فرزندآوری؛ تصمیم گرفتن برای کسی که نیست!

فرزندآوری؛ تصمیم گرفتن برای کسی که نیست!

اشتباه، آفت تصمیم‌گیری است. هر تصمیمی پیامدی دارد و یک تصمیم بد پیامد بدی هم خواهد داشت. برای این‌که تصمیم‌های خوبی بگیریم نیازمند اطلاع و آگاهی لازم و کافی در حیطه موردنظر هستیم.

کد خبر : ۷۶۴۱
بازدید : ۲۳۷۹
فرزندآوری؛ تصمیم گرفتن برای کسی که نیست!

اشتباه، آفت تصمیم‌گیری است. هر تصمیمی پیامدی دارد و یک تصمیم بد پیامد بدی هم خواهد داشت. برای این‌که تصمیم‌های خوبی بگیریم نیازمند اطلاع و آگاهی لازم و کافی در حیطه موردنظر هستیم.

یک راه برای بالا بردن آگاهی و گرفتن تصمیم درست، آموزش دیدن و دریافت راهنمایی و مشاوره از متخصصان است. جالب است که افراد جامعه گاهی وقتی با پدیده جدید نه‌چندان تاثیرگذار بر کل زندگی‌شان مواجه می‌شوند چقدر در پی دریافت آموزش و کسب راهنمایی و مشاوره هستند اما درباره مسائل تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز، خود را بی‌نیاز از مشورت و مشاور تصور می‌کنند.

برای مثال مقایسه کنید رفتار افراد را در ارتباط با یک وسیله تازه خریداری شده مثل گوشی موبایل، تبلت

و ... و مثلا در مورد ازدواج، فرزندآوری و فرزندپروری. با این‌که تصمیم‌گیری درباره ازدواج، فرزندآوری و فرزندپروری تأثیر گسترده‌ای بر زندگی مشترک و فردی افراد دارد اما کمتر کسی است که درباره چنین تصمیمی زحمت زیادی برای آشنا شدن با ابعاد مختلف آن به خود بدهد و پیش از اقدام، با یک روانشناس و مشاور بصیر و امین مشورت جدی کند. بله مشورت جدی.

برای مثال مراجعی داشتم که وقتی از او پرسیدم اگر بگویم برای ازدواج، مناسب یکدیگر نیستید چه می‌کنید؟ جواب داد: «آنقدر پیش روانشناس و مشاور مختلف می‌روم تا بالاخره یکی بگوید مناسب ازدواج با یکدیگر هستیم!»

به هر حال، پیامد تصمیم‌های بزرگ، بزرگ است و تصمیم‌گیری در مورد فرزندآوری تصمیم کوچکی نیست. برخی از تصمیم‌ها شخصی است و برخی جمعی. تصمیم به فرزندآوری نه‌تنها شخصی نیست بلکه تصمیم درباره کسی است که هنوز نیست تا بخواهد با آن موافقت یا مخالفت کند!

تصمیم‌گیری درباره فرزندآوری تصمیم گرفتن برای خود، دیگری و دیگران است! در آسیب‏شناسی خانواده‌های مختل بر ارتباط‌های معیوب تأکید می‌شود.

اما فرزندآوری باعث بهبود روابط مختل زوج نخواهد شد. این صرفا باوری کهنه و کوته‌اندیشانه است. حتی در یک ارتباط زوجی سالم فرزندآوری همراه با فشار و استرس است. از نظر سیستمی یک به‌علاوه یک می‌شود سه! یعنی یک آقا به‌علاوه یک خانم، به‌علاوه ارتباط میان آنها.

از منظر علم پویایی گروه هم که روابط درون گروه‌های کوچکی مثل خانواده را بررسی می‌کند تعداد ارتباط‌های متقابل بین زن و شوهر مساوی با ٢ است، اما با ورود یک فرزند به نظام خانواده به ٦، با فرزند دوم به ١٢، و با فرزند سوم به ٢٠ ارتباط متقابل می‌رسد و ماهیت ارتباط‌ها پیچیده و پیچیده‌تر می‌شود.

بنابراین با فرزندآوری روابط به صورت تصاعد هندسی افزایش یافته و پیچیده‌تر می‌شود. خلاصه این‌که فرزندآوری همراه با تحمیل فشارهایی بر همسران است و نه‌تنها باری از روی دوش ایشان برنمی‌دارد بلکه به خودی خود می‌تواند مشکلات خانواده نوپا را چند برابر کند.

دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری می‌نویسد که هدف ازدواج باید حفظ مال و طلب نسل باشد و نه شهوت و نه چیزی دیگر. اما اصرار بر فرزندآوری بدون فراهم بودن شرایط لازم و کافی عاقلانه نیست.

یک راهنمای کلی این است که فرزندآوری پیش از این‌که دو‌سال از زندگی مشترک گذشته باشد، ممنوع است. فرزندآوری و فرزندپروری استرس را به میزان زیادی افزایش می‌دهد، از طرفی خود ازدواج کردن نیز همراه با استرس است.

در نتیجه زوج جوان برای کنار آمدن با این استرس‌ها نیازمند زمان بیشتری است تا نهاد نوپای خانواده آنها دچار آسیب نشود. پس، نه تأخیر و نه تعجیل. همان‌طور که تأخیر در فرزندآوری ممکن است همراه با خطراتی برای فرزند و مادر و کل نظام خانواده باشد، تعجیل در فرزندآوری نیز مخاطره‌آمیز است.

برای تصمیم‌گیری درباره فرزندآوری و پذیرش نقش پدری/ مادری باید آماده شد. برای آغاز فرآیند فرزندآوری برخی زمان و مکان مقدسی مثل سرزمین نزول وحی را انتخاب می‌کنند.

یا برای مصون ماندن جنین از ابتلا به بیماری‌های ویروسی در سه‌ماهه‌دوم بارداری به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی می‌کنند که بازه زمانی مذکور مصادف با فصل بهار و تابستان باشد؛ یعنی زمانی که شیوع بیماری‌های ویروسی نسبت به پاییز و زمستان کمتر است. نتیجه این تدبیر داشتن فرزندان سالم‌تر است.

یا برخی رژیم‌های غذایی، رفتاری و ... به‌خصوصی را اتخاذ می‌کنند. اما از نظر روانشناختی و طی فرآیند تصمیم‌گیری برای فرزندآوری و پیش از آن زوج باید از خود سوال کند که آیا توان پذیرش مسئولیت خطیر والدگری را دارد؟

آیا می‌تواند برای همیشه در قبال تصمیمی که می‌گیرد پاسخگو باشد؟

یا روزی از تصمیمی که گرفته پشیمان خواهد شد. اگر روزی فرزندش بپرسد که چرا مرا به دنیا آوردی آیا می‌تواند پاسخ قانع‌کننده‌ای به او بدهد؟

آیا فرزندآوری صرفا یک وظیفه است که پس از ازدواج باید به‌صورت قهری انجام شود؟

آیا در این شرایط فرزندآوری تصمیم عاقلانه‌ای است؟ اگر این تصمیم درست نباشد کدام پیامدهای منفی احتمالی در انتظار فرد و خانواده‌اش است؟

آیا تحت فشار اطرافیان تصمیم به فرزندآوری گرفته است؟

برای مثال آیا این آرزوی والدین اوست که می‌خواهند پیش از مرگ، نوه خود را ببینند؟ آیا آماده پذیرش مسئولیت تصمیم خود در فرزندآوری هستند؟

یا برای حل مشکلات زندگی مشترک تصمیم به فرزندآوری گرفته اند؟

آیا می‌خواهند از طریق فرزندآوری مانع طلاق شوند؟ و ... اگرچه پدر شدن مسئولیت سنگینی به همراه دارد اما مادری‌کردن یک شغل تمام‌وقت است.

با اضافه‌شدن فرزند به خانواده مسائل اقتصادی، حقوقی، ارتباطی، جنسی، نقش‌ها و کل نظام خانواده تغییر خواهد کرد؛ خرده نظام فرزندی به‌وجود خواهد آمد و مشکلات جدیدی به مشکلات قبلی اضافه خواهد شد. برخی از افراد حتی در میان تحصیلکرده‏ها برای علم روانشناسی ارزشی قایل نیستند!

متاسفانه مشکلات این افراد حتی از سایرین هم بدتر است! خوب است بدانیم که مشاوره ازدواج صرفا محدود به سلامت جسمی، جنسی، ژنتیک و مانند آن نیست. در کشورهای پیشرفته هریک از شهروندان روانشناس متخصص و معتمدی دارد که طی زندگی و در هر برهه‌ای، از ابتدا تا انتهای عمر، همواره با او مشورت می‌کند تا بهترین تصمیم‌ها و در نتیجه بهترین دستاوردها را برای خود رقم بزند.

کوتاه سخن این‌که مشاوران می‌توانند کمک کنند تا فرآیند فرزندآوری و فرزندپروری بهینه شود. فرزندآوری حاصل یک تصمیم است و در تصمیم‌گیری بهتر است با افراد آگاه، متخصص و با تجربه مشورت شود.

*متخصص روانشناسی و مدرس دانشگاه
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید