مستند "مهین"؛ زنی که قاتل زنجیرهای بود
فارغ از اینکه مهین تنها زن قاتل زنجیرهای در ایران شناخته میشود، موضوع پرونده او زمان خاصی را شامل نمیشود و ممکن است در هر برهه چنین اتفاقی برای هر کسی بیفتد.
کد خبر :
۷۳۱۴۵
بازدید :
۳۲۹۸
تینا جلالی | موضوع مستند «مهین» بر اساس واقعیت و ماجرای تنها زن قاتل سریالی کشورمان است. داستان این فیلم درباره مهین قدیری، زنی ۳۲ ساله است که در فاصله سالهای ۸۸ و ۸۹ در کمتر از ۶ ماه مرتکب ۵ قتل پیوسته در قزوین میشود و همین موضوع تبعات زیادی را به همراه دارد و باعث نگرانی و تشویش اذهان عمومی میشود.
قاتل در این فیلم به وضوح به ابعاد قتلهایی که انجام داده، اعتراف میکند و چگونگی به وقوع پیوستن آن به صورت تکاندهندهای برای مخاطب تشریح میشود. کارگردان در این فیلم با در کنار هم قرار دادن تصاویر و فیلمهای آرشیوی هم چگونگی اتفاقات رخ داده را برای مخاطب تشریح میکند و هم به بازسازی فضا روی میآورد و برای مخاطب قصه تلخ تعریف میکند.
با اینکه کارگردان معتقد است در این فیلم با شیوهای کاملا بیطرفانه، ویژگیهای شخصیت مهین و ابعاد پرونده را مورد بررسی قرار داده و مجموعه اتفاقات رخ داده را به صورت مستند برای مخاطب بازگو میکند، اما فیلم جنبههای هشداری و آگاهیبخشی خوبی برای مخاطب دارد. آگاهیبخشی از این جهت که اگر در موقعیتی مشابه قرار بگیریم یا خودمان مقتول میشویم یا قاتل.
این فیلم مستند ضمن اینکه رتبه دوم برترین فیلم از نگاه تماشاگران را از جشنواره سینما حقیقت سال گذشته کسب کرد در جشنواره جهانی فجر امسال هم به نمایش درآمد و ۳ جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین دستاوردهای هنری از هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر که تابستان امسال برگزار شد را هم نصیب خود کرد. به بهانه نمایش این فیلم در گروه سینمایی هنر و تجربه با محمدحسین حیدری، کارگردان این فیلم مستند گفتوگویی انجام دادیم که از نظر میگذرانید.
شما کار در سینما را با تدوین و صداگذاری آغاز کردید و در ادامه به جرگه فیلمسازان پیوستید. چرا ترجیح دادید اولین فیلم مستند بلندتان جنایی باشد؟
وقتی کار تدوین و صداگذاری را شروع کردم، تصمیم نداشتم که فقط در این حرفه کار کنم. هدفم فیلمسازی بود و کار کردن روی موضوعاتی که همیشه دغدغهام بوده است. موضوعات و ناهنجاریهای اجتماعی برای من همیشه دغدغه بوده و هست. جنایت هم بخشی از همین رخدادهای جامعه است. اساسا یکی از علایق من ژانر جنایی است و پرداختن به موضوعاتی که ذیل آن قرار دارد.
در این فضا بیشتر دوست دارید، کار کنید؟
دوست دارم از قشری حرف بزنم که خودم جزو این قشر هستم. آدمهای معمولی از طبقه متوسط. چنین اتفاقهایی بیشتر در میان آدمهای قشر متوسط یا متوسط رو به پایین رخ میدهد؛ مردمی که جنس زندگیشان تقریبا برای همه قابل لمس است. البته حرف زدن از این قشر به این معنی نیست که به آنها ترحم کنیم. برای این است که حوادث پیرامون این آدمها تغییری کند، اتفاقی برای آنها بیفتد و حرکتی در جهت بهبود اوضاع آنها انجام شود.
