قتل مرد تنها، ۱۲ سال در ابهام
من سال ۶۴ با همسرم ازدواج کردم. ما صاحب یک دختر شدیم، اما چون فاصله سنی زیادی داشتیم و نتوانستیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم، دو سال بعد و در حالی که دخترم خیلی بچه بود از هم جدا شدیم.
کد خبر :
۷۲۴۸۹
بازدید :
۱۲۹۳۹
پرونده قتل مرموز پیرمرد تنها در حالی برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که قاتل شناسایی نشده و تنها، ولی دم او درخواست کرده است به او از بیتالمال دیه پرداخت شود.
مردی ۱۲ سال قبل به مأموران پلیس گزارش داد همسایهاش دچار مصدومیت شدید شده است و حال خوشی ندارد. وقتی مأموران به خانه مرد تنها رسیدند اورژانس نیز در خانه حضور داشت.
تکنیسینهای اورژانس مرد مصدوم را به بیمارستان رساندند، اما ساعاتی بعد او بر اثر شکستگی جمجمه و آسیبهای وارده بر بدنش جانش را از دست داد. زمانی که مأموران تحقیقات را در این خصوص آغاز کردند متوجه شدند مقتول تنها زندگی میکرد و قبل از مرگ نیز با فردی درگیر شده بود.
مرد همسایه که موضوع را به پلیس گزارش داده بود گفت: من صدای درگیری از خانه مقتول شنیدم. او داد میزد من را کشتی؛ برای کمک به او رفتم و وقتی مقابل در خانهاش بودم پسر جوانی هراسان از خانه خارج شد. من آن پسر را قبلا ندیده بودم و نمیدانم چه کسی است.
وقتی بالای سر مرد همسایه رسیدم او حاضر نشد به من بگوید چه کسی به سرش ضربه وارد کرده و فقط به من گفت که زمین خورده است، اما وضعیت خانه آشفته بود و کاملا مشخص بود که شخصی با او درگیر شده است.
جسد مرد مقتول به پزشکی قانونی انتقال یافت و متخصصان تأیید کردند ضربات کشندهای بر بدن او وارد شده و شکستگی جمجمه و خونریزی شدید مغزی علت مرگ اوست. دختر مقتول بهعنوان تنها، ولی دم مورد بازجویی قرار گرفت.
او گفت: پدر و مادرم سالهاست که جدا از هم زندگی میکنند و بعد از این جدایی پدرم خودش تنها زندگی میکرد و من و مادرم گاهی به او سر میزدیم. پدرم مرد آرامی بود و هیچ دشمنی نداشت من نمیدانم چرا این اتفاق افتاده است. من فقط میدانم مدتی قبل دختر جوانی مستأجر او بود که بعد از مدتی خانه پدرم را ترک کرد، چون با هم اختلاف داشتند.
پلیس دختر مستأجر را مورد بازجویی قرار داد. او گفت:: من از شهرستان به تهران آمدم تا درس بخوانم؛ با مادربزرگم در خانه مرد مقتول زندگی میکردیم. او مرد سختگیری بود و سر خاموشکردن چراغهای راهپله چندین بار با ما درگیر شد. شرایط برایمان سخت بود بههمینخاطر هم خانه را تحویل دادیم و به شهرستان برگشتیم. من قید درسخواندن در تهران را زدم.
مأموران در ادامه بازجوییهای خود همسر سابق مقتول را مورد بازجویی قرار دادند؛ او گفت: من سال ۶۴ با همسرم ازدواج کردم. ما صاحب یک دختر شدیم، اما چون فاصله سنی زیادی داشتیم و نتوانستیم با هم زندگی خوبی داشته باشیم، دو سال بعد و در حالی که دخترم خیلی بچه بود از هم جدا شدیم.
وابستگی شدید دخترم به پدرش باعث شد من در سال ۶۹ دوباره با همسرم آشتی کنم، اما باز هم زندگی ما دوام چندانی نداشت و ۹ سال بعد از هم جدا شدیم. دخترم با من زندگی میکرد و پدرش هم تنها بود. این زن درباره اینکه چرا از شوهرش جدا شد، گفت: ما اختلاف سنی زیادی داشتیم و مسائلی پیش میآمد که حلکردنش ممکن نبود. شوهرم مرد بدی نبود و اتفاقا مرد خوبی هم بود، اما اختلافات ما خیلی جدی بود.
من بعد از جدایی از او دیگر ازدواج نکردم و ارتباطم با او را حفظ کرده بودم، چون پدر دخترم بودم و برای دخترم خیلی اهمیت داشت که من با پدرش در ارتباط باشم؛ من هم برای خوشبختی دخترم هرکاری میکنم. به همین دلیل گاهی تلفنی با شوهرم صحبت میکردم یا اینکه حتی به خانهاش میرفتم؛ رابطه ما کاملا دوستانه بود. من هرگز متوجه اختلاف جدی بین پدر دخترم و فرد دیگری نشدم و نمیدانم او چرا کشته شده است.
هرچند برای مأموران محرز شده بود که مرد ۷۸ ساله کشته شده است، اما سرنخی از عامل یا عاملان قتل به دست نیامد؛ ضمن اینکه مأموران متوجه شدند با اینکه خانه به هم ریخته، اما چیزی از خانه سرقت نشده بود. پلیس همچنین متوجه شد فردی که مرتکب این قتل شده به زور وارد خانه نشده و آشنایی قبلی با مقتول داشته است.
با توجه به همه این یافتهها بعد از گذشت ۱۲ سال عامل قتل پیدا نشد تا اینکه دختر مقتول به عنوان تنها، ولی دم از دادگاه درخواست دیه از بیتالمال کرد. این دختر در توضیح درخواست خود به دادگاه گفت: پدرم را خیلی دوست داشتم و اگر قاتلش دستگیر شود درخواست قصاص او را دارم، اما مسئله این است که قاتل او شناسایی و دستگیر نشده و آنطور که دادسرا و پلیس به ما گفتهاند سرنخی هم برای دستگیری او وجود ندارد.
ما هیچ فردی را نمیتوانیم به عنوان مظنون معرفی کنیم، چون پدرم فرد مردمداری بود و تا جایی که میدانیم دشمنی نداشت. حتی تصویر فرضی جوانی که مرد همسایه گفته بود از خانه پدرم خارج شده به دست آمد، اما کسی شناسایی نشد. بعد از گفتههای این دختر و درخواستی که به دادگاه ارائه داد، قضات شعبه برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۰