مهدی خسروی؛ بوکسوری که کولبری میکند؟!
خسروی اگرچه صاحب عنوانی در سطح بینالمللی نیست، اما چند سالی است که جزء نفرات برتر کشور است و به اردوهای تیم ملی هم دعوت میشود. دلیلی که باعث شده نام این بوکسور سبکوزن سر زبانها بیفتد، کولبربودن اوست.
کد خبر :
۷۵۶۱۴
بازدید :
۹۱۴۸
انتشار عکسهای مهدی خسروی، بوکسور تیم ملی امید، این روزها سروصدای زیادی را در فضای مجازی به راه انداخته است. بوکسوری ناشناخته که حالا با دستبهدستشدن تصاویرش به چهرهای مورد توجه در جامعه و ورزش ایران تبدیل شده است.
خسروی اگرچه صاحب عنوانی در سطح بینالمللی نیست، اما چند سالی است که جزء نفرات برتر کشور است و به اردوهای تیم ملی هم دعوت میشود. دلیلی که باعث شده نام این بوکسور سبکوزن سر زبانها بیفتد، کولبربودن اوست.
او که اصالتا کردستانی است، مجبور است با ۴۹ کیلوگرم وزن، بهخاطر مشکلات مالی در کوههای مریوان کولبری کند. مهدی در حالی این شغل پرخطر را برای خود انتخاب کرده که دانشجوی رشته علوم تربیتی نیز هست. بیشتر از همه، اما عشق و علاقهاش به ورزش بوکس باعث شده به کولبرشدن روی بیاورد، چراکه تمام هدف و آرزویش این است که روزی خود را روی سکوهای بوکس آسیا و جهان ببیند.
خسروی بعد از انتشار عکسهایش در رسانههای مجازی، گفتوگویی را با یکی از رسانههای آن طرف آبی داشته و از سختیهای زندگی و تلاشش برای ادامه ورزش حرفهای صحبت کرده است؛ او میگوید: «من از خانواده پرجمعیت ۱۱نفره با پدری بازنشستهام که حقوقش کفاف خانواده را نمیدهد.
از ۱۵سالگی مشغول به کار سخت کولبری برای خرج زندگی و تحصیلم شدم. کولبری که جان جوانان این سرزمین را میگیرد و آنها را مجبور میکند تا از اهدافشان دست بکشند. تابهحال از هیچجا حمایت نشدهام. کولبری شغلی نیست که بشود به آن دل بست. از فقر و نداری مجبور به انجام آن شدم.
از مسئولان خواهش میکنم حمایتم کنند. ورزش قهرمانی بدون حمایت مالی به جایی نمیرسد. بوکس ورزشی است که به حمایت شدیدی نیاز دارد. ما شبها میرویم کول میآوریم. وقتی کولبری میکنیم فشار عجیبی به بدنم میآید. ساعت دو شب میرویم، ۱۲ ظهر برمیگردیم.
بعضی وقتها که از کولبری میآیم، تا چند روز نمیتوانم تمرین کنم. درآمد ما به وزن بار است و هرچه بار سنگینتری بیاوریم پول بیشتری میگیریم. برای هر کیلو بار، ۱۲ هزار تومان میگیریم». خسروی با وجود این شرایط سخت حاضر نیست از کولبری دست بردارد، چراکه به مدالآوری و حضور در رقابتهای آسیا و جهان و المپیک فکر میکند: «چند بار در مسابقات کشوری شرکت کردم و شکست خوردم.
چند بار هم به اردوی تیم ملی دعوت شدم. اگر در خودم توانایی بوکسکردن را نمیدیدم، این ورزش را رها میکردم. من میخواهم خودم را در المپیک ببینم و اگر کسی نباشد حمایتم کند، به جایی نمیرسم. رؤیای من المپیک است و به راهم ادامه میدهم. متأسفانه هیچ سازمانی از ما حمایت نمیکند. غرورم به من اجازه نداده پیش کسی دست دراز کنم و دردِدل کنم.
همیشه دستم در جیب خودم بوده است». ماجرای کولبربودن مهدی خسروی در شرایطی جامعه را تحت تأثیر قرار داده که مسئولان بوکس استان کردستان معتقدند هیچ اطلاعی از این قضیه ندارند. خسرو مطهری، سرپرست هیئت بوکس این استان، دراینباره میگوید: «من هم مثل همه این عکس را دیدم و واقعا ناراحت شدم که چرا یک قهرمان ملیپوش باید از بیپولی و نداشتن شغل دست به چنین کاری بزند.
از دیدن عکس خسروی متأثر و ناراحت هستم. بههرحال او قهرمان تیم ملی بوکس است، ضمن اینکه من در حد توان مالی خیلی کم و ناچیز به او کمک کردهام و اصلا گفتن این موضوع درست نیست. البته من در حد توانم برای رفع مشکل مالی به او کمک کردم. با چشم خودم ندیدهام که مشغول به چنین کاری باشد و فقط عکس او را دیدم. البته قهرمانان ما در رشتههای دیگر خیلی از نظر مالی حمایت نمیشوند و این مشکلاتی که بچههای ما با آن دستبهگریبان هستند، آنها نیز دارند.
بههرحال کشور ما نیز شرایط خوب اقتصادی ندارد و همه ما باید فعلا با این شرایط سازگار شویم. فعلا وضعیت این است و باید با این شرایط کنار بیاییم. واقعیت این است که ما اصلا نمیدانیم او کولبری میکند یا خیر. البته اگر من خسروی را ببینم، قطعا به او خواهم گفت: انتشار عکس با آن شرایط کار خوبی نبوده. بههرحال او قهرمان تیم ملی است».
بیژن عبدالملکی، دبیر هیئت بوکس استان کردستان نیز در حالی ادعا کرده بود خبری از کولبربودن خسروی ندارد که احتمال داده است شاید او بهخاطر همدردی با دو برادر کولبری که بهتازگی در جریان بهمن در کوههای کردستان فوت شدهاند، این اقدام را انجام داده است.
آنچه مسلم است این است که وضعیت اقتصادی ورزش ایران در چند سال اخیر بهقدری بغرنج شده که حتی بسیاری از قهرمانان و مدالآوران بنام هم از شرایط موجود گلهمند هستند، چه برسد به افرادی که بازنشسته هستند یا مثل مهدی خسروی ناشناخته.
فقر و نداری باعث شده تعدادی از استعدادهای ورزش کشور فرار را بر قرار ترجیح دهند و با تغییر تابعیت، برای تیمهای ملی کشورهای خارجی مسابقه بدهند. اینها همه در حالی است که باید دستفروشی و کارگری خیلی از ملیپوشان عنواندار رشتههای مختلف را به این اتفاقات تلخ اضافه کرد.
۰