از آنجا که قتلهای سریالی بار دراماتیک بالایی دارند آیا همین ویژگی باعث شد، روایت پرونده مهین قدیری را به عهده بگیرید؟ از میان قتلها حق انتخاب داشتید؟
قتلهای سریالی برای من جذابتر بود، چون این قاتلها، شخصیتهای پیچیدهتری دارند. چون خیلی از قتلها در یک حادثه و اتفاق پیشبینی نشده، رخ میدهد یا ممکن است از عصبانیت ناشی شود، اما در قتلهای سریالی اینگونه نیست و قضیه کاملا فرق میکند.
با اینکه کارگردان معتقد است در این فیلم با شیوهای کاملا بیطرفانه، ویژگیهای شخصیت مهین و ابعاد پرونده را مورد بررسی قرار داده و مجموعه اتفاقات رخ داده را به صورت مستند برای مخاطب بازگو میکند، اما فیلم جنبههای هشداری و آگاهیبخشی خوبی برای مخاطب دارد. آگاهیبخشی از این جهت که اگر در موقعیتی مشابه قرار بگیریم یا خودمان مقتول میشویم یا قاتل.
این فیلم مستند ضمن اینکه رتبه دوم برترین فیلم از نگاه تماشاگران را از جشنواره سینما حقیقت سال گذشته کسب کرد در جشنواره جهانی فجر امسال هم به نمایش درآمد و ۳ جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین دستاوردهای هنری از هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر که تابستان امسال برگزار شد را هم نصیب خود کرد. به بهانه نمایش این فیلم در گروه سینمایی هنر و تجربه با محمدحسین حیدری، کارگردان این فیلم مستند گفتوگویی انجام دادیم که از نظر میگذرانید.
شما کار در سینما را با تدوین و صداگذاری آغاز کردید و در ادامه به جرگه فیلمسازان پیوستید. چرا ترجیح دادید اولین فیلم مستند بلندتان جنایی باشد؟
وقتی کار تدوین و صداگذاری را شروع کردم، تصمیم نداشتم که فقط در این حرفه کار کنم. هدفم فیلمسازی بود و کار کردن روی موضوعاتی که همیشه دغدغهام بوده است. موضوعات و ناهنجاریهای اجتماعی برای من همیشه دغدغه بوده و هست. جنایت هم بخشی از همین رخدادهای جامعه است. اساسا یکی از علایق من ژانر جنایی است و پرداختن به موضوعاتی که ذیل آن قرار دارد.
در این فضا بیشتر دوست دارید، کار کنید؟
دوست دارم از قشری حرف بزنم که خودم جزو این قشر هستم. آدمهای معمولی از طبقه متوسط. چنین اتفاقهایی بیشتر در میان آدمهای قشر متوسط یا متوسط رو به پایین رخ میدهد؛ مردمی که جنس زندگیشان تقریبا برای همه قابل لمس است. البته حرف زدن از این قشر به این معنی نیست که به آنها ترحم کنیم. برای این است که حوادث پیرامون این آدمها تغییری کند، اتفاقی برای آنها بیفتد و حرکتی در جهت بهبود اوضاع آنها انجام شود.
از آنجا که قتلهای سریالی بار دراماتیک بالایی دارند آیا همین ویژگی باعث شد، روایت پرونده مهین قدیری را به عهده بگیرید؟ از میان قتلها حق انتخاب داشتید؟
قتلهای سریالی برای من جذابتر بود، چون این قاتلها، شخصیتهای پیچیدهتری دارند. چون خیلی از قتلها در یک حادثه و اتفاق پیشبینی نشده، رخ میدهد یا ممکن است از عصبانیت ناشی شود، اما در قتلهای سریالی اینگونه نیست و قضیه کاملا فرق میکند.
قاتل برای قتلها نقشه میکشد چطور آدمها را پیدا کند و چگونه به زندگیشان پایان دهد و چطور از صحنه فرار کند. در همه دنیا اکثر قربانیان قتلهای سریالی یا کودکان هستند یا زنان. برای کاراکتر داستان ما هم وضع همینگونه بود. قربانیان مهین قدیری تقریبا همه زن هستند. حتی میتوانیم بگوییم به نوعی خودش و بچههایش هم قربانی میشوند.
آیا داستان این قتل را در جراید شنیده بودید که نسبت به آن کنجکاو شوید؟
وقتی این قتلهای زنجیرهای در قزوین رخ میداد، من در آن شهر دانشجو بودم.
