یدالله صمدی؛ عاشق زبان و روایتهای آذری
یکبار تا ساعت چهار صبح باید کار میکردیم و من از شدت خستگی خوابم برد. آقای صمدی آنقدر مهربان بود که بهخاطر من آن روز را تعطیل کرد و از سایر بازیگران خواست تا فردا کار را ادامه دهند.
کد خبر :
۷۴۲۶۱
بازدید :
۹۷۳۵
کانون فیلم خانه سینما در تازهترین برنامه خود که به مناسبت سالروز تولد زندهیاد یدالله صمدی و به دنبال مراسم یادمان او روز سهشنبه هفته جاری برگزار میشود، فیلم «اتوبوس» را به نمایش خواهد گذاشت. طبق اعلام روابط عمومی خانه سینما، نسخه مورد نظر از فیلم «اتوبوس» به تازگی از روی نگاتیو نگهداریشده در فیلمخانه ملی ایران چاپ شده و کیفیت صدا و تصویر فیلم بسیار خوب است.
«اتوبوس» فیلمی به کارگردانی یدالله صمدی و نویسندگی داریوش فرهنگ (اصل این فیلمنامه در واقع متعلق به محمود دولتآبادی است) ساخته سال ۱۳۶۴ است.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «اهالی یک روستا به دو گروه بالادهی و پاییندهی (حیدری و نعمتی) تقسیم شدهاند. سرکرده نعمتیها نمکزار خود را به کدخدا، که به دشمنی و کینه بین دو گروه دامن میزند، میفروشد و یک اتوبوس مستعمل میخرد تا با آن مسافرکشی کند. ورود اتوبوس به روستا کار گاریچی (مسافرکش) حیدریها را کساد میکند و اختلافها بیشتر میشود. در این میان کدخدا سرکرده حیدریها را ترغیب میکند تا آسیابش را به او ــ کدخدا ــ بفروشد و اتوبوسی بخرد. کشمکش بیش از پیش بالا میگیرد.
در این فیلم زندهیاد هادی اسلامی، حمید طاعتی، زندهیاد مرتضی احمدی، اصغر زمانی، یوسف صمدزاده، محمدقاسم پورستار، زندهیاد مهری مهرنیا و خسرو دستگیر به ایفای نقش میپردازند. در این جلسه که سهشنبه ۲۸ آبان در خانه سینما ساعت ۱۸ برگزار میشود، پس از نمایش فیلم «اتوبوس» عزیزالله حاجیمشهدی و امید نجوان در نشستی درباره فیلم صحبت خواهند کرد. علاقهمندان میتوانند برای حضور به نشانی خیابان بهار جنوبی، کوچه سمنان، پلاک ۲۹، خانه سینما مراجعه کنند.
در یادمان زندهیاد یدالله صمدی چه گذشت؟
همچنین سالن سیفالله داد خانه سینما در غروب روز یکشنبه ۲۶ آبانماه و همزمان با شصتوهفتمین زادروز زندهیاد یدالله صمدی، میزبان برگزاری مراسمی به یاد این فیلمساز سینمای ایران بود. در ابتدای این مراسم که با حضور جمعی از اهالی سینمای ایران و همچنین خانواده، دوستان و بستگان مرحوم صمدی برگزار شد، پدرام اکبری که اجرای برنامه را برعهده داشت با اشاره به علاقهمندی اعضای خانواده این فیلمساز به برگزاری مراسم بزرگداشتی همزمان با سالگرد فوت آن مرحوم گفت: «از خانواده محترم صمدی تقاضا کردیم به جای انجام این کار با برگزاری یادمان این هنرمند در زادروز او موافقت کنند و خوشبختانه برگزاری جشن تولد صمدی، حاصل چنین موافقتی است».
سپس او این یادمان را «یک آیین کهن ایرانی» توصیف کرد و افزود: «از دیرباز و در دورههای بس کهن، هر گاه عزیزی از میان زندگان پر کشیده، یاد او را در زادروزش گرامی داشتهاند تا به شادی و نیکی از او یاد شود و این کمترین کاری است که میشد درباره دوست و همکار عزیزمان یدالله صمدی انجام داد».
