شوهرکشی با همدستی پسرعمو

شوهرکشی با همدستی پسرعمو

اختلافات کتایون و شوهرش خیلی جدی بود و من دلم برای کتایون می‌سوخت به همین دلیل، هم با او همکاری کردم. بعد از قتل نیز فرار کردم، اما مأموران من را در شهرستان دیگری دستگیر کردند.

کد خبر : ۷۷۴۸۳
بازدید : ۱۵۳۲۶
شوهرکشی با همدستی پسرعمو
زنی که در پی ازدواج اجباری شوهرش را با همدستی پسرعمویش به قتل رسانده بود، از سوی پلیس دستگیر شد. هر چند این زن در ابتدا مدعی بود شوهرش قربانی یک سرقت مسلحانه شده است، اما بعد از بازجویی‌های متعدد به تناقض‌گویی افتاد و پلیس او را بازداشت کرد.

زن جوان که کتایون نام دارد، چند روز قبل با مأموران پلیس استان فارس تماس گرفت و مدعی شد شوهرش قربانی یک سرقت مرگ‌بار شده است. وقتی مأموران به محل رسیدند با جسد غرق در خون مردی جوان روبه‌رو شدند که در پی واردشدن ضربات چاقو به قتل رسیده بود.
کتایون به مأموران گفت: در خیابان راه می‌رفتیم که دو موتورسوار به ما حمله کردند و شوهرم را با چاقو زدند. آن‌ها صورت‌هایشان را پوشانده بودند و من نتوانستم این افراد را شناسایی کنم.

کتایون برای بازجویی‌های بیشتر به دادسرا برده شد. این زن که به‌شدت ترسیده بود، دچار تناقض‌گویی شد و همین هم باعث شد مأموران به او مظنون شوند. بررسی زندگی کتایون نشان داد او با شوهرش اختلافات شدیدی داشت ضمن اینکه با پسرعمویش آرش نیز در ارتباط بود.
کتایون وقتی دید دستش رو شده است، به همدستی در قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: من با شوهرم به‌زور ازدواج کردم. دوستش نداشتم و به خانواده‌ام گفته بودم او را دوست ندارم. اما آن‌ها من را به‌زور شوهر دادند. من عاشق پسرعمویم بودم و از مدت‌ها قبل با او رابطه داشتم.
البته بعد از ازدواج رابطه ما تمام شد تا اینکه من به او پیغام دادم و گفتم شوهرم را دوست ندارم و می‌خواهم از دستش خلاص شوم. سپس نقشه قتل شوهرم را طراحی کردم. قرار شد آرش هم آن را اجرا کند. روز حادثه وقتی که دیدم فرصت مناسب است، به آرش خبر دادم او هم آمد و شوهرم را به قتل رساند.

بعد از اعترافات این زن بود که آرش هم بازداشت شد. او به قتل اعتراف کرد و گفت: من و کتایون از مدت‌ها قبل همدیگر را می‌خواستیم، اما کتایون به‌اجبار ازدواج کرد و آرزو‌های من هم به باد رفت تا اینکه متوجه شدم او با شوهرش اختلاف دارد.
برای اینکه از دست شوهرش راحت شود، از من کمک خواست و من هم قبول کردم. اختلافات کتایون و شوهرش خیلی جدی بود و من دلم برای کتایون می‌سوخت به همین دلیل، هم با او همکاری کردم. بعد از قتل نیز فرار کردم، اما مأموران من را در شهرستان دیگری دستگیر کردند.

پلیس بعد از اعترافات متهمان به دستور بازپرس هر دو متهم را به زندان منتقل کرد.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید