سقوط مرموز پسر ۱۹ ساله از پنجره

دادگاه درباره مرگ مشکوک پسری جوان که گفته می‌شود از پنجره خانه عمویش به بیرون پرت شده است، تصمیم‌گیری می‌کند. مرگ این پسر ۱۹ ساله اوایل سال جاری اتفاق افتاد و مأموران با تماس تلفنی خانواده‌اش در جریان قرار گرفتند.

عمو و پدر این جوان به مأموران پلیس گفتند او خودش را از پنجره خانه به بیرون پرت کرد. عموی این جوان گفت: آرش صبح به خانه ما آمد، پدرش در منزل ما بود. بحثی میان ما در گرفت و آرش که از مدت‌ها قبل با پدرش اختلاف داشت، عصبانی شد و در یک لحظه به سمت پنجره رفت و خودش را به پایین پرت کرد.

با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی و آغاز تحقیقات تأیید شد که این پسر جوان از پنجره به بیرون پرت شده است. بااین‌حال مادر او شکایتی را علیه شوهر و برادرشوهرش تنظیم کرد و مدعی شد آن‌ها پسرش را به قتل رسانده‌اند.

این زن گفت: من سال‌ها قبل از شوهرم جدا شدم و پسرم با پدرش زندگی می‌کرد. اعتیاد شدیدی که شوهرم داشت باعث شد تا از او جدا شوم. شوهرم بسیار مرا کتک می‌زد و مردی عصبی بود.

وقتی من از او جدا شدم می‌خواستم بچه را با خودم ببرم، اما برای اینکه من را تنبیه کند، اجازه نداد. بچه پیش شوهرم ماند. پدر معتاد آرش او را خیلی اذیت می‌کرد. از کودکی کتکش می‌زد. وقتی آرش بزرگ‌تر شد، دیگر به اندازه کودکی‌اش کتک نمی‌خورد، اما باز هم پدرش اذیتش می‌کرد.

چندبار با چاقو به او حمله و دستش را زخمی کرده بود و من اطمینان دارم در آن خانه اتفاقی افتاده و پسرم به قتل رسیده است.

این زن ادامه داد: مدتی قبل از این حادثه یک روز آرش با خواهرم تماس گرفته و گفته بود دستش زخمی شده، خواهرم پرستار است، پیش آرش رفته و دستش را بخیه کرده بود. زمانی که دست آرش را بخیه کرده، متوجه شده بود که پدر آرش او را این‌طور با چاقو زده است.

وقتی خاله آرش مورد پرسش قرار گرفت، گفت: من پرستار هستم و هربار که آرش دچار مشکل می‌شد با من تماس می‌گرفت. چندباری هم موضوع را به خواهرم نگفتم که ناراحت نشود، اما بار‌ها پدرش با چاقو به او حمله کرده بود و آرش می‌گفت: امنیت جانی ندارد. وقتی خواستم پیش مادرش بیاید، قبول نکرد و گفت: مادرش اذیت می‌شود.

این روند ادامه داشت تا اینکه آرش کار پیدا کرد. او سر کار می‌رفت و می‌خواست برای خودش خانه‌ای اجاره کند و زندگی‌اش را ادامه دهد. شب قبل از حادثه با من تماس گرفت و گفت: حقوقش کم است و می‌خواهد با صاحبکارش صحبت کند تا حقوقش را بالا ببرد.

من به خواهرم گفتم بهتر است همراهش برود، چون آرش ۱۹ ساله بود و سنی نداشت که بتواند صاحبکارش را قانع کند. خواهرم هم قبول کرد. آن‌ها با هم قرار داشتند که با صاحبکار آرش صحبت کنند، اما صبح به ما خبر دادند آرش جانش را از دست داده است.

این زن ادامه داد: من خودم بالای سر جسد رفتم. او سقوط نکرده بود، او را پرت کرده بودند. اگر سقوط می‌کرد یا خودش را پرت می‌کرد، باید در حالت مورب به زمین می‌افتاد، اما او با حالت صاف دقیقا زیر پنجره به زمین افتاده بود. ضمن اینکه پنجره‌ای که می‌گویند آرش از آن خودش را پرت کرده، حفاظ دارد، چطور می‌تواند از لای حفاظ با سرعت خود را به بیرون پرت کند.

با توجه به این شکایات، با اینکه دادسرا مدرکی درباره اینکه مرگ آرش دیگرکشی بوده پیدا نکرد، پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و قضات شعبه بررسی پرونده را آغاز کردند.