روایت عباس عبدی از آزادی به سبک ایرانی!

این سخنان از دو حال خارج نیست؛ یا راست است یا دروغ. اگر راست باشد که بیان آن به‌ویژه در این مقطع زمانی معرف یک همسویی رفتاری آشکار با دشمنان این کشور و ایالات متحده است که زمینه را برای افزایش فشار‌ها به ایران فراهم می‌کنند.

کد خبر : ۶۹۳۶۰
بازدید : ۹۳۴۳
عباس عبدی | هنگامی که جولیان آسانژ توانست برخی اسناد محرمانه دولت آمریکا را منتشر کند، کلیت نظام‌های غربی بسیج شدند تا آسانژ را برخلاف تمام شعار‌هایی که به نام و در دفاع از آزادی می‌دهند، سرکوب و منکوب کنند و درنهایت هم موفق شدند او را از سفارت اکوادور بیرون آورند و کشان کشان به زندان بیندازند و این تازه اول ماجراست.
چرا غربی‌ها که مدعی طرفداری از آزادی گردش اطلاعات هستند، چنین رفتار سختی را علیه آسانژ به اجرا درمی‌آورند؟ پاسخ روشن است: امنیت و حفظ منافع ملی. آنان آزادی را برای اموری که امنیت و منافع ملی‌شان را نشانه رود، نمی‌پذیرند و به هر قیمتی، برخورد می‌کنند، حتی اگر لازم باشد که هفت‌سال یک سفارت را محاصره کنند.
البته در حوزه‌های دیگر آزادی بطور نسبی برقرار است و می‌توان حرف زد.

حالا بیایید نگاهی به داخل کشورمان بیندازیم. رسانه‌های رسمی، چون صداوسیما و مطبوعات از آزادی مشابه آنچه که در ان جوامع ادعا می‌شود برخوردار نیستند و نمی‌توانند هر حرفی و سخنی را بگویند، ولی درعین‌حال این حد از آزادی بی‌در و پیکر و آنارشیسم در جامعه ما وجود دارد که یک نفر می‌تواند اظهاراتی را کند که علیه منافع و حتی امنیت ملی کشور است.
سخنان شخصی بازنشسته به نام سردار قاسمی درباره عملیات در بوسنی و هرزگوین تحت پوشش هلا‌ل‌احمر و نیز همکاری با نیرو‌هایی که بعد‌ها به عنوان تروریست (القاعده) شناخته شدند، نمونه روشن این آزادی هرج‌ومرج‌گونه است.

این سخنان از دو حال خارج نیست؛ یا راست است یا دروغ. اگر راست باشد که بیان آن به‌ویژه در این مقطع زمانی معرف یک همسویی رفتاری آشکار با دشمنان این کشور و ایالات متحده است که زمینه را برای افزایش فشار‌ها به ایران فراهم می‌کنند.
به تعبیری که مقام معظم رهبری در موردی داشته‌اند حتی اگر این سخنان حق هم باشد پازل دشمن را کامل می‌کند.
در این صورت، یک اتهام جدی متوجه گوینده مطلب است. اگر هم دروغ باشد که چه بدتر. با ارایه مستندات می‌توان گفت: دروغ است و در این صورت دو اتهام جدی علیه گوینده وجود دارد. دروغ بودن اظهارات از آن‌جاست که اصولا در آن مقطع زمانی سال ١٩٩٢ القاعده تشکیل نشده بود و به اروپا نیز خیلی بعد‌ها وارد شد.
آن زمان تحت نام دیگری در آفریقا بودند و مدت اندکی بود که فعال شده و مورد حمایت آمریکایی‌ها نیز بودند؛ بنابراین به جز آن‌که همه اظهارات او نادرست است، علیه منافع ملی کشور نیز هست.

با این‌حال، انگیزه برای شهرت و دیده‌شدن موجب می‌شود که افراد چنین سخنانی را علیه منافع ملی کشور خود بگویند. البته این حالت خوشبینانه است. حالت بدبینانه آن نیز این احتمال است که باید مورد توجه قرار داد؛ که این اظهارات آگاهانه برای افزایش فشار بیگانه به کشور گفته می‌شود.

اگر در جوامع غربی خط قرمز آزادی را منافع ملی تعیین می‌کند، در ایران ظاهرا چنین خط قرمزی وجود ندارد، والا این شخص اکنون باید در دادگاه پاسخگو می‌شد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید