"آتابای" فیلم زنانهای است
به واسطه کار کردن است که میتوانیم حرف خودمان را بزنیم و تغییر را شروع کنیم. به نظرم باید تلاش کنیم، آدم بهتری باشیم و با فرهنگ است که میتوانیم این را ثابت کنیم.
کد خبر :
۷۶۶۶۴
بازدید :
۱۹۵۷
تینا جلالی | نیکی کریمی یکی از فیلمسازانی است که با فیلم «آتابای» در بخش سودای سیمرغ سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد؛ فیلمی که هم میتوانیم بگوییم در فضا و اقلیم متفاوت از دیگر ساختههای این کارگردان خلق شده و هم در پارهای نکات به مضمون بعضی فیلمهایش نزدیکی دارد. میتوانیم بگوییم تنهایی، تفکر، درونیات انسانها از سرفصلهای مهم فیلم «آتابای» به شمار میرود. گفتوگوی ما با این کارگردان پیش روی شماست.
در «آتابای» دنبال چه چیزی هستید؟
در «آتابای» به دنبال ساخت دنیایی بودم؛ من معتقدم هر فیلمی که ساخته میشود دنیای جدیدی دارد و از زوایه و دریچه تازهای دنیایی را برای مخاطب خلق کرده و از این منظر است که باید با آن همراه شد و برای تماشاچی میتواند جذاب باشد.
فیلم تفاوت جغرافیایی خاصی نسبت به دیگر فیلمهای شما دارد آیا انتخاب این اقلیم برآمده از فیلمنامه بود یا به علاقه خودتان برمیگشت؟
مایل بودم فیلم جدیدم اقلیم متفاوتی داشته باشد و در فضای جدیدتری فیلمبرداری صورت بگیرد از آنجایی که ایران خطههای گوناگونی دارد خیلی دوست داشتم روایت فیلم جدیدم خارج از تهران بگذرد. با هادی حجازیفر که روی نگارش فیلمنامه کار میکردیم، آذربایجان را برای لوکیشن این فیلم انتخاب کردیم و از آنجایی که خود هادی حجازیفر اهل خوی هستند به آن منطقه رفتیم و از نزدیک لوکیشن را ارزیابی کردیم که به نظرم بهترین انتخاب بود، چون حجازیفر به دلیل زندگی در آنجا به فرهنگ بومی منطقه اشراف کامل داشت که این برایم بسیار مهم بود.
اشاره به هادی حجازیفر داشتید که نویسنده فیلمنامه «آتابای» است. در کارنامه شما همکاری با نویسندههای مختلفی از شادمهر راستین گرفته تا علی اصغری دیده میشود. خودتان هم دستی در نگارش فیلمنامه هم دارید؛ با حجازیفر چگونه برای نگارش قصه «آتابای» به اشتراک رسیدید؟
ابتدا با دو، سه نفر روی فیلمنامه کار کردم، نقاط اولیه داستان را نوشته بودم، اما با آنها به نتیجه نرسیدم. با آقای حجازیفر در حین سریال «ممنوعه» آشنا شدم و همانجا بود که نحوه نگارشش در بازنویسی بعضی از سکانسها و دیالوگهای ممنوعه نظرم را جلب کرد. از همینرو کار نگارش را با او شروع کردم و همکاری ما شکل گرفت.
فیلم آتابای با فیلمهای دیگرتان نظیر «سوت پایان»، «یک شب» یا «چند روز بعد» به لحاظ مضمونی چقدر تفاوت دارد یا اینطور سوالم را مطرح کنم که آیا تفاوت دارد یا در همان راستا قرار میگیرد؟
بله، به لحاظ خط قصهای آتابای با فیلمهای دیگرم تفاوت دارد ولی در پارهای نکات هم به دیگر فیلمهایم نزدیک است. اگر دقت کرده باشید داستان فیلم «یک شب» درباره تنهایی آدمهاست آتابای هم در این مسیر قرار میگیرد؛ تنهایی، تفکر، درونیات انسانها. «آتابای» خیلی اگزیستانسیالیستی است. میتوانم بگویم در این فیلم دیدگاهم تغییر نکرده ولی به حال هر فیلم دنیای خودش را دارد.
