"هر کاری کردند تا زندگی جولیان آسانژ را جهنم کنند"
آنها یک بار لکهای روی کلید لامپ دستشویی دیدند و گفتند که مدفوع جولیان آسانژ بوده است. رییس جمهور اکوادور از این گزارش به عنوان مدرکی استفاده کرد که بگوید جولیان آسانژ مدفوعش را روی در و دیوار سفارت میمالیده است. منظورم را میفهمید؟ آدم چقدر میتواند حقیر باشد و چنین بحثهای سخیفی بکند.
کد خبر :
۶۹۷۰۱
بازدید :
۳۸۶۸
فرادید | کریستین هرافنسون، سردبیر ویکیلیکس، در اولین مصاحبهاش بعد از دستگیری جولیان آسانژ، از دستگیری "شرمآور" او، انتقادها از ارتباطش با روسیه و آنچه که رفتار "منزجرکننده" با چلسی منینگ مینامد، حرف میزند.
به گزارش فرادید به نقل از اشپیگل؛ کریستین هرافنسون، ۵۶ ساله، سه دهه به عنوان خبرنگار در رسانههای ایسلند کار کرده است. او سابقۀ کار در تلویزیون دولتی کشور را نیز دارد. او در گزارشهایش، از جمله در رابطه با سقوط کاپتینگ بانک ایسلند، از اسناده ویکیلیکس بهره میگرفت. در سال ۲۰۱۰، به همراه جولیان آسانژ، یک موسسۀ رسانهای به نام سانشاین را در ایسلند بنیان گذاشتند. او پیش از آنکه به عنوان سردبیر ویکیلیکس جایگزین جولیان آسانژ شود، شش سال سخنگویی موسسۀ سانشاین را برعهده داشت.
اشپیگل : آقای هرافنسون، روز چهارشنبه شاهد حضور جولیان آسانژ، موسس ویکیلیکس، در دادگاهی در لندن بودید که در آن به خاطر نقض شروط وثیقه به پنجاه هفته زندان محکوم شد. پلیس بریتانیا او را در ۱۱ آوریل وقتی که دولت اکوادور پناهندگی سیاسی او را لغو کرد، در سفارت اکوادور دستگیر شد. الان وضعش چطور است؟
هرافنسون : او در زندان فوق امنیتی بلمارش در جنوب لندن است. او در آنجا در انتظار دادگاهش در رابطه با درخواست استردادی است که دولت ایالات متحده مطرح کرده، است. روز چهارشنبه، دادگاه او را در موضوع نقض وثیقه محکوم کرد، در حالی که او از حق انسانیش برای درخواست پناهندگی استفاده کرده بود. اگر یادتان باشد، او با وثیقۀ ۲۰۰۰۰۰ پوندیای که برخی از دوستانش پرداخت کرده بودند، در دسامبر ۲۰۱۰ آزاد شده بود. پیش از آنکه در ژوئن ۲۰۱۲ وارد سفارت اکوادور شود، ردیابی که به قوزک پایش بسته شده بود را برید.
اشپیگل : به عنوان سردبیر جدید ویکیلیکس، این ترس که سرانجام شما نیز مثل جولیان آسانژ، زندان فوق امنیتی باشد، به شما دست نمیدهد؟
هرافنسون : از آنجایی که ویکیلیکس ده سال است که مورد حمله است، من نسبت به خطرات این کار آگاهم. من از میانۀ تابستان ۲۰۱۰، به طور تمام وقت برای ویکیلیکس کار کردهام. مشخص است که دولت آمریکا، نیروی نظامیش و سرویسهای اطلاعاتی آن من را هدف قرار میدهند. ما از سال ۲۰۱۴ خبردار شدیم که نه تنها جولیان آسانژ، بلکه در حال تحقیق در مورد دیگر افرادی که با سازمان ما مرتبط هستند.
اشپیگل : این را از کجا میدانید؟
هرافنسون : گوگل به این خاطر که یک دادگاه سری آمریکا آن را مجبور کرده تا اطلاعات مربوط به من و دیگرانی که در تیم ویکیلیکس هستند را تحویل دهند تا دادگاه سری در موردشان تحقیق کند، به دادگاه مراجعه کرده بود. این دادگاه به گوگل حق داد که به ما در این زمینه اطلاعرسانی کند. بدینترتیب، در دسامبر ۲۰۱۴ به سارا هریسون، جوزف فارل و من اطلاع دادند که ایمیلهایمان ضبط شده، چرا که یک هیئت منصفه در حال تحقیق در رابطه با اتهام خرابکاری ماست.
اشپیگل : آسانژ در مدتی که در سفارت بوده، چه تغییری کرده است؟
هرافنسون : من از اینکه با این مقاومت که از هر کسی انتظار نمیرود، توانست وضعیت را تحمل کند و در برابرش مقاومت کند، بسیار غافلگیر شدم.
اشپیگل : چطور پناهندگی دیپلماتیکی که دولت اکوادور در سال ۲۰۱۲ به جولیان آسانژ اعطا کرده بود، پایان یافت؟
هرافنسون : سفیر از او خواست که به اتاق جلسات سفارت برود و نامه را به او داد، که او آن را با صدای بلند خواند و در آن گفته شده بود که پناهندگی دیپلماتیکش لغو شده و او باید بلافاصله سفارت را ترک کند. وقتی که آسانژ اتاق جلسه را ترک کرد و میخواست به اتاقش برگردد، لابی سفارت پر از پلیسهای انگلیسی بود که او را گرفتند.
اشپیگل : خیلی با قواعد دیپلماتیک جور درنمیاید.
هرافنسون : خوب این حرکتی بود که از مدتها پیش خودشان را برایش آماده کرده بودند و انگیزۀ سیاسی داشت. از یکسال پیشتر، سفارت جنگ فرسایشی و روانی را شروع کرده بود: اینترنت را قطع کردند، دستگاههای اختلال روی موبایل نصب کرده بودند، دیدارها را محدود کرده بودند و سیستم گرمایشی را خاموش میکردند. هر کاری کردند تا زندگی جولیان آسانژ را جهنم کنند.
اشپیگل : وقتی که او را از سفارت بیرون میکشیدند، ظاهرش بسیار به هم ریخته بود.
هرافنسون : من فکر نمیکنم کسی که دستبند خورده و هفت پلیس او را بیرون میکشند، بتواند ظاهر خوبی داشته باشد. به اینها این را که ۷ سال را در یک اتاق گذرانده بود را هم اضافه کنید. این اتفاق مهوع و شرمآور بود.
اشپیگل : آسانژ، پیش از آنکه دستگیر شود، چگونه زندگیای در سفارت داشت؟
هرافنسون : کارکنان امنیتی و دیپلماتها شبانهروز از او جاسوسی میکردند. آنها از اسنادی که وکلای آسانژ به او میدادند، پی میگرفتند و حضور پزشکان را ضبط میکردند. گزارشگر ویژۀ سازمان ملل در حقوق مرتبط با حریم شخصی قرار بود که در سفارت با آسانژ ملاقات کند، اما اکوادوریها مشخصاً میخواستند که پیش از آنکه گزارشگر بتواند در سفارت مدرکی جمع کند، آسانژ را بیرون کنند. او حالا در زندان بلمارش با او ملاقات کرده است.
اشپیگل : حقیقت دارد که مواد نظارتی سفارت را به شما پیشنهاد داده بود؟
هرافنسون : فردی این را در توییتر پیشنهاد داده بود، بنابراین من با او تماس گرفتم و او بلافاصله گفت که برای فروش است. میخواست این اطلاعات ۳ میلیون یورو بفروشد و گفت که در غیر این صورت آن را در رسانهها منتشر خواهد کرد. این باجگیری بود. من به مادرید رفتم و با بخش ویژۀ پلیس مادرید در موضوع باجگیری و تهدید جلسه گذاشتیم. ما آنجا شکایتی طرح کردیم و پلیس اسپانیا آن را خیلی جدی دنبال کرد و حالا پرونده در دادگاه است. حالا در حال تهیۀ شکایت علیه وزیر خارجۀ اکوادور و کارکنان سفارت لندن هستیم.