یعنی از نزدیک موضوع را درک میکردید؟
بله. از نزدیک در جریان این موضوع و حواشی این ماجرا قرار داشتم و اتفاقات آن را دنبال میکردم. تا سال ۹۴ که به مهدی مطهر (تهیهکننده فیلم) پیشنهاد دادم، مجموعهای را با هم در مورد قتلهای سریالی کار کنیم. از میان پروندههای مختلف ۵ قاتل را انتخاب کردیم که یکی از پروندهها مربوط به مهین بود.
آیا داستان این قتل را در جراید شنیده بودید که نسبت به آن کنجکاو شوید؟
وقتی این قتلهای زنجیرهای در قزوین رخ میداد، من در آن شهر دانشجو بودم.
یعنی از نزدیک موضوع را درک میکردید؟
بله. از نزدیک در جریان این موضوع و حواشی این ماجرا قرار داشتم و اتفاقات آن را دنبال میکردم. تا سال ۹۴ که به مهدی مطهر (تهیهکننده فیلم) پیشنهاد دادم، مجموعهای را با هم در مورد قتلهای سریالی کار کنیم. از میان پروندههای مختلف ۵ قاتل را انتخاب کردیم که یکی از پروندهها مربوط به مهین بود.
البته از اول قرار بود پرونده قاتل دیگری را بررسی کنیم، اما از آنجا که اتفاق مهین از نظر زمانی نزدیکتر و بهروزتر بود، احتمال اینکه تصویر واقعی از خود مهین نشان دهیم ممکنتر بود و ما میتوانستیم با کسانی که درگیر پرونده و ماجرا بودند، صحبت کنیم و به آنها دسترسی داشته باشیم.
فارغ از اینکه مهین تنها زن قاتل زنجیرهای در ایران شناخته میشود، موضوع پرونده او زمان خاصی را شامل نمیشود و ممکن است در هر برهه چنین اتفاقی برای هر کسی بیفتد.
اتفاقات مربوط به پرونده مهین در سال ۸۷ رخ میدهد. پرونده اینچنینی نزدیکتر به این سالها وجود نداشت؟
پروندههای قتل سریالی دیگری بود، اما از میان سوژههایی که بررسی کردیم این پرونده برای ما جذابتر بود.
با توجه به اینکه در جریان این اتفاق قرار داشتید، وقتی بنا شد این فیلم را بسازید به عنوان فیلمساز چه دیدگاهی نسبت به مهین داشتید؟
من مهین قدیری را از نزدیک ندیدم، اما معتقدم یک سری آدمها به خاطر تصمیمات غلط در این موقعیت قرار میگیرند. یک سری اتفاقات بر اساس شرایط به آنها تحمیل میشود و آنها دچار چنین اختلالاتی میشوند. عقیده من به عنوان فیلمساز این است که بدانم رفتار من به عنوان یک انسان یا هممحلهای یا یک دوست چقدر روی آدمها تاثیرگذار است. یک بوق ممتد ماشین ممکن است آدمها را عصبی کند و تاثیر نامطلوب بر افراد بگذارد.
اتفاقات مربوط به پرونده مهین در سال ۸۷ رخ میدهد. پرونده اینچنینی نزدیکتر به این سالها وجود نداشت؟
پروندههای قتل سریالی دیگری بود، اما از میان سوژههایی که بررسی کردیم این پرونده برای ما جذابتر بود.
با توجه به اینکه در جریان این اتفاق قرار داشتید، وقتی بنا شد این فیلم را بسازید به عنوان فیلمساز چه دیدگاهی نسبت به مهین داشتید؟
من مهین قدیری را از نزدیک ندیدم، اما معتقدم یک سری آدمها به خاطر تصمیمات غلط در این موقعیت قرار میگیرند. یک سری اتفاقات بر اساس شرایط به آنها تحمیل میشود و آنها دچار چنین اختلالاتی میشوند. عقیده من به عنوان فیلمساز این است که بدانم رفتار من به عنوان یک انسان یا هممحلهای یا یک دوست چقدر روی آدمها تاثیرگذار است. یک بوق ممتد ماشین ممکن است آدمها را عصبی کند و تاثیر نامطلوب بر افراد بگذارد.