از این حیث میتوانیم بگوییم فیلم آتابای پیچیده است؟
بله، هم پیچیده و هم بسیار درونی است. عشق و میل به زندگی در لابهلای فیلم تنیده شده است. همچنین میتوانم بگویم «آتابای» فیلم زنانهای هم هست. قصه و داستان زنان قویای که در طول فیلم ما آنها را میبینیم یا نمیبینیم و دربارهشان میشنویم. این بخشی از ایدهای بود که داشتیم؛ ماجرای زندگی مردی روایت میشود، اما قهرمانهای اصلی شخصیتهای زن فیلم هستند.
فیلم دیدگاهی به جهان و آدمها دارد که شاعرانه روایت شده است. آن خشونت، دورافتادگی کاراکتر اصلی فیلم خصوصا در روستای بیرکندی که از توابع خوی است، این موقعیت مکانی به خوبی درون شخصیت اصلی فیلم ما را نمایان میکند. اینکه بعضی آدمها هر قدر هم خشن باشند درون خوبی دارند. آتابای شخصیت اصلی فیلم ما خشن است، اما واقعیت درون او زلال است و از این منظر است که فیلم وجههای شاعرانه دارد.
در خبرهایی که در رابطه با فیلم منتشر میشد، خواندم که جواد عزتی برای اولین بار در این فیلم به زبان ترکی صحبت میکند و خودتان هم اشاره کردید فیلم دو زبانه است. به نظر میآید با چالش زیادی در ساخت این فیلم مواجه بودید؟
(میخندد) اساسا همه فیلمهای من چالشبرانگیز هستند. شاید باورتان نشود، اما من این فیلم را با سختی خیلی زیادی ساختم. دو سال برای تحقیق زمان گذاشیتم و مدام بین خوی و تهران در رفت و آمد بودیم تا بتوانیم لوکیشنهای مدنظرم را انتخاب کنیم تا بالاخره بعداز چند ماه توانستم لوکیشن فیلم را گزینش کردم.
در «آتابای» دنبال چه چیزی هستید؟
در «آتابای» به دنبال ساخت دنیایی بودم؛ من معتقدم هر فیلمی که ساخته میشود دنیای جدیدی دارد و از زوایه و دریچه تازهای دنیایی را برای مخاطب خلق کرده و از این منظر است که باید با آن همراه شد و برای تماشاچی میتواند جذاب باشد.
فیلم تفاوت جغرافیایی خاصی نسبت به دیگر فیلمهای شما دارد آیا انتخاب این اقلیم برآمده از فیلمنامه بود یا به علاقه خودتان برمیگشت؟
مایل بودم فیلم جدیدم اقلیم متفاوتی داشته باشد و در فضای جدیدتری فیلمبرداری صورت بگیرد از آنجایی که ایران خطههای گوناگونی دارد خیلی دوست داشتم روایت فیلم جدیدم خارج از تهران بگذرد. با هادی حجازیفر که روی نگارش فیلمنامه کار میکردیم، آذربایجان را برای لوکیشن این فیلم انتخاب کردیم و از آنجایی که خود هادی حجازیفر اهل خوی هستند به آن منطقه رفتیم و از نزدیک لوکیشن را ارزیابی کردیم که به نظرم بهترین انتخاب بود، چون حجازیفر به دلیل زندگی در آنجا به فرهنگ بومی منطقه اشراف کامل داشت که این برایم بسیار مهم بود.