نخستین سخنران این مراسم که به پشت تریبون دعوت شد، حسین زندباف بود. این تدوینگر باسابقه سینمای ایران در ابتدای سخنان خود ضمن تبریک زادروز یدالله صمدی، به جایگاه ویژه این فیلمساز در سینمای پس از انقلاب اشاره کرد و گفت: «زمانی که در یک دفتر تولید فیلم همکار بودیم، من و سایر دوستان خیلی تلاش کردیم او را راضی کنیم تا فیلمنامه «مردی که زیاد میدانست» را بسازد، اما او بنا بر دلایلی از ریسک بالای چنین کاری میترسید ولی زمانی که این فیلم ساخته شد، در جشنواره همان سال صمدی جایزه بهترین کارگردانی را گرفت و ما نمیدانستیم از این به بعد چگونه باید با او ارتباط برقرار کنیم!» سپس او صمدی را تنها فیلمسازی دانست که به گفته او در فیلمهایش معرفت هست و این، عامل ماندگاری آثار اوست.
در ادامه زندباف گفت: «یدالله صمدی عاشق زادگاهش (مراغه) بود و طبعا به آذربایجان عشق میورزید. به همین دلیل وقتی فیلم «سارای» که به زبان آذری ساخته شده بود را در این منطقه به نمایش گذاشت، بعضیها حتی با ویلچر خود را به سالن سینما رسانده بودند.
تأثیری که نشاندهنده عشق واقعی او به انسان و البته مردم این منطقه بود». سخنران بعدی این مراسم حسن قلیزاده، مدیر فیلمبرداری قدیمی سینمای ایران بود. قلیزاده ضمن یادآوری جای خالی دوستان و همکارانی که در سالهای اخیر به دیار باقی شتافتهاند، گفت: «جای خالی این عزیزان چنان حفره بزرگی است که پرکردن آن محال و ناممکن به نظر میرسد و متأسفانه این حفره هر روز عمیق و عمیقتر هم میشود».
سپس او ضمن اشاره به سابقه آشنایی خود با زندهیاد صمدی گفت: «او فیلمسازی بود که مهر میداد و مهربانی پس میگرفت. به همین دلیل کمتر کسی را پیدا میکنید که از او آزار دیده یا مثلا از حرفهایش رنجیده باشد». همچنین قلیپور «قدمت یک پیوند طولانی» به درازای چهار دهه را «نشانه یک خصلت ستودنی در طرف مقابل» توصیف کرد و افزود: «و یدالله صمدی چنین فردی بود. کسی که گاهی برای مهرورزی جاخالی میداد تا تأثیر محبت او به نفر بعدی برسد».
این مدیر فیلمبرداری قدیمی سینمای ایران گفت: «صمدی آنقدر بزرگوار بود که با وجود بیماری و بستریبودن در یکی از بیمارستانهای شیراز، از پزشک معالج خود مرخصی گرفته و بهخاطر شرکت در مراسم بزرگداشت من به تهران آمده بود. در حقیقت، این کار زیبای او چنان دِین بزرگی ایجاد کرد که هنوز و همیشه بر دوش من سنگینی میکند».
سخنران بعدی مراسم، خسرو دستگیر بود. این بازیگر اهل آذربایجان که در فیلمهای «اتوبوس»، «ایستگاه»، «ساوالان»، «دُمرل»، «سارای» و «تکمچی» با زندهیاد صمدی همکاری داشته است، گفت: «شنیده بودم کارگردانها از چنان ارج و قربی برخوردارند که اگر کسی با آنها کار دارد باید از طریق دستیارشان با آنها صحبت کرد، اما صمدی از این روحیه متفرعنانه به دور بود و به همین خاطر بهراحتی میشد با او حرف زد و مسائل را در میان گذاشت».
دستگیر در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به علاقه مرحوم صمدی به فرهنگ و سنتهای منطقه آذربایجان گفت: «خیلیها را میشناسم که آذریزبان هستند و آذربایجان را هم دوست دارند، اما هیچکس به اندازه صمدی، عاشق زبان و روایتهای این منطقه نبود.
به همین خاطر به مردم آذربایجان خدماتی ارائه کرد که عضویت در هیئت امنای انجمن خیریه حمایت از بیماران سرطانی و شرکت در مراسم گلریزان برای کمک به این بیماران، تنها یکی از آنها بود». فرشته طائرپور از تهیهکنندگان سینمای ایران، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم یادمان بود.