ما حواسمان نیست و به این چیزهای کوچک اصلا توجه نداریم که یک لبخند کوچک به یک نفر ممکن است، زندگی او را تغییر دهد. همه آدمها درجه تحمل بالایی ندارند و هر کسی نقطه ضعفی دارد. اگر همه تحمل بالایی میداشتند و شرایط ایدهآلی بود، ما در مدینه فاضله زندگی میکردیم.
باید حواسمان به رفتارهای خودمان و به محیط اطرافمان باشد. نیاز نیست کار خاصی بکنیم؛ یک لبخند ساده تاثیرگذاری زیادی دارد. من به عنوان فیلمساز میگویم، مجموعهای از اتفاقات باعث شد مهین در این شرایط قرار بگیرد.
برای روایت فیلم چقدر به اصل واقعه وفادار بودید و چقدر از تخیلات خود برای جذابتر شدن استفاده کردید؟
نمیتوان تخیل کارگردان را از فیلم حذف کرد. اما تمام صحنهها را مطابق با اتفاقاتی که برای مهین افتاده بود، انتخاب کردیم. برای من بسیار مهم بود که به داستان مهین وفادار باشم ولی این اتفاق را در قالب تصویری ارایه دهم که مخاطب را درگیر کند.
برای روایت فیلم چقدر به اصل واقعه وفادار بودید و چقدر از تخیلات خود برای جذابتر شدن استفاده کردید؟
نمیتوان تخیل کارگردان را از فیلم حذف کرد. اما تمام صحنهها را مطابق با اتفاقاتی که برای مهین افتاده بود، انتخاب کردیم. برای من بسیار مهم بود که به داستان مهین وفادار باشم ولی این اتفاق را در قالب تصویری ارایه دهم که مخاطب را درگیر کند.
در یک سری از صحنهها با استفاده از تحقیقات و اطلاعات به دست آمده، نکاتی را اضافه کردیم که تاکید میکنم این نکات اضافه جدا از تحقیقات نیست. اینکه مهین چگونه فکر میکرده، در صحنه وقوع جرم چه احوالاتی داشته و در چه موقعیتی با مقتول قرار میگرفته کاملا مطابق با اطلاعات و تحقیقات ما بازسازی شده است.
اصلا و ابدا شخص اضافهای به داستان مهین وارد نکردیم. آدمهای این فیلم اشخاص و کارشناسان درگیر پرونده مهین بودهاند. ما از سال ۹۴ درگیر این فیلم مستند بودیم و روی این پروژه تحقیق میکردیم. برای رسیدن به اطلاعات لازم باید به ما اعتماد میشد که بدانند نمیخواهیم از پرونده سوءاستفاده کنیم به همین دلیل مراحل زیادی را طی کردیم.
از ابتدا و هنگام فیلمبرداری و دکوپاژ، لحظات سنگین و تکاندهنده در فیلم مدنظرتان بود؟ انگار محتاطانه از خشونت فاصله گرفتید.
به نکته مهمی اشاره کردید. خاصیت موضوع همین است؛ وقتی ما این داستان را برای روایت انتخاب و در این فضا کار میکنیم، تبعات آن لطیف نیست. البته که مهین قتلهای تکاندهندهای انجام نمیدهد که به طرز وحشتناکی رخ دهد البته به غیر از قتل آخرش، اما در دکوپاژ رعایت حال مخاطب را کردیم و صحنهها را به گونهای نشان دادیم که فضا خشن نباشد. فاصله ما با قتلها کاملا از دور است و اتفاقات را از دور نشان میدهیم.
از ابتدا و هنگام فیلمبرداری و دکوپاژ، لحظات سنگین و تکاندهنده در فیلم مدنظرتان بود؟ انگار محتاطانه از خشونت فاصله گرفتید.
به نکته مهمی اشاره کردید. خاصیت موضوع همین است؛ وقتی ما این داستان را برای روایت انتخاب و در این فضا کار میکنیم، تبعات آن لطیف نیست. البته که مهین قتلهای تکاندهندهای انجام نمیدهد که به طرز وحشتناکی رخ دهد البته به غیر از قتل آخرش، اما در دکوپاژ رعایت حال مخاطب را کردیم و صحنهها را به گونهای نشان دادیم که فضا خشن نباشد. فاصله ما با قتلها کاملا از دور است و اتفاقات را از دور نشان میدهیم.
به این معنی که با در نظر گرفتن شرایط خودتان را محدود کردید.
بله. خود موضوع قتل برای روایت فیلم اهمیت زیادی داشت. ضمن اینکه نظر گروه ساخت فیلم این بود که صحنهها را به گونهای نشان دهیم که ویژگیهای پخش برای مدیوم تلویزیون را هم داشته باشد تا به واسطه پخش این فیلم آگاهسازی شود و به مخاطبان هشدار دهیم. شاید اگر قرار بود نسخه سینمایی فیلم پخش شود، صحنهها خشنتر میشد.
در این فیلم مستند برای شکافتن ماجرای قتل با کارشناسان انتظامی زیادی که به صورت مستقیم با پرونده قتل مهین قدیری درگیر بودند، حرف زده میشود ولی لابهلای آنها حضور یک روانشناس خالی به نظر میرسد، چرا از نظر روانشناسی دلایل وقوع چنین جرمی در فیلم به تحلیل کشیده نمیشود؟
البته در فیلم ما یک روانشناس وجود دارد که ایشان تنها شخصی است که در این پرونده با مهین صحبت کرده است. نوع ساختار فیلم مهین به گونهای است که از کارشناسان درگیر پرونده استفاده شده است. ولی در بازسازی صحنههای اصلی که خود مهین هم حضور دارد از دلایل و ریشههای این قتل حرف زده میشود یعنی در زیرلایههای فیلم به این موضوع اشاره میشود.
هدف اصلی ما در فیلم این بود که چطور یک مادر به قاتل سریالی تبدیل میشود. ما این معضل را نشان دادیم تا پیرامون این موضوع در جامعه حرف زده شود. همین چند وقت پیش بود در کانون وکلا برای حقوقدانان فیلم نمایش داده شد.
در این جلسه فیلم مستند از نظر روانشناسی و جرمشناسی و لایههای دیگر فیلم به بحث گذاشته شد. داستان مهین لابهلای خبرهای اتفاقات سال ۸۸ گم شد. ما با ساخت این فیلم مستند، این موضوع را دوباره بررسی کردیم.
در یکی از صحنهها شما روی جزییات یک قتل (صاحبخانه مهین) ریز میشوید و مو به مو جزییات قتل را به مخاطب نشان میدهید ضمن اینکه مخاطب از تماشای این صحنههای دلخراش کلافه میشود چه نیازی بود این صحنه قتل را نسبت به دیگر قتلها بسط دهید؟
آن قتل اولین قتلی بود که مهین انجام میدهد. اگر جلوی آن قتل اول گرفته میشد، مهین آن قتلهای دیگر را مرتکب نمیشد. دکوپاژ آن صحنه هم با تمام صحنههای دیگر فیلم فرق میکند. برای اینکه آن اتفاق، شروع داستان مهیب مهین است. مخلوطی از همه اتفاقهایی که برای او رخ داده است. تاکید ما هم بر همین است. ریز جزییاتها تمام کدهایی است که ما از آغاز داستان قتلهای مهین قدیری ارایه میدهیم.
تصویری که از مهین در این فیلم نشان داده میشود، خاکستری است. این تعمدی بود؟
کاملا. ما از ابتدا میخواستیم مهین را به مخاطب خاکستری نشان دهیم، نه سیاه. هدفمان این بود که نگاه انسانی به این موضوع داشته باشیم.
سوالی که برای من به وجود آمده این است که چرا شخصیت قاتل سریالی سیاه نباشد؟
برای اینکه اگر شخصیت قاتل را سیاه نشان میدادیم، قضاوت میشد. اینکه انگشت را به سمت متهم بگیری و به او بگویی متهمی که هنر نیست. ما میخواستیم داستان را به همان گونهای که هست به مخاطب نشان دهیم. اینکه چطور آدم معمولی به قاتل سریالی تبدیل میشود و ممکن است این اتفاق برای هر کسی از ما بیفتد. مهین قدیری از ما دور نیست.
