۱۶ سال تلاش برای دستگیری قاتل

پرونده قتل مرد پیکان‌سوار در حالی بسته شد که با وجود شناسایی قاتل، مأموران موفق به دستگیری او نشدند و دادگاه با درخواست اولیا‌ی‌دم مبنی بر پرداخت دیه از بیت‌المال موافقت کرد.

جسم بی‌جان مردی جوان اسفندماه سال ۸۲ به بیمارستان منتقل شد. همسر این مرد که همراهش بود، به پرستاران گفت: شوهرش چاقو خورده است. با اینکه در همان لحظات اولیه مشخص بود این مرد جانش را از دست داده، اما پرستاران تلاش زیادی کردند تا شاید بتوانند مرد مجروح را احیا کنند، اما موفق نشدند.

همسر این مرد به مأموران گفت: با شوهرم داخل ماشین پیکانش نشسته بودیم. جوانی جلوی ماشین پرید و کم مانده بود تصادف شود. شوهرم خودرو را کنترل کرد و مسئله‌ای پیش نیامد، اما درگیری میان آن دو اتفاق افتاد و کار داشت بالا می‌گرفت که دوستان پسر جوان هم آمدند و با میانجیگری آن‌ها همه چیز تمام شد.

کمی جلوتر دو موتورسوار جلوی ما را گرفتند یکی از آن‌ها فردی بود که نزدیک بود با شوهرم تصادف کند. او پیاده شد و چاقویی را به سینه شوهرم فرو کرد. همان لحظه خون زیادی از بدن شوهرم بیرون ریخت.

دوستان ضارب آمدند و کمک کردند شوهرم را به بیمارستان آوردیم، اما گفتند همان لحظات اول جان باخته است. پلیس در تحقیق از شاهدان حادثه موفق به شناسایی متهم شد. تحقیقات پلیس نشان داد ضارب جوانی به نام سینا است که در همان محله زندگی می‌کند. به گفته اهالی محل، او جوانی پرخاشگر بود که سابقه دعوا و درگیری نیز داشت.

یکی از دوستان سینا گفت: من و سینا سر خیابان با هم قرار داشتیم. من در انتهای خیابان صدای درگیری شنیدم به آنجا رفتم و دیدم سینا درگیر شده است راننده پیکان هم داشت با او دعوا می‌کرد. من از راننده پیکان عذرخواهی کردم و گفتم بهتر است برود. راننده راه افتاد و رفت.

من و دوستم هنوز داشتیم درباره دعوا صحبت می‌کردیم که یک‌دفعه سینا در حالی که رنگش پریده بود، سمت من آمد و گفت: یک نفر را با چاقو زده است. من با موتور به سمت پیکان رفتم و دیدم راننده پیکان چاقو خورد‌ه است. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتیم و درخواست کمک کردیم، اما همان لحظه اول مشخص بود که مرد جوان کشته شده است.

مأموران با وجود همه اطلاعاتی که به دست آمد، موفق نشدند متهم را بازداشت کنند و کمین آن‌ها در مخفیگاه‌های احتمالی سینا نیز به جایی نرسید تا اینکه همسر مقتول دوست سینا را به اختفای قاتل متهم کرد. این مرد دوباره احضار شد و گفت: من هیچ اطلاعی از سینا ندارم و نمی‌دانم او کجا رفته است.

باید از خانواده‌اش بپرسید من خودم از این مسئله ترسیده بودم و اصلا نمی‌دانم چرا من را متهم به اختفای سینا کرده‌اند. هر همکاری که لازم است انجام می‌دهم تا او بازداشت شود، اما اطلاعاتی بیشتر از این ندارم.

۱۶ سال از حادثه گذشت و متهم بازداشت نشد تا اینکه مادر و فرزند او به‌عنوان اولیای‌دم درخواست دیه از بیت‌المال کردند.

دختر مقتول گفت: زمانی که پدرم کشته شد من یک دختربچه بودم که بسیار به پدرم نیاز داشتم همه این سال‌ها با داغ نداشتن پدر گذشت و من تنها ماندم. حالا هم درخواست قصاص قاتلش را دارم، اما او فرار کرده است و پلیس هم نتوانسته این فرد را بازداشت کند.

چاره‌ای به‌جز گرفتن دیه از بیت‌المال برایم نمانده است. من و مادرم زندگی سختی داریم و این دیه می‌تواند به ما کمک کند، اما من همچنان بر خواسته‌ام درباره قصاص پدرم هستم و درخواست دارم قاتل او شناسایی شود در صورتی‌که او بازداشت شد، درخواست قصاص دارم.

در ادامه مادر مقتول در جایگاه قرار گرفت و او نیز گفت: اگر قاتل فرزندش شناسایی شود، خواستار قصاص است. بعد از گفته‌های این دو، ولی دم، قضات شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران برای مشورت تشکیل جلسه دادند و با توجه به اینکه قتل در ماه حرام اتفاق افتاده بود، صندوق دولت را موظف به پرداخت دیه از بیت‌المال کردند.

همچنین در رأی صادره آمده است در صورت بازداشت متهم به‌دلیل اینکه اولیای‌دم بر خواسته قصاص باقی بودند، باید دیه بازگردانده و با متهم بر اساس رأی دادگاه برخورد و در صورت صدور حکم قصاص، حکم اجرا شود