طائرپور با یادآوری دوران حضور خود در هیئتمدیره خانه سینما و همچنین همکاری با مرحوم صمدی که در آن دوران، مدیریت عامل این مرکز صنفی را بر عهده داشت، گفت: «متأسفانه در زمانه ما پیداکردن آدمهای محترمی که زلال باشند، خوب فکر کنند و خوب هم حرف بزنند، خیلی دشوار شده است، اما خوشبختانه یدالله صمدی یکی از آنها بود و من افتخار میکنم که در زمان غیبت او در خانه سینما انجام کارهای ایشان را بر عهده داشتم».
او با تبریک زادروز صمدی بهعنوان «یک اتفاق» که به تعبیر او «تکرار ندارد»، گفت: «به نظر میرسد مهمترین میراثی که از صمدی به جا مانده، محبت بیپایان اوست؛ محبتی که از این فیلمساز ارزشمند برای سینمای ایران به جا مانده است». سخنران بعدی مراسم، علیرضا رئیسیان بود.
این کارگردان با یادآوری دوران تأسیس و راهاندازی خانه سینما گفت: «این تشکل صنفی از سال ۱۳۶۸تاکنون با صلابت و قدرت کار خود را انجام داده و جالب اینکه نخستین رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران که در آن دوران در مکانهای دیگری تشکیل جلسه میداد، یدالله صمدی بود.
فیلمسازی که تا چهار دوره و با اعتماد کامل اعضا، ریاست این کانون را بر عهده داشت». او گفت: «یدالله صمدی در آن دوران، دفتر شخصی خود را به برگزاری جلسههای کانون اختصاص داده بود و جدا از پرداخت هزینههای جانبی انجام این کار، برادرانه به رفع مشکلات اعضا میپرداخت. در حقیقت باید گفت: ارزش کار او اینقدر زیاد بود و هست که باید به احترام او از جا برخاست و ادای احترام کرد».
نفر بعدی که به پشت تریبون دعوت شد، احمد طالبینژاد بود. این منتقد سینما یدالله صمدی را متعلق به نسل سوختهای دانست که به گفته او «در مسیر کار خود دچار حُب و بغض شده و متأسفانه از مسیر اصلی کار خود بازماندند». او گفت: «این فیلمسازان متعلق به نسلی بودند که در همان نخستین گامها، بهترین فیلمهای خود را ساختند، اما در ادامه به سختی توانستند موفقیت فیلمهای نخست خود را تکرار کنند».
طالبینژاد با اشاره به فیلمهای «مردی که زیاد میدانست»، «اتوبوس» و «ایستگاه» بهعنوان شاخصترین آثار کارنامه زندهیاد صمدی گفت: «درخشش این فیلمساز در فیلمهایش از زمانی کاهش پیدا کرد که مسئولیتهایی را در سینما پذیرفت و به همین خاطر از جنبههای هنری آثار خود کمی فاصله گرفت، اما اینها از ارزشهای کارگردانی او چیزی نمیکاهد و فیلمهایی که از او به جا مانده نیز شاهد این ادعاست». منوچهر شاهسواری، مدیرعامل خانه سینما نیز دیگر سخنران این مراسم یادمان بود.
شاهسواری گفت: «همه ما محصول تقدیر، تقصیر و تدبیر هستیم، اما یدالله صمدی با شناخت خوبی که از تقدیر خود داشت، تدبیر میکرد. تدبیری که البته متأسفانه خودش معمولا سهم چندانی از سفره آن نداشت». او در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: «حاضران در این مراسم یادمان کسانی هستند که به قلب خود و مهری که از مرحوم صمدی به یاد دارند، پاسخ دادهاند و سپاس من به آنها نیز صرفا از بابت احترام و دستبوسی است».
یوسف صمدزاده، تهیهکننده و مدیر تولید سینمای ایران نیز یکی دیگر از سخنرانان این مراسم بود که پشت تریبون قرار گرفت تا درباره دوستی و خاطرات خود از مرحوم صمدی سخن بگوید. او با اشاره به نحوه آشنایی خود با این فیلمساز ازدسترفته گفت: «زمانی که اولینبار و به طور اتفاقی یک پرده از نخستین فیلم صمدی را دیدم، نمیدانستم او هم آذریزبان و مثل خود من در مراغه به دنیا آمده است.
