محمد حقوقی و نقدهای شعرگونه
نقدهای او به جای کاربرد زبان تیز و گزنده، لحنی شاعرانه و ادبی دارند و به جای خردهگیریهای بجا و بیجا سراینده را بیشتر و بهتر به خواننده میشناسانند و گاه در کالبدی منظوم به جهان دلنشین سرودهها رهنمون میشوند.
کد خبر :
۷۹۹۱۷
بازدید :
۵۰۱۸
۸۳ سال پیش در چنین روزی محمد حقوقی در اصفهان زاده شد. در شناسایی و نقد سرایندگان نوپرداز نقش شایانی داشت. محمد حقوقی در خانوادهای ادبپرور رشد کرد.
۱۴ ساله بود که سرودههایش در رسانههای اصفهان چاپ میشد.
۲۱ ساله بود که به دانشسرای عالی در تهران رفت و پس از پایان تحصیلات ادبی به زادگاهش بازگشت، آموزگار ادبیات در دبیرستانها شد و در کنار آن با همکاری هوشنگ گلشیری، ضیا موحد، ابوالحسن نجفی و چند ادیب همشهری ۱۶ سال "جُنگ اصفهان" را انتشار داد که آثار ادبی نوگرایان را در بر داشت.
۲۹ ساله بود که به تهران رفت و نوشتارهای ادبی خود را رفته رفته در کتابهای مفصلتری به چاپ رساند که نقدهایی شیوا و دلپسند از سرودههای نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری را دربر میگرفتند.
این کتابها در یک مجموعه ۳۰ جلدی به نام "شعر زمان ما" منتشر و بارها بازنشر شدند. کتاب پرطرفدار او به عنوان "شعر نو از آغاز تا امروز" نقش بارزی در معرفی شعر نیمایی به جوانان داشت.
نقدهای او به جای کاربرد زبان تیز و گزنده، لحنی شاعرانه و ادبی دارند و به جای خردهگیریهای بجا و بیجا سراینده را بیشتر و بهتر به خواننده میشناسانند و گاه در کالبدی منظوم به جهان دلنشین سرودهها رهنمون میشوند.
در وصف نیما گفته است:
"شاعری است که جهان را به گونهای میبیند که دیگران نتوانند دید"
و درباره احمد شاملو مینویسد:
«او تنها شاعری است که امروزه روز در غالب اشعارش بدون تشبث به اوزان نیمایی، کلمات و ترکیبات را بر پلههای آهنگین مینشاند».
حقوقی در دفترهای شعرش مانند "زوایا و مدارات"، "فصلهای زمستانی" و "شرقیها" به ساخت و پرداخت واژگان اهمیت بسیار میداد:
برخی از کارشناسان با توجه به گرایش او به شعر نو، قصیده و غزلهایش را ژرفتر و شاعرانهتر ارزیابی کرده اند.
همواره میگفت: «چیزی برای گفتن ندارم، سعی میکنم شعرهای خوب بنویسم».
زیباست با کلام قدیمی
باز از تو عاشقانه سخن گفتن
بردار شانه را
انبوه گیسوان نسیمی
از شانهها به عشوه بیاویز و باز کن
بردار شانه را
بشکن شکنج طره، هوا ایستاده است
بپراکنش، بیاکنش از نافه، ناز کن.
محمد حقوقی در ۷۲ سالگی در زادگاهش درگذشت.
۱۴ ساله بود که سرودههایش در رسانههای اصفهان چاپ میشد.
۲۱ ساله بود که به دانشسرای عالی در تهران رفت و پس از پایان تحصیلات ادبی به زادگاهش بازگشت، آموزگار ادبیات در دبیرستانها شد و در کنار آن با همکاری هوشنگ گلشیری، ضیا موحد، ابوالحسن نجفی و چند ادیب همشهری ۱۶ سال "جُنگ اصفهان" را انتشار داد که آثار ادبی نوگرایان را در بر داشت.
۲۹ ساله بود که به تهران رفت و نوشتارهای ادبی خود را رفته رفته در کتابهای مفصلتری به چاپ رساند که نقدهایی شیوا و دلپسند از سرودههای نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری را دربر میگرفتند.
این کتابها در یک مجموعه ۳۰ جلدی به نام "شعر زمان ما" منتشر و بارها بازنشر شدند. کتاب پرطرفدار او به عنوان "شعر نو از آغاز تا امروز" نقش بارزی در معرفی شعر نیمایی به جوانان داشت.
نقدهای او به جای کاربرد زبان تیز و گزنده، لحنی شاعرانه و ادبی دارند و به جای خردهگیریهای بجا و بیجا سراینده را بیشتر و بهتر به خواننده میشناسانند و گاه در کالبدی منظوم به جهان دلنشین سرودهها رهنمون میشوند.
در وصف نیما گفته است:
"شاعری است که جهان را به گونهای میبیند که دیگران نتوانند دید"
و درباره احمد شاملو مینویسد:
«او تنها شاعری است که امروزه روز در غالب اشعارش بدون تشبث به اوزان نیمایی، کلمات و ترکیبات را بر پلههای آهنگین مینشاند».
حقوقی در دفترهای شعرش مانند "زوایا و مدارات"، "فصلهای زمستانی" و "شرقیها" به ساخت و پرداخت واژگان اهمیت بسیار میداد:
برخی از کارشناسان با توجه به گرایش او به شعر نو، قصیده و غزلهایش را ژرفتر و شاعرانهتر ارزیابی کرده اند.
همواره میگفت: «چیزی برای گفتن ندارم، سعی میکنم شعرهای خوب بنویسم».
زیباست با کلام قدیمی
باز از تو عاشقانه سخن گفتن
بردار شانه را
انبوه گیسوان نسیمی
از شانهها به عشوه بیