رانت کسب و کار من است
اینها همهشان مجلات جدول باریک و لاغری هستند که چاپ میشوند، اما عمدتا تکرار هم هستند و فقط جلدشان عوض میشود و تمامی جوابهایش هم غالبا اشتباه است. اینها سالها قبل گاهنامه حوادثی بودند که اخبار زرد منتشر میکردند و حالا که اینستاگرام آمده به جایش جدول منتشر میکنند.
کد خبر :
۷۱۸۵۵
بازدید :
۹۷۴۷
جرقههای توجه به شیوه تخصیص یارانه به مطبوعات از یک توییت ساده زده شد؛ توییتی از علی بزرگیان، روزنامهنگار مجله اندیشه پویا که توجه اهالی مطبوعات را به نحوه بذل و بخشش یارانه و کاغذ به برخی شرکتهای مطبوعاتی جلب کرد.
توییت این روزنامهنگار مشخصا مربوط به شرکتی به نام دانش فرهنگ مینو بود که با ۳۹ مجله که ازقضا روی دکه هم نیستند، بیش از یکمیلیاردو ۷۰۰ میلیون تومان یارانه مستقیم و ۳۱۱ تن کاغذ گرفت و در طرح خرید نشریات ارشاد سال۹۶ نیز ۶۳۲ میلیون تومان دریافت کرده بود.
این توییت ساده توجه روزنامهنگاران رسانههای خصوصی را که حتی مطمئن نیستند فردا روزنامههایشان منتشر میشود، به خود جلب کرد و در محافل آنها بحثها و جدلهای فراوانی درباره این قضیه شد.
بررسیهای خبرنگاران حاکی از آن بود که این داستان فقط به شرکت دانش فرهنگ مینو ختم نمیشود. هفته گذشته «شرق» درباره مافیایی خانوادگی که در مطبوعات ایران وجود دارد، گزارشی تهیه کرد و در جداولی از خانواده سعیدیپور و ۱۸ نشریه آنها که در سامانه وزارت ارشاد ثبت شده بودند، نوشت و همچنین یارانه آنها را به تفکیک درج کرد.
این در حالی بود که مطابق صحبتهای خود سعیدیپورها در یک کانال (که اسناد و مدارک آن نزد خبرنگار «شرق» محفوظ است)، این خانواده ۵۵ نشریه دارند که با موضوعات مختلف مجوز گرفتهاند؛ اما در این گزارش فقط نام برادران سعیدیپور نبود.
گزارش «شرق» جدول یارانه خانواده دیگری به نام توکلیاژیه را نیز که ۱۳ نشریه داشتند، منتشر کرده بود. آنها نیز که بین سالهای ۹۵ تا ۹۷ تغییر وضعیت دادهاند، در این مدت یارانه گرفتهاند.
انتشار این فهرستها باعث واکنش انجمن صنفی روزنامهنگاران و انتشار بیانیه آنها شد. در بخشهایی از این بیانیه آمده بود: اطلاعات منتشرشده درباره نحوه توزیع کمکهای دولتی به نشریات موجب نگرانیهای چندسویه در مورد رسوخ مناسبات ناسالم در مدیریت دولتی بر امور مطبوعات است.
چنین اطلاعاتی اساسا این گمان را تقویت میکند که از گذشته، منابع مالی در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که برای کمک به توسعه مطبوعات و بالطبع توسعه حرفه روزنامهنگاری تخصیص داده شدهاند، در مسیر دیگری به کار گرفته شده و مبنا و معیارهای شخصی در توزیع آنها ارجحیت داشته است. ما بهعنوان روزنامهنگاران و تولیدکنندگان محتوای رسانهای اعلام میکنیم که بخش مهمی از این بودجهها، جای آنکه صرف تقویت روزنامهنگاری، آموزش و نیز تثبیت رسانههای واقعی شود، به جیب کسانی رفته که به ظاهر دهها نشریه دارند، اما چند روزنامهنگار واقعی را به همکاری دعوت نکردهاند. بهاینترتیب، توزیع کمکها عملا به توزیع رانت بدل شده است. اکنون این پرسش پیشروی ما قرار میگیرد که آیا این توزیع رانت، برای حفظ صندلی قدرت و جلوگیری از ارتقای حرفه روزنامهنگاری نبوده است؟ متأسفانه این اوضاع نادرست را معاون جدید مطبوعاتی نیز تاکنون نتوانسته حل کند.