اشپیگل : آیا امکان پیدا کردید که برخی از این مواد نظارتی را ببنید؟
هرافنسون : به من امکان داده شد تا در ۱۰۴ فولدر بگردم، که مملو از اطلاعات در مورد هر جنبهای از زندگی آسانژ بود. ویدیو، عکس، فایل صوتی. شدت نظارت بر او واقعاً بهتآور بود.
اشپیگل : گزارشهایی وجود داشت که آسانژ آنطور که از یک مهمان در سفارت انتظار میرود، رفتار نمیکرده است. میگویند سیفون توالت را نمیکشیده و او را گستاخ و نارسیسیست توصیف کردهاند.
هرافنسون : وقتی کسی سالها تحت نظارت همهجانبه باشد، ساختن نوعی به اصطلاح مدرک از رفتار منفی او دشوار نیست. به نیروهای امنیتی و دیپلماتها گفته بودند که به دنبال مسائل منفی باشند. آنها یک بار لکهای روی کلید لامپ دستشویی دیدند و گفتند که مدفوع جولیان آسانژ بوده است. رییس جمهور اکوادور از این گزارش به عنوان مدرکی استفاده کرد که بگوید جولیان آسانژ مدفوعش را روی در و دیوار سفارت میمالیده است. منظورم را میفهمید؟ آدم چقدر میتواند حقیر باشد و چنین بحثهای سخیفی بکند.
اشپیگل : آسانژ چطور آدمی است؟
هرافنسون : من در طول ۳۰ سالی که خبرنگاری کردهام، با چند سردبیر کار کردهام، به نظرم ارتباطم با آنها مشکلدار بوده است. من خیلی کلهشق و مستقل هستم. رابطۀ من با جولیان آسانژ، کم مشکلترین رابطهای بوده که با سردبیرها داشتهام. او تصویر روشنی از جایی که میخواهد به آن برسد دارد. ما اختلافاتی داشتیم، اما او به نظرات من گوش میداد. گاهی به این نتیجه میرسیدیم، که اختلافمان حل نشدنی است.
اشپیگل : او را خبرنگار میدانید یا یک فعال؟
هرافنسون : هر دو. در سال ۲۰۰۹، برایم خیلی جالب بود که نظراتش را در زمینۀ آزادی اطلاعات بشنوم. نظراتی که حاصل پیشینهاش به عنوان فعال دیجیتال بود. او در دورانی که هکر هنوز بار منفی نداشت و فردی محسوب میشد که میخواست از اینترنت به شکلی آنارشیستی و دموکراتیک استفاده کند، در ملبورن هکر بود. این در حالی است که من پیشینهای کاملاً متفاوت دارم، و خبرنگار رسانۀ جریان اصلی بودهام. اما در نهایت، متوجه شدم که هر دوی ما ارزشهای یکسانی داریم.
اشپیگل : پس شما خودتان را همزمان یک فعال و خبرنگار میدانید؟
هرافنسون : اگر شما خبرنگار هستید و برای آزادی اطلاعات، پاسخگیری و شفافیت، نمیجنگید، از نگاه من خبرنگار نیستید. جدای از این، من کاملاً معتقدم که تلاش برای آزادی جولیان آسانژ، بزرگترین مبارزهای است که تاکنون در قرن بیست و یکم در راه آزادی رسانهها تجربه کردهایم.
اشپیگل : ویکیلیکس رویکردی ساده، اما رادیکال دارد. اگر اسناد مورد توجه و به نفع عموم باشند و اصیل باشند، منتشر خواهند شد. هنوز هم همین تفکر را دنبال میکنید؟
هرافنسون : رویکرد ویکیلیکس، چند دهۀ قبل رادیکال به حساب نمیآمد، اما بعد از ۱۱ سپتامبر و افزایش شدید پنهانکاری کسانی که در قدرت هستند، باعث شد که اوضاع تغییر کند. پنهانکاری دولتها و پنهانکاری شرکتها، بدون اینکه بخواهند آن را به صورت متعاقدکننده توجیه کنند، رو به افزایش بوده است. در چنین محیطی، مبارزۀ سازمانی نظیر ویکیلیکس، در محیطی که در حال بدتر شده است، رادیکال محسوب میشود. همزمان، همانطور که ادوارد اسنودن، کارمند سابق سیا افشا کرد، مردم عادی در مقابل هجوم به حریم شخصیشان هیچ محافظی ندارند؛ و نهادهای خصوصی نظیر گوگل، فیسبوک و دیگران نیز در حال شخم زدن اطلاعات خصوصی ما هستند؛ بنابراین بله، ما هنوز هم همان تفکراتی که گفتید را داریم.