در یکی از صحنهها شما روی جزییات یک قتل (صاحبخانه مهین) ریز میشوید و مو به مو جزییات قتل را به مخاطب نشان میدهید ضمن اینکه مخاطب از تماشای این صحنههای دلخراش کلافه میشود چه نیازی بود این صحنه قتل را نسبت به دیگر قتلها بسط دهید؟
آن قتل اولین قتلی بود که مهین انجام میدهد. اگر جلوی آن قتل اول گرفته میشد، مهین آن قتلهای دیگر را مرتکب نمیشد. دکوپاژ آن صحنه هم با تمام صحنههای دیگر فیلم فرق میکند. برای اینکه آن اتفاق، شروع داستان مهیب مهین است. مخلوطی از همه اتفاقهایی که برای او رخ داده است. تاکید ما هم بر همین است. ریز جزییاتها تمام کدهایی است که ما از آغاز داستان قتلهای مهین قدیری ارایه میدهیم.
تصویری که از مهین در این فیلم نشان داده میشود، خاکستری است. این تعمدی بود؟
کاملا. ما از ابتدا میخواستیم مهین را به مخاطب خاکستری نشان دهیم، نه سیاه. هدفمان این بود که نگاه انسانی به این موضوع داشته باشیم.
سوالی که برای من به وجود آمده این است که چرا شخصیت قاتل سریالی سیاه نباشد؟
برای اینکه اگر شخصیت قاتل را سیاه نشان میدادیم، قضاوت میشد. اینکه انگشت را به سمت متهم بگیری و به او بگویی متهمی که هنر نیست. ما میخواستیم داستان را به همان گونهای که هست به مخاطب نشان دهیم. اینکه چطور آدم معمولی به قاتل سریالی تبدیل میشود و ممکن است این اتفاق برای هر کسی از ما بیفتد. مهین قدیری از ما دور نیست.
این باعث میشود که من قضاوت نکنم. من فقط اطلاعات میدهم. مخاطب این فیلم در بعضی سکانسها با او همدردی میکند و جاهایی از او متنفر میشود.
از گذشته مهین زیاد در فیلم صحبت نمیشود.
حرف شما درست است. اگر میخواستیم کنجکاوی بیشتری راجع به مهین داشته باشیم، مسیر و خط اصلی قصه را گم میکردیم. ضمن اینکه معتقدم با این نوع روایت ما فضا را برای مخاطب باز کردیم. هدف ما این بود که مخاطب را به جستوجو وادار کنیم تا پیرامون موضوع این فیلم تحقیق کند، با دیگران حرف بزند تا اطلاعات کسب کند.
به نوعی جریانسازی کنید.
بله. به عنوان نمونه، برای فرزندان مجرم قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ آیا هیچ تمهیدی برای نجات این آدمها اندیشیده شده است؟ برای آینده این فرزندان چهکار میتوانیم بکنیم؟ این افراد جامعه از نظر آسیبهای اجتماعی و فشارهای محیطی، اولین کسانی هستند که اذیت میشوند. آنها جزیی از جامعه ما هستند.
از گذشته مهین زیاد در فیلم صحبت نمیشود.
حرف شما درست است. اگر میخواستیم کنجکاوی بیشتری راجع به مهین داشته باشیم، مسیر و خط اصلی قصه را گم میکردیم. ضمن اینکه معتقدم با این نوع روایت ما فضا را برای مخاطب باز کردیم. هدف ما این بود که مخاطب را به جستوجو وادار کنیم تا پیرامون موضوع این فیلم تحقیق کند، با دیگران حرف بزند تا اطلاعات کسب کند.
به نوعی جریانسازی کنید.
بله. به عنوان نمونه، برای فرزندان مجرم قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ آیا هیچ تمهیدی برای نجات این آدمها اندیشیده شده است؟ برای آینده این فرزندان چهکار میتوانیم بکنیم؟ این افراد جامعه از نظر آسیبهای اجتماعی و فشارهای محیطی، اولین کسانی هستند که اذیت میشوند. آنها جزیی از جامعه ما هستند.
گناهی که پدر و مادر آنها انجام داده و میدهند را نباید به پای آنها نوشت. آنها حق دارند در جامعه و فضای سالم زندگی کنند. برگردم به سوال شما که چرا چهره مهین را سیاه نشان ندادیم؛ ما نمیخواستیم این سیاهی که به هر دلیلی در شخصیت پدر و مادر است بر بچهها تاثیر بگذارد. میخواستیم برای بچهها اتفاق بهتری بیفتد. ما مادر را به این دلایل سیاه نشان ندادیم.