اما ماجرا به اینجا نیز ختم نمیشود؛ روز گذشته مدیرعامل روزنامه هفت صبح ادعا کرد: برخی از آگهیهای دولتی به روزنامههایی که منتشر نمیشوند، داده میشود. در رشته توییتی که از علی مزینانی منتشر شد، آمده بود: آمار آگهی دولتی که توسط معاونت مطبوعاتی به روزنامهها داده میشود، از این لینک (http://e-rasaneh.ir/public_ads_report.aspx) قابل دسترسی است.
از ۱۳۶ روزنامهای که در تیرماه ۹۸ مبلغ پنج میلیاردو ۲۰۰ میلیون تومان آگهی گرفتهاند، فقط ۴۱ روزنامه در کیوسکهای سراسری حاضرند و مابقی شبهروزنامه هستند. او مدعی است آگهی مناقصه خرید یک میلیون برگ کاغذ تحریر، توسط شرکت چاپخانه دولتی ایران دردو نوبت در روزنامه کلید (هفتم و نهم مرداد) چاپ خواهد شد، اگر این روزنامه را در کیوسکها پیدا کردید، حتما قیمتهای پیشنهادی برای این کاغذها واقعی و شفاف است.
همچنین هر دو نوبت آگهی وزارت جهاد کشاورزی برای مناقصه زهکشی طرح ارس، در روزنامه سبزینه چاپ شده است؛ چه کسی تابهحال این روزنامه را در کیوسکهای مطبوعاتی دیده که عنوان روزنامه سراسری به خود گرفته و توانسته از معاونت مطبوعاتی آگهی دولتی بگیرد؟ آگهی وزارت نیرو را برای مناقصه «سرویس، نگهداری و تعمیر تجهیزات تلهمتری و کامپیوتر» به روزنامه رویش ملت داده است که هزینه آن طبق اعلام سایت معاونت مطبوعاتی، دومیلیونو ۷۰۰ هزار تومان بوده است.
معاونت مطبوعاتی که آگهی را به این روزنامه داده مشخص کند در کدام کیوسک این روزنامه قابل خرید است؟ آگهی مناقصه انتخاب پیمانکار شرکت آب منطقهای کرمان در روزنامه روزگار ما تاریخ ۲۴ و ۲۵ تیر منتشر شده است. اگر هیچکس از این مناقصه خبردار نشده بدانید که این روزنامه را در کیوسکهای مطبوعاتی تهران هم نمیتوان پیدا کرد چه رسد به کیوسکهای سراسری و این داستان ادامه دارد.
البته معاونت مطبوعاتی در یادداشتی پاسخ این رشته توییتها را به کانال باشگاه روزنامهنگاران که منعکسکننده حواشی اخیر بود نیز داد و عنوان کرد: ساختار توزیع این نوع آگهیها بر مبنای درخواست آگهیدهنده از طریق سازمان ثبت اجرا میشود و معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هیچ نقشی در انتخاب روزنامه و توزیع آن ندارد؛ طبق مفاد قانون تجارت، اجازه تغییر نام نشریه وجود ندارد و آگهی باید صرفا در همان نشریهای که در اساسنامه ذکر شده، درج شود. بر همین اساس آگهی برای روزنامه همبستگی ارسال شده ولی در جدول منتشرشده، روبهروی نام این روزنامه عبارت «منتظر چاپ» درج شده است به این معنا که هرگاه آن روزنامه منتشر شد، ملزم به چاپ این آگهی است و پس از تأیید، امکان دریافت مبلغ آن را خواهد داشت و در هر صورت، حق انتشار آگهی مذکور در روزنامه یا نشریه دیگری وجود ندارد.
در ضمن نبودن روزنامه در کیوسک، دلیل بر عدم چاپ و توزیع نیست. پس از انتشار گزارش روزنامه «شرق»، پژمان موسوی روزنامهنگار، در توییتی از وجود شرکتی به نام الهامگستر نوشت. این شرکت مطابق آنچه در سامانه معاونت مطبوعاتی با جستوجوی نام این شرکت به دست میآید، ۱۷ نشریه دارد که نام آنها، نام مدیرمسئول و یارانهشان در جدول زیر منتشر میشود. پیگیری خبرنگار «شرق» در صفحات مجازی برای پیداکردن وضعیت این نشریات که تاکنون چند شماره منتشر شدهاند از این قرار است. به عنوان مثال ماهنامه بیبی به مدیرمسئولی سمیه سادات احمدی که موضوعش حوزه فرهنگی و معلومات عمومی و جدول است، هیچ نام و نشانی در صفحات مجازی ندارد.
تمامی این ۱۷ مجله یک آدرس مشخص دارند و کسی پاسخگوی شماره تلفن آنها نبود. برای مثال همین ماهنامه بیبی در تسویه یارانه ششماه دوم سال ۹۷ و علیالحساب نوبت اول سال ۹۸ نشریات، ۱۳۱ میلیون و ۶۹۰ هزار ریال یارانه گرفته است. یا روزنامه پلهپله نیز که تاکنون منتشر نشده است و مدیرمسئول آن نیز سمیه سادات احمدی است و موضوعش سرگرمی و جدول است. خبرنگار «شرق» در تماس با تنها شمارهای که از این ۲۱ نشریه در سامانه نشریات هست، به عنوان خواننده تماس میگیرد و سراغ نشریه بیبی و روزنامه پلهپله را میگیرد. منشی عنوان میکند که نشریه بیبی پس از بروز مشکلاتی با تغییر رویکرد از بهداشتی به جدول تغییر پیدا کرده و البته روزنامه پلهپله نیز منتشر میشود.
جواد عزیزی، کیوسکدار میدان هفتتیر، بهخوبی تمامی این ۲۱ مجله را میشناسد. او به «شرق» میگوید: اینها همهشان مجلات جدول باریک و لاغری هستند که چاپ میشوند، اما عمدتا تکرار هم هستند و فقط جلدشان عوض میشود و تمامی جوابهایش هم غالبا اشتباه است. اینها سالها قبل گاهنامه حوادثی بودند که اخبار زرد منتشر میکردند و حالا که اینستاگرام آمده به جایش جدول منتشر میکنند.
همچنین به گفته یک منبع آگاه به «شرق»، موضوع مهم این است که اتفاقاتی که حالا در دوره بحران کاغذ رقم خورده و باعث ایجاد بازار سیاه کاغذ شده است، به سال ۹۶ و شش ماهه اول سال ۹۷ بازمیگردد؛ در این دوره کاغذ با ارز دولتی تولید شده و این افراد کاغذها را دپو کردهاند و حالا با قیمت بین کیلویی ۱۰ هزار و هشتصد تا ۱۲ هزار تومان فروخته میشود، درباره کاغذی صحبت میکنیم که مثلا به نام فلان روزنامه فاکتور شده است. این اتفاق از همان زمان کلید خورد و شاید اختلاف قیمت در کیلو به دو هزار تومان میرسید، اما در تناژ بالا مثلا سودی ۴۰۰ میلیونی داشت و در این بازی سه، چهار نفر میلیاردی سود کردند.
برای مثال شما صاحب روزنامهای بودید و مصرفتان ۱۰ تن بوده، آن زمان ستاد نبود و مستقیما ارز دولتی میدادند و ارشاد و کارگروهی در کار نبوده است. بعد به شما میگفتند شما درست است که مصرفتان ۱۰ تن است، اما اینجا امضا بزنید که ۲۰۰ تن دریافت کردید، ۱۰ تن شما را میدادند و ۱۹۰ تن باقیمانده را در باز آزاد میفروختند یا انبار میکردند. آن زمان بیشتر این کاغذها انبار شدهاند و حالا در بازار آزاد به فروش میرسند. جدول زیر تنها میزان آورده و مجلات شرکت الهامگستر است. بهزودی این لیست در صفحه جامعه روزنامه «شرق» بهروز خواهد شد.
۰