اشپیگل : در ابتدا ویکی لیکس گفته بود: "ما تبعیض قائل نمیشویم، هر چه به دستمان برسد منتشر میکنیم. " این اصل هنوز پابرجاست؟
هرافنسون : وقتی که در سال
لهای و بدون حذفیات انجام میدهیم. ما را متهم کردیم که "دستمان به خون آلوده است. " در سال ۲۰۱۳، در جریان محاکمۀ چلسی منینگ، از یک مسئول در پنتاگون خواستند تا در مورد آسیبهایی که انتشار این اطلاعات پدید آورده و کسانی که به خاطر آنها کشته شدهاند شهادت دهد. او اذعان داشت که به کسی آسیبی نرسیده است.
اشپیگل :، اما در هر صورت، شما در قبال افرادی که نامشان در اسناد آمده است، مسئول هستید.
هرافنستون : یک بار دیگر میگویم. میلیونها سند توسط ویکیلیکی منتشر شده است. ضررش چیست؟ ضرر اطلاعات حقیقی چیست؟ در مقایسه با ضرری که افشا شده و خونریزیهایی که طرفهایی که لو رفتهاند سبب شدهاند، چه ضرری دارد؟
اشپیگل :، اما ضرورت انتشار کامل نامها چیست؟ آیا ویکیلیکس هیچ نوع محدودیتی ندارد؟
هرافنسون : البته که حدودی وجود دارد. بخشی از اسناد جنگ افغانستان توسط ویکیلیکس منتشر نشد. اگر شما راهنمای چگونگی پرتاب موشکهای بالستیک با کلاهکهای اتمی را داشته باشید، آن را منتشر میکنید؟ البته که نه!
اشپیگل : در آینده چه بر سر جولیان آسانژ خواهد آمد؟
هرافنسون : او به خاطر نقض وثیقه، تقریباً به حداکثر حکم ممکن که یک سال حبس است، محکوم شد. اما نبرد واقعی بر سر پروندۀ استرداد اوست. ممکن است دو یا سه سال زمان ببرد. دولت آمریکا دو ماه وقت دارد، تا ۱۲ ژوئن، که اطلاعات بیشتری را در تقویت درخواست استردادی که طرح کرده ضمیمه کند.
اشپیگل : این درخواست استرداد در رابطه با محکومیت به اتهام توطئه برای نفوذ به کامپیوتر ارایه شده است. این جرمی است که حداکثر پنج سال مجازات زندان دارد. آیا این تنها اتهام خواهد بود؟
هرافنسون : این مشخصاً قدم اول است، و اینکه فکر کنیم که وقتی پای آسانژ به خاک آمریکا برسد، اتهامات دیگری به او نسبت نخواهند داد، بسیار سادهلوحانه است. به افراد مرتبط با ویکیلیکس نامههایی فرستاده بودند که اگر اطلاعاتی از آسانژ ارایه دهند که بشود او را محکوم کرد، تضمین عدم پیگرد دریافت خواهند کرد.
اشپیگل : فکر میکنید که دولت واشنگتن سعی دارد که با اتهام ملایم توطئه برای نفوذ به کامپیوتر، آسانژ را در وهلۀ اول به آمریکا بکشاند، تا در آنجا اتهامهای جدیدی به او وارد کند که میتوانند حکم حبس ابد یا حتی اعدام در پی داشته باشند؟
هرافنسون : قطعاً همینطور است. این را بچه هم میتواند بفهمد.
اشپیگل : وقتی که ادوارد اسنودن، افشاگر آمریکایی به مسکو فرار کرد، بسیاری از مردم آلمان میخواستند که کشورشان به او پناهندگی سیاسی بدهد. دستگیری آسانژ با سکوت مواجه شده است. دلیلش چیست؟
هرافنسون : برداشت من متفاوت است. ما شاهد حمایت روزافزونی هستیم، چرا که مردم تازه در حال درک شدت این وضعیت هستند، و حتی برخی از خبرنگاران متوجه شدهاند که این پرونده تا چه حد در رابطه با آزادی مطبوعات اهمیت دارد.
اشپیگل :، اما شروع کندی است.
هرافنسون : نقشۀ مو به موی اتفاقی که میافتد را سیا و برخی شرکتهایی که برای منافع شرکتهای بزرگ فعالیت میکنند، کشیدهاند و این نقشه ده سال پیش به ویکی لیکس رسید و ویکیلیکس آن را منتشر کرد. از جمله مواد این نقشه، مبارزه با عقبۀ اجتماعی ویکیلیکس است. این کار را با حمله به افرادی که در حلقۀ ویکیلیکس، به خصوص با حمله به جولیان آسانژ انجام میدهند و سعی در ترور شخصیت دارند.
اشپیگل : شما احتمالاً منظورتان تحقیق از او در رابطه با تجاوز به اشخاص زیر سن قانونی است. آیا اینکه این تحقیقات در سوئد دوباره به جریان بیافتد، محتمل است؟
هرافنسون : به نظرم بسیار بعید است، چرا که دادستانهای سوئدی میخواستند پرونده را در سال ۲۰۱۳ ببندند، و این دادستانی انگلیس بود که برای باز نگه داشتن پرونده روی آنها فشار میآورد.
اشپیگل : این اتهامات، به خصوص منجر به انزجار زنان حامی ویکیلیکس شده است. حتی بیش از این موضوع، احتمالاً انتشار ایمیلهای هیلاری کلینتون و دیگر دموکراتهای سرشناس، هواداران زیادی را از ویکیلیکس دور کرده باشد. آنها معتقدند که این کار به دونالد ترامپ در بردن انتخاب کمک کرد. آیا انتشار آن ایمیلها اشتباه بود؟
هرافنسون : مسلماً نه. اینکه اطلاعاتی که پیش از یک انتخابات راجع به یک حزب سیاسی و فرد به یک نهاد خبری رسیده را منتشر نکنید، نقض شدید همۀ اصول ژورنالیستی است. نهاد خبری این مواد را بررسی کرد، متوجه شد که حقیقی است و انتشار آن نافع عموم است، دقیقاً به این خاطر یک انتخاب در پیش بود. اینجا حتی انتخابی در میان نیست. وظیفۀ خبرنگاران است که دسترسی به تمامی چنین اطلاعاتی را به رایدهندگان بدهند.
اشپیگل : رابرت مولر در گزارشش نوشته که دو اکات توییتری که متهم به ارتباط با سرویس اطلاعاتی روسیه هستند، این اسناد را در اختیار ویکیلیکس گذاشتند. آیا اطلاعات روسیه از ویکیلیکس استفادۀ ابزاری کرده است؟
هرافنسون : بد نیست بدانیم که مولر پیشنهاد جولیان آسانژ برای ارایۀ شهادت را رد کرد. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد چیزی را که نهادهای روسی فرستاده باشند، بعداً منتشر شده باشد. مولر نتیجهگیری شتابزدهای داشته، بدون اینکه نتیجهگیریش مبتنی بر شواهد باشد. اما معمولاً، انگیزهای پشت افشای اطلاعات وجود دارد. گاهی افرادی هستند که به خاطر باورشان به اینکه افشای اطلاعات در جهت نفع عمومی است، آنها را افشا میکنند. آنها افشاگران بسیار شریفی هستند، اما باز هم میتوانید بگویید که انگیزهای دارند. ما باید تمام اطلاعات افشایی را به دقت بررسی کنیم و اگر به نفع عموم باشند، آنها را منتشر کنیم.
اشپیگل : شما در مقابل تردیدهایی که در ارتباط با اینکه روسیه خوراک ویکیلیکس را تامین کرده و از آن استفاده کرده، چه پاسخی دارید؟
هرافنسون : من طرفدار پوتین نیستم. من در کل نسبت به قدرت بدبین هستم. قطعاً انتقادهای بسیاری از روسیۀ پوتین وجود دارد که موجه هم هستند. با این حال، با توجه به آخرین آمارها، روسیه در میان کشورهایی که بیشترین هزینۀ نظامی و دفاعی را دارند از مقام دوم به مقام ششم تنزل یافته و عربستان سعودی حالا در مقام دوم است. چند روز پیش، ۳۷ نفر را در عربستان سعودی گردن زدند. ما داریم از کشوری صحبت میکنیم که گروههای آدمکشی را برای شکنجه و کشتن خبرنگاران اعزام میکند. ما در مورد پرورشگاه تروریسم اسلامی صحبت میکنم. چرا به تصویر بزرگ وقایع نگاه نمیکنیم؟
اشپیگل :، اما آشکار است که ویکیلیکس عمدتاً اسناد مربوط به ایالات متحده را منتشر کرده، نه مثلاً کشوری مثل روسیه را.
هرافنسون : ما اطلاعات مربوط به فساد در روسیه را منتشر کردهایم. در پایگاه دادۀ ما، ۸۲۹۴۰ بار به پوتین اشاره شده است. ما در مورد شرکتهای خصوصی که برای سرویسهای اطلاعاتی روسیه کار میکنند، اطلاعات منتشر کردهایم. مسلماً اگر اطلاعاتی در مورد کرملین باشد که بتوانیم صحتشان را تایید کنیم و انتشار آن در جهت منافع عمومی باشد، آن را منتشر میکنیم.
اشپیگل : دفعۀ آینده که اسنادی را دریافت کنید که بدانید از طرف اطلاعات روسیه هستند، آیا با آن همان برخوردی را که در گذشته با اینگونه اسناد داشتید خواهید داشت؟
هرافنسون : پیشفرض جالبی در سوال شما وجود دارد. شما گفتید اگر بدانید که از طرف روسیه هستند. تا الان باید فهمیده باشید که ویکیلیکس حداکثر تلاش خود را میکند تا از هویت منبع اطلاعات ارسالی خبردار نشویم. این سیاست ماست. به همین خاطر سیستمی بسیار پیشرفته داریم که میتوانید اطلاعات را بدون اینکه ردیابی شوید، برایمان بفرستید. اینکه منبع را نشناسید، احتمالاً بهترین تضمین امنیتی است که میتوان به منبع داد.
اشپیگل :، اما اگر از قضا منبع را بشناسید، باید این جنبۀ موضوع مدنظر قرار دهید.
هرافنسون : من کلی میگویم: اگر شیطان شخصاً به من اطلاعاتی حقیقی در مورد فساد در بهشت بدهد، من آن را منتشر میکنم. این وظیفۀ خبرنگاری است.
اشپیگل : چلسی منینگ، تحلیلگر نظامی سابق که منبع ویکیلیکس برای گزارشهای جنگ عراق و دیگر اسناد بوده، به این خاطر که حاضر نشد علیه جولیان آسانژ شهادت دهد، به زندان افتاده است. آیا این دو نفر تا به حال شخصاً با هم ملاقات کردهاند؟ و این میزان از وفاداری را چطور میشود توضیح داد؟
هرافنسون : نه، آنها هرگز ملاقات نکردهاند. اما باید بگویم: آنچه که سر چلسی منینگ میآورند، چنان نقض جدی تمامی اصول حقوقی است که کاملاً منزجرکننده است. چلسی منینگ اساساً گفت: "من حکم یک دادگاه سری را که من را به محضرش کشاندهاند تا از من بخواهند که در مورد جرمی که به خاطرش محکوم شدم، هفت سال زندان کشیدم و بعد از آنکه رییس جمهور آمریکا دستور به کاهش مدت مجازاتم داد، آزاد شدم، قبول ندارم. من هر چه که میدانستم را در محاکمهام گفتم. "
به خاطر چنین موضعی، او را دوباره به زندان انداختند. این افتاقی است که میتواند در دوران آلمان شرقی یا در کشورهایی که هیچ وقعی به حاکمیت قانون نمیگذارند، اتفاق بیافتد. این باجگیری است. آنها سعی میکنند تا با اعمال فشار بر او، مدارکی کسب کنند تا مجازاتی سنگینتر برای جولیان آسانژ در پی داشته باشد.
اشپیگل : شما از رفتاری که با منینگ میشود چه نتیجهای میگیرید؟
هرافنسون : به نظر میرسد که سیستم عدالت کیفری در ایالات متحده، در موارد خاص، تبدیل به سیستم کیفری بدون عدالت میشود. نامههایی که به چندین شخصی که با ویکیلیکس مرتبط بودهاند و اکنون برخی اینجا در آلمان و برخی در ایسلند در نوعی تبعید هستند، را ببینید؛ نامههای تهدیدآمیزی که در مقابل همکاری با دادگاهی در ویرجینیا که پیگرد ویکیلیکس را برعهده دارد، وعدۀ عدم پیگرد میدهند. به عبارت دیگر: اگر همکاری نکنی، سراغت خواهیم آمد. من این را یک پیشنهاد دون کورلئونهای میدانم، پیشنهادی که نمیتوانی رد کنی.
اشپیگل : شما امیدوارید که آلمانیها چه کنند؟
هرافنسون : مقاوتهایی در برابر زیادهخواهی آمریکا دیده میشود. چند روز پیش، جایزۀ دفنه گالیزیا، از سوی اعضای گروه چپ پارلمان اروپا به جولیان آسانژ اهدا شد. یکی از اعضای پارلمان که این جایزه را تقدیم میکرد، گفت که درخواست استرداد آسانژ، تهاجمی علیه اصول دموکراتیک اروپایی است و ما هم هم با ایشان موافقیم. آنچه شاهد هستیم، نه تنها حمله به اصول اساسی آزادی رسانه، بلکه حملهای به دموکراسی است.
اشپیگل : بنابراین انتظار شما از سیاستمداران یا دولت آلمان چیست؟
هرافنسون : من دوست دارم شجاعت بیشتری از آنها ببینم. موضوع تعیین خط قرمزها است، و مسئله منحصر به جولیان آسانژ، یا اینکه از او خوشمان بیاید یا نیاید نیست، بلکه این اصول اساسی هستند که در خطر هستند. اگر این اصول را قربانی کنیم، وارد قلمرویی بسیار ناخوشایند خواهیم شد.
اشپیگل : ویکیلیکس از این به بعد چطور پیش خواهد رفت، چطور این پلتفرم را تامین مالی میکنید؟
هرافنسون : با استفاده از کمکهای مالی. اکثر این کمکها نسبتاً کوچک و به طور میانگین ۲۰ یورو هستند.
اشپیگل : میتوانید بگویید که چند نفر برای ویکیلیکس کار میکنند؟
هرافنسون : این تعداد شناور است. تیم اصلی بسیار کوچک است و تعداد کارکنان بسته به میزان انتشار تغییر میکند. اما در مجموع، باید گفت که منابع ما بسیار محدود است و درگیریهای مستمری که در طول سالیان داشتهایم، روی وضعیتمان تاثیر گذاشته است.
اشپیگل : به نظرتان ده سال دیگر، ویکیلیکس همچنان وجود خواهد داشت؟
هرافنسون : قطعاً. اما آنچه که مهمتر است، این است که تفکراتی که ویکیلیکس مطرح کرد، قدرت گرفتهاند و خبرنگاری را متحول کردهاند. ویکیلیکس مهر تاییدی است بر قدرت تفکرات قوی که برای عموم جذابند. تاریخ نشان داده که تفکرات از امپراطوریها مقاومتر هستند.
اشپیگل : آقای هرافنسون، از شما به خاطر این مصاحبه ممنونیم.
۰