درحالیکه از دیدن کار صمدی به وجد آمده بودم، به او گفتم امیدوارم در آینده فرصتی فراهم شود تا بتوانیم با هم کار مشترکی داشته باشیم؛ و به شکل عجیبی چندی بعد، این آرزوی قلبی با جلب نظر او برای کارگردانی فیلمنامه «اتوبوس» به نتیجه رسید؛ فیلمی که در جشنواره فیلم فجر خوش درخشید و به نقطه عطف کارنامه سازندهاش تبدیل شد».
او سپس با یادآوری خاطرات تولید این فیلم که در ارومیه و مناطق اطراف این شهر انجام شده، گفت: «روحیه عاطفی صمدی بهگونهای بود که تمام همت خود را به کار گرفت تا یکی از بازیگران جوان این فیلم را که تازه ازدواج کرده بود صاحب خانه کند و برای انجام این کار، جدا از بخشی از دستمزد خود، از اعضای تولید و برخی اهالی روستا نیز کمک گرفت؛ عمل انساندوستانه و خداپسندانهای که بیشک بخشی از برکت تولید فیلم «اتوبوس» به حساب میآید».
صمدزاده همچنین گفت: «با گذشت یک سال از سفر ابدی صمدی هنوز هم نمیتوانم باور کنم که او در میان ما نیست؛ و تنها چیزی که این درد را تسکین میدهد، لذت تماشای دوباره کارهایی است که از او به یادگار مانده و خواهد ماند». مهدییار عزیزی، بازیگر نوجوان فیلم «پدر آن دیگری»، یکی از آخرین افرادی بود که برای صحبت درباره زندهیاد صمدی پشت تریبون آمد.
وی گفت: «امروز روز تولد آقای صمدی است و من خیلی خوشحالم که در ششسالگی، بیش از هفت ماه با ایشان همکار بودم و در فیلمشان بازی کردم». او سپس با یادآوری یکی از خاطرات تولید این فیلم گفت: «یکبار تا ساعت چهار صبح باید کار میکردیم و من از شدت خستگی خوابم برد. آقای صمدی آنقدر مهربان بود که بهخاطر من آن روز را تعطیل کرد و از سایر بازیگران خواست تا فردا کار را ادامه دهند.
این محبت و احترام او خاطرهای است که هرگز از ذهنم پاک نمیشود». بنفشه صمدی، تنها یادگار مرحوم صمدی، آخرین سخنران مراسم یادمان او بود. وی با تشکر از دوستان و عزیزانی که به گفته او در دوران سخت بیماری و روزهای پس از درگذشت زندهیاد صمدی، هرگز خانواده این فیلمساز را تنها نگذاشتهاند، گفت: «پررنگترین بخش زندگی پدرم عشق بود و این عشق را از نخستین روزی که به این دنیا پا گذاشتم، به من منتقل کرد. او طوری من را با عشق بزرگ کرد که نبودنهایش (در زمان فیلمبرداری فیلمهایش) هیچوقت برایم پررنگ نبود».
بنفشه صمدی همچنین گفت: «وقتی همسرم (سعید کریمی) وارد زندگی من شد، عشق خود به او را بهگونهای به نمایش گذاشت که سعید، پسر واقعیاش شد و به همین خاطر در بیمارستان محل بستری پدرم هیچکس نمیتوانست باور کند که او داماد پدرم است؛ و نه پسر او». او سپس با تشکر از کانون فیلم خانه سینما و سایر اعضای برگزارکننده این مراسم یادمان گفت: «دلتنگی برای پدرم قطعه گمشدهای است که تا آخر عمر همراه من خواهد بود. اما خوشحالم که هروقت دلتنگ پدر میشوم او را در قلبم پیدا میکنم».
پایانبخش مراسم یادمان زندهیاد یدالله صمدی، نمایش یک فیلم کوتاه از جشن تولد ۶۲ سالگی این فیلمساز (در پشت صحنه فیلم «پدر آن دیگری») و سپس بریدن کیک تولد او بود؛ کیکی که در شصتوهفتمین زادروز این فیلمساز بریده و در غیبت او میان حاضران توزیع شد.
۰