سوالی که برای من در طول فیلم به وجود آمده بود این است چرا از بازیگران چهره جای بعضی شخصیتها استفاده نکردید؟
برای ما مهم بود از بازیگرانی در این فیلم بهره ببریم که این قضیه را لمس کردهاند و مهین را میشناسند و خودشان هم علاقه داشته باشند، اما واقعیتش را بخواهید برای بازیگران شناخته شده بودجه بالایی هم نداشتیم البته که اعظم عرفانی این نقش را به خوبی ایفا کرده است.
سوالی که برای من در طول فیلم به وجود آمده بود این است چرا از بازیگران چهره جای بعضی شخصیتها استفاده نکردید؟
برای ما مهم بود از بازیگرانی در این فیلم بهره ببریم که این قضیه را لمس کردهاند و مهین را میشناسند و خودشان هم علاقه داشته باشند، اما واقعیتش را بخواهید برای بازیگران شناخته شده بودجه بالایی هم نداشتیم البته که اعظم عرفانی این نقش را به خوبی ایفا کرده است.
در ساخت فیلم مهین آنچه هدفمان بود، این بود که بازسازیها شبیه فیلم آرشیوی نباشد و جدای از آن قرار بگیرد. دلمان میخواست آنقدر داستانمان را برای مخاطب خوب روایت کنیم که این دو یعنی بخش فیلمهای آرشیوی و بازسازی با وجود تفاوتی که با هم دارند از هم تمییز داده نشود.
با تمام این صحبتها تجربه ساخت فیلم در ژانر وحشت برای شما باید جالب باشد، موافقید؟
ترس اینکه محیط و شرایط تو را به ترس وادار کند برای من مهم است. من دوست دارم در این فضا کار کنم. خیلی به تکانهای مفرط دوربین برای القای ترس اعتقادی ندارم. دلم میخواهد التهاب در فضا باشد و مخاطب را بگیرد.
به نظر میرسد، فیلم پتانسیل جذب مخاطب را دارد به شرط اینکه معرفی خوبی از آن به عمل بیاید. به نظر شما آیا فیلم در گروه «هنر و تجربه» به خوبی نشان داده میشود؟
خیلی خوب است که گروه سینمایی «هنر و تجربه» فضایی را برای دیدن فیلمهای مستند فراهم کرده، اما همین کافی نیست و فیلمها باید بیشتر دیده شوند. منظورم این است که فقط اکران کافی نیست و باید برای دیده شدن فیلمها هم کاری کنند و دامنه تبلیغات خودشان را برای جذب مخاطبان بیشتر گسترش بدهند.
با تمام این صحبتها تجربه ساخت فیلم در ژانر وحشت برای شما باید جالب باشد، موافقید؟
ترس اینکه محیط و شرایط تو را به ترس وادار کند برای من مهم است. من دوست دارم در این فضا کار کنم. خیلی به تکانهای مفرط دوربین برای القای ترس اعتقادی ندارم. دلم میخواهد التهاب در فضا باشد و مخاطب را بگیرد.
به نظر میرسد، فیلم پتانسیل جذب مخاطب را دارد به شرط اینکه معرفی خوبی از آن به عمل بیاید. به نظر شما آیا فیلم در گروه «هنر و تجربه» به خوبی نشان داده میشود؟
خیلی خوب است که گروه سینمایی «هنر و تجربه» فضایی را برای دیدن فیلمهای مستند فراهم کرده، اما همین کافی نیست و فیلمها باید بیشتر دیده شوند. منظورم این است که فقط اکران کافی نیست و باید برای دیده شدن فیلمها هم کاری کنند و دامنه تبلیغات خودشان را برای جذب مخاطبان بیشتر گسترش بدهند.
در آخر از دوستانمان در قوه قضاییه نهایت تشکر را داریم که دسترسی ما را به تصاویر و پرونده مهین امکانپذیر کردند و البته نوید یک همکاری طولانیمدت را به ما و سایر فیلمسازان دادهاند.
۰