اشاره به هادی حجازیفر داشتید که نویسنده فیلمنامه «آتابای» است. در کارنامه شما همکاری با نویسندههای مختلفی از شادمهر راستین گرفته تا علی اصغری دیده میشود. خودتان هم دستی در نگارش فیلمنامه هم دارید؛ با حجازیفر چگونه برای نگارش قصه «آتابای» به اشتراک رسیدید؟
ابتدا با دو، سه نفر روی فیلمنامه کار کردم، نقاط اولیه داستان را نوشته بودم، اما با آنها به نتیجه نرسیدم. با آقای حجازیفر در حین سریال «ممنوعه» آشنا شدم و همانجا بود که نحوه نگارشش در بازنویسی بعضی از سکانسها و دیالوگهای ممنوعه نظرم را جلب کرد. از همینرو کار نگارش را با او شروع کردم و همکاری ما شکل گرفت.
فیلم آتابای با فیلمهای دیگرتان نظیر «سوت پایان»، «یک شب» یا «چند روز بعد» به لحاظ مضمونی چقدر تفاوت دارد یا اینطور سوالم را مطرح کنم که آیا تفاوت دارد یا در همان راستا قرار میگیرد؟
بله، به لحاظ خط قصهای آتابای با فیلمهای دیگرم تفاوت دارد ولی در پارهای نکات هم به دیگر فیلمهایم نزدیک است. اگر دقت کرده باشید داستان فیلم «یک شب» درباره تنهایی آدمهاست آتابای هم در این مسیر قرار میگیرد؛ تنهایی، تفکر، درونیات انسانها. «آتابای» خیلی اگزیستانسیالیستی است. میتوانم بگویم در این فیلم دیدگاهم تغییر نکرده ولی به حال هر فیلم دنیای خودش را دارد.
از این حیث میتوانیم بگوییم فیلم آتابای پیچیده است؟
بله، هم پیچیده و هم بسیار درونی است. عشق و میل به زندگی در لابهلای فیلم تنیده شده است. همچنین میتوانم بگویم «آتابای» فیلم زنانهای هم هست. قصه و داستان زنان قویای که در طول فیلم ما آنها را میبینیم یا نمیبینیم و دربارهشان میشنویم. این بخشی از ایدهای بود که داشتیم؛ ماجرای زندگی مردی روایت میشود، اما قهرمانهای اصلی شخصیتهای زن فیلم هستند.
فیلم دیدگاهی به جهان و آدمها دارد که شاعرانه روایت شده است. آن خشونت، دورافتادگی کاراکتر اصلی فیلم خصوصا در روستای بیرکندی که از توابع خوی است، این موقعیت مکانی به خوبی درون شخصیت اصلی فیلم ما را نمایان میکند. اینکه بعضی آدمها هر قدر هم خشن باشند درون خوبی دارند. آتابای شخصیت اصلی فیلم ما خشن است، اما واقعیت درون او زلال است و از این منظر است که فیلم وجههای شاعرانه دارد.
در خبرهایی که در رابطه با فیلم منتشر میشد، خواندم که جواد عزتی برای اولین بار در این فیلم به زبان ترکی صحبت میکند و خودتان هم اشاره کردید فیلم دو زبانه است. به نظر میآید با چالش زیادی در ساخت این فیلم مواجه بودید؟
(میخندد) اساسا همه فیلمهای من چالشبرانگیز هستند. شاید باورتان نشود، اما من این فیلم را با سختی خیلی زیادی ساختم. دو سال برای تحقیق زمان گذاشیتم و مدام بین خوی و تهران در رفت و آمد بودیم تا بتوانیم لوکیشنهای مدنظرم را انتخاب کنیم تا بالاخره بعداز چند ماه توانستم لوکیشن فیلم را گزینش کردم.
آن هم لب مرز بود. پیدا کردن روستایی که وقایع داستان ما در آن میگذرد واقعا کار سختی بود، نزدیک به سه ماه برای فیلمبرداری هر روز به روستا میرفتیم و برمیگشتیم. زمان فیلمبرداری برای بازی بازیگران هم وسواس زیادی داشتم چه بازیگران حرفهای و چه غیرحرفهای یکدست شدن بازی آنها از من وقت زیادی گرفت، مدام تمرین میکردیم تا به آنچه مدنظرم است برسم.
تمرین آن دسته از نابازیگرانی که به روستا تعلق داشتند با هادی حجازیفر بود و من هم وقتی مقابل دوربین میرفتند روتوش میکردم. جواد عزتی در این فیلم زحمت خیلی زیادی کشید و با علاقه بسیار ظاهر شد. هادی حجازیفر هم مدام دیالوگهای ترکی را با او تمرین میکرد.
جواد از لحاظ فامیلی رگه ترکی دارد، اما سالها بود به زبان ترکی صحبت نکرده بود. در این فیلم لهجهاش متعلق به مردم شهر خوی است. در این زمینه خودش خیلی تمرین کرد و به نظرم جواد در این فیلم از پس نقش خوب برآمده است. هادی حجازیفر هم که بسیار برای نقشی که بازی کرد، تلاش و در حقیقت با آن زندگی کرد.
با این تفاسیر به نظرم این فیلم در کارنامه شما متفاوت باید باشد، قبول دارید؟
بله، دنیای متفاوتی دارد.
خانم کریمی فضای جشنواره امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟ حواشی و اتفاقات تلخ در جامعه روی جشنواره سایه انداخته و بعضی خودشان را از حضور در این رویداد منع میکنند. شما چه نظری دارید؟
با این تفاسیر به نظرم این فیلم در کارنامه شما متفاوت باید باشد، قبول دارید؟
بله، دنیای متفاوتی دارد.
خانم کریمی فضای جشنواره امسال را چگونه ارزیابی میکنید؟ حواشی و اتفاقات تلخ در جامعه روی جشنواره سایه انداخته و بعضی خودشان را از حضور در این رویداد منع میکنند. شما چه نظری دارید؟
من معتقدم ما با سختی زیادی برای مردم این کشور فیلم میسازیم. ما هنرمندان خودمان وسط جامعهایم مثل مشاغل دیگر پزشکان، مهندسان و... به گمان من عرصه هنر بسیار طاقتفرساست از این جهت که شادی و زیبایی را برای مردم به ارمغان میآورد و خلق میکند.
ما به عنوان هنرمندان هم برای مردم هستیم و هم با مردم و در هر صورت با آنها همراه هستیم و این منافاتی ندارد. اساسا وقتی در این جشنواره شرکت میکنیم به معنای پایکوپی و جشن که نیست ما فیلمسازان فیلم ساختیم که آن را برای مردم نمایش دهیم و اتفاقا موضوعات فیلم ما از رنجها و غصههای آنهاست.
اگر ما هنرمندان در جشنواره نباشیم پس شما روزنامهنگار هم ننویس یا پزشک هم به مطب خودش نرود و در این صورت کسی نفس نکشد. شما باید به عنوان روزنامهنگار بنویسی و پزشک هم به مطبش برود و من هم فیلم میسازم. ما همه در یک جامعه زندگی میکنیم و در غم و شادی هم شریکیم. برای جامعه کار میکنیم.
اگر ما هنرمندان در جشنواره نباشیم پس شما روزنامهنگار هم ننویس یا پزشک هم به مطب خودش نرود و در این صورت کسی نفس نکشد. شما باید به عنوان روزنامهنگار بنویسی و پزشک هم به مطبش برود و من هم فیلم میسازم. ما همه در یک جامعه زندگی میکنیم و در غم و شادی هم شریکیم. برای جامعه کار میکنیم.
به واسطه کار کردن است که میتوانیم حرف خودمان را بزنیم و تغییر را شروع کنیم. به نظرم باید تلاش کنیم، آدم بهتری باشیم و با فرهنگ است که میتوانیم این را ثابت کنیم.
۰