مرگ نامعلوم یک پدر! آیا قتل بود؟!
پزشکیقانونی در اظهارنظری اعلام کرد علت مرگ خونریزی مغزی است، اما مقتول دچار بیماری فشار خون هم بوده و احتمال دارد خونریزی مغزی ناشی از بیماری فشار خون باشد، البته ضربهای نیز به سر او وارد شده است که آن هم میتواند منجر به خونریزی مغزی شود.
کد خبر :
۶۹۳۳۵
بازدید :
۱۱۱۱۶
مرد میوهفروشی که متهم است در پی توهین فردی به پدرش با او درگیر و باعث مرگ او شده، در دادگاه کیفری استان تهران به صورت غیابی محاکمه شد. به گزارش خبرنگار ما، فرزندان مردی در سال ۹۲ به مأموران خبر دادند پدرشان کشته شده است.
فرزندان این مرد ادعا کردند روز قبل از مرگ پدرشان او با جوانی به نام فرهاد درگیر شده بود و همین درگیری هم منجر به مرگ او شد.
پسر مقتول گفت: وقتی شنیدم پدرم با فرهاد درگیر شده، به سراغش رفتم. پدرم گفت: حالش خوب است و فردا برای شکایت از فرهاد به کلانتری میرود. فرهاد پدرم را زده بود، من خواستم دخالت کنم، اما پدرم اجازه نداد و گفت: این مسئلهای است که باید خودش حل کند و از من خواست دخالت نکنم.
من هم قبول کردم. فردایش وقتی به خانه پدرم رفتم تا دوباره به او سر بزنم، هرچه در زدم در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد خانه شدم و دیدم پدرم نفس نمیکشد، بلافاصله او را به بیمارستان رساندم، اما دکترها گفتند جانش را از دست داده است. ما خواستار بازداشت فرهاد هستیم، چون او باعث مرگ پدرمان شده است.
با توجه به گفتههای اولیایدم، دستور بازداشت فرهاد صادر شد. فرهاد در بازجوییها اتهام قتل را رد کرد و گفت: من برای پدرم خرما خیرات کرده و آن را جلوی در مغازهام گذاشته بودم. مرحوم داشت از مقابل مغازه رد میشد که پرسید برای چه خرما خیرات کردی، گفتم برای پدرم، به من نگاه کرد و گفت: اصلا مگر پدر تو که بود که برایش خرما خیرات کنی. مگر خیلی آدم درستی بوده که برایش خیرات هم میکنی! من از این حرفش خیلی ناراحت شدم و گفتم تو خیرات را برندار.
او سپس وارد مغازه شد و کیسهای برداشت تا گوجه بخرد. او داشت گوجهها را سوا میکرد که من گفتم گوجه سواکردنی نیست. او گفت: میخواهم سوا کنم، گفتم اصلا فروشی نیست و از مغازه برو بیرون. به من بدوبیراه گفت، من هم ناراحت شدم و او را هل دادم، ضربهای به صورتش زدم که عینکش پرت شد، مردم آمدند و ما را سوا کردند و او هم رفت.
متهم در ادامه گفت: شب که شد، از کارم خیلی ناراحت شدم، چون او بزرگ محل بود. با اینکه به پدر من توهین کرده بود، نباید رفتار تندی با او میکردم. تصمیم گرفتم مقابل خانهاش بروم و عذرخواهی کنم، زنگ در را زدم، در را باز کرد، گفتم از اتفاقی که افتاده ناراحتم، تو نباید به پدرم توهین میکردی و من هم نباید چنین کاری میکردم، عصبانی شد و گفت: برو و دیگر مقابل خانه من نیا.
من را از خانه بیرون کرد. گفتم اگر لازم است تو را پیش دکتر ببرم، قبول نکرد، گفت: حالش خوب است و خودش میداند چه کند. من هم به خانه خودم برگشتم. وقتی هم که رفتم، مقتول حالش خوب بود. چندروز بعد من را به اتهام قتل بازداشت کردند. درحالیکه من مقتول را نکشتم.
بعد از گفتههای متهم، او به اتهام قتل عمدی بازداشت شد. سپس پزشکیقانونی در اظهارنظری اعلام کرد علت مرگ خونریزی مغزی است، اما مقتول دچار بیماری فشار خون هم بوده و احتمال دارد خونریزی مغزی ناشی از بیماری فشار خون باشد، البته ضربهای نیز به سر او وارد شده است که آن هم میتواند منجر به خونریزی مغزی شود.
متهم با توجه به نظریه پزشکیقانونی با قرار وثیقه آزاد و در نهایت بعد از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. متهم گفت: من اتهام را قبول ندارم، این حرف درستی نیست، من مقتول را نکشتم. او حالش خوب بود و من فقط او را هل دادم و یک ضربه به صورتش زدم. ضربه بهصورت نمیتواند منجر به خونریزی مغزی شود.
هرچند اولیایدم این گفتهها را قبول نکرده و درخواست قصاص کردند، اما در نهایت دادگاه متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه کرد.
این حکم مورد اعتراض اولیایدم قرار گرفت و پرونده برای بررسی به دیوانعالی کشور رفت. قضات دیوان حکم تبرئه از قتل عمدی را تأیید، اما اعلام کردند پرونده درباره پرداخت دیه باید دوباره رسیدگی شود. بهاینترتیب پرونده یکبار دیگر به دادگاه ارسال شد. با توجه به اینکه متهم در خارج از کشور بود، وکیلمدافع او در دادگاه حاضر شد.
اولیایدم یکبار دیگر اعلام کردند خواسته آنها مجازات عامل قتل پدرشان است. در ادامه، وکیلمدافع متهم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: موکل من قتل عمدی و پرداخت دیه را قبول ندارد، چراکه علت مرگ خونریزی مغزی اعلام شده و این خونریزی ناشی از فشار خون بالای مقتول بوده است و موضوع ربطی به موکل من ندارد، پزشکیقانونی هم اعلام نکرده که علت مرگ خونریزی مغزی ناشی از ضربه بوده است، هرچند موکل من واردکردن ضربه به سر را هم قبول ندارد.
او درباره اینکه چرا موکلش در دادگاه حاضر نیست، گفت: او به خارج از کشور رفته و مدتهاست در ایران زندگی نمیکند. بعد از پایان گفتههای طرفین پرونده، قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۰