ناخودآگاه خود دارند با واقعیت این شهر که شهری شلوغ و تجاری است تجربه می‌کنند و این تناقض موجب ایجاد سندروم می‌شود.

در مورد احتمال بروز این سندروم در الیور مک‌آفی، باید گفت که شیفتگی او به دین ریشه در قبل داشته است؛ او یک مسیحی معتقد بوده است. اما خیلی از ناپدید شدنش نگذشته بود، که برادرش از عکس‌هایی که در دوربین الیور پیدا کرده بود ابراز نگرانی کرد: «طبیعت این عکس‌ها با شخصیت او متفاوت است و اینطور برمی‌آید که خیلی در حال خودش نبوده است. یکی از آن‌ها مقدار زیادی زباله و خاکروبه را در نزدیکی کمپ او نشان می‌دهد و این اصلاً به او نمی‌خورد.»، اما بعدتر در یک کنفرانس خبری دیگر، پس از بررسی شواهد بیشتر، ظاهراً نظرش تغییر کرده بود و گفته بود که «ساعت‌ها عکس‌ها، روزنوشت‌هایش و هر چیز دیگری که به این ماجرا مربوط است را زیر و رو کردیم، این سفر یک سفر کاملاً عادی بوده است.»

کارآگاهان صفحات کنده شده‌ای از انجیل که رویشان سنگ گذاشته شده بود، بخش‌هایی از انجیل به دست خط او، و نوشته‌هایی در رابطه با روزه‌داری مسیح در بیابان را در محلی که او ناپدید شده، کشف کرده بودند. حتی بنا بر یکی از گزارشها، او برای خود "معبدی" ساخته بود؛ یک ناحیۀ شنی که با یکی از ابزار دوچرخه صاف شده بود و دورش دایره‌ای سنگی چیده شده بود.

هنوز خبری از الیور نیست.
شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!

همانطور که پزشکان در بیت‌المقدس به این خاطر که بیشتر «سندروم اورشلیم» را مشاهده می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که در بیمار این سندروم را تشخیص دهند، روانپزشکان در فلورانس، با چنین علائمی در شرایطی متفاوت مواجه می‌شوند. ظاهراً، بازدیدکنندگان چنان مجذوب شکوه هنر و معماری شهر می‌شوند که در مواردی دچار روان‌پریشی می‌شوند.
یک هنرمند ۷۲ ساله که از پل پونته وکیو بازدید می‌‍کرده، در عرض چند دقیقه به این باور رسیده که خطوط هوایی بین‌المللی او را تحت نظر دارند و اتاق هتلش شنود می‌شود. زنی چهل و چند ساله باور داشت که نقاشی‌های دیواری کلیسای سانتا ماریا نوولا به او اشاره می‌کنند، او گفته است: «به نظرم می‌رسید که آن‌ها دربارۀ من در روزنامه می‌نویسند، در رادیو راجع به من صحبت می‌کنند و در خیابان‌ها تعقیبم می‌کنند.»

گرازیلا ماگرینی، روانپزشک فلورانسی، شرح حال بیش از صد توریست را که مابین سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۶ به بیمارستان سانتا ماریا نووا مراجعه کرده و دچار تپش قلب، تعریق، درد قفسه سینه، سرگیجه و حتی توهم، از دست دادن حس جهت‌یابی، حس بیگانگی و بحران هویتی شده بودند را مورد مطالعه قرار داده است. برخی از آن‌ها تلاش کرده بودند تا آثار هنری تخریب کنند.
به گفتۀ ماگرینی این‌ها همه ناشی از «داشتن شخصیت تاثیرپذیر، استرس سفر و مواجهه با شهری نظیر فلورانس که در تسخیر ارواح بزرگان، مرگ و گسترۀ تاریخ است» بوده است. به عقیدۀ او، یک توریست حساس نمی‌توانسته همۀ این‌ها را هضم کند.
شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!
او نام این شرایط را سندروم استندال گذاشته است. استندال نویسنده‌ای فرانسوی است که در سال ۱۸۱۷ از این شهر بازدید کرده بود، در رابطه با حسش از دیدن باسیلیکای سانتا کروچه می‌نویسد که "غرق در تامل در زیبایی عمیق" شده و "تپش قلبی شدید" او را در برگرفته بوده است. او نوشته است: «چشمۀ حیات در درون من خشکید و با ترس مستمر از سقوط در زمین زیر پایم راه می‌رفتم.»

اگرچه در سال‌های اخیر، سالانه تنها دو یا سه مورد سندروم استندال مشاهده می‌شود، اما گالری یوفیتزی در فلورانس همچنان با تعداد قابل توجهی از موارد اورژانسی مواجه است. باز هم مردی با دیدن تابلوی "پریماورا"ی بوتیچلی دچار تشنج شد و بازدیدکنندۀ دیگری در مقابل "مدوسا" اثر کاراواجو غش کرد.
پس از آنکه بازدیدکنندۀ دیگری در مقابل اثر دیگری از بوتیچلی (تولد ونوس) دچار حملۀ قلبی شد، مدیر گالری یوفیتزی در گفتگو با روزنامۀ کوریره دلاسرا، گفت: «من نمی‌خواهم تشخیص پزشکی بدهم، اما می‌دانم که مواجهه با موزه‌ای همچون موزۀ ما که پر از شاهکار‌های مسلم است، حتماً منبع استرس احساسی، روانی و فیزیکی خواهد بود که تحمل مشقات برای بازدید از موزه نیز در آن نقش دارد.»
در مقابل، گاهی اوقات یک شهر نمی‌تواند انتظارات را برآورده کند. در مورد گردشگران ژاپنی که در مواجهه با این واقعیت خردکننده که پاریس شهر رویاهایشان نیست دچار روان‌پریشی می‌شوند، اصطلاح "سندروم پاریس" به کار می‌روند. آن‌ها که با چهرۀ خشک و عبوس محلی‌ها و برخورد بد مغازه‌داران مواجه می‌شوند، دچار نوعی فروپاشی می‌شوند. یکی از نمایندگان انجمنی که به سکونت و جاگرفتن خانواده‌های ژاپنی در فرانسه کمک می‌کند، می‌گوید: «در مغازه‌های ژاپن، مشتری سلطان است. در حالی که اینجا، فروشندگان اصلاً تحویلشان نمی‌گیرند.»
شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!

اما آیا این سندروم‌ها واقعاً مختص به بیت‌المقدس، فلورانس یا پاریس هستند؟ آیا باید پیش از سفر به این شهر‌ها به مسافران هشدار داد؟

مسائل مربوط به سلامت روان از جمله اصلی‌ترین مشکلات سلامتی‌ای است که مسافران به آن مبتلا می‌شوند. بر پایۀ گزارش سازمان جهانی بهداشت، "اورژانس روانپزشکی" یکی از شایعترین دلایل پزشکی‌ای است که منجر به استفاده از آمبولانس هوایی می‌شود. سایکوسیس شدید، یک پنجم مشکلات روانی مسافران را تشکیل می‌دهد؛ و اغلب این موارد نیز نه در مقابل کلیسای بیت‌لحم و نه در مقابل دیوار ندبه اتفاق می‌افتند.
شهرهایی که مسافران را شیدا می‌کند!
"مدوسا" اثر کاراواجو

دلایل زیادی برای رد دادن مسافران خسته وجود دارد. کمبود آب بدن، بی‌خوابی و جت‌لگ و همچنین قرص‌های خواب یا مصرف الکل در طول پرواز و در برخی موارد دارو‌هایی نظیر داروی ضدمالاریای مفلوکین به عنوان متهم ذکر شده‌اند. شیوع ترس از پرواز بین ۲.۵ تا ۶.۵ درصد است، و اضطراب شدید در میان مسافران حدود ۶۰ درصد است.
استرس در بخش امنیتی فرودگاه، صف‌های دراز بیرون از موزه‌ها، موانع زبانی و تفاوت‌های فرهنگی را هم اضافه کنید و افزون بر این‌ها اگر پای یک زیارت دینی یا فرهنگی شدیداً شخصی که فرد مدت‌ها انتظارش را کشیده نیز در میان باشد، طوفان به پا می‌شود.
در بسیاری از موارد خیلی شدید، محتمل است که مسافر از پیش به یک بیماری روانی تشخیص‌داده نشده مبتلا بوده باشد، یا زمینۀ روان‌پریشی در او وجود داشته باشد. بیش از نیمی از آن‌هایی که در بیمارستان مورد مطالعۀ ماگرینی پذیرش شده بودند، سابقۀ ویزیت شدن توسط روانپزشک یا روانشناس را داشتند. همچنین مفسران ژورنال روانپزشکی بریتانیا بر این نظرند که «بیت‌المقدس را نباید به چشم یک عامل بیماری‌زا دید، چرا که شکل‌گیری تفکرات مریض مسافری که بیمار می‌شود، از جای دیگری شروع شده است.»

بدین ترتیب نمی‌توان با اطمینان حکم داد که این شکوه و پیچیدگی هنر رنسانس است که فرد را به مرز روان‌پریشی می‌کشاند، یا اینکه صف طویل موزه‌ها و جت‌لگ و خستگی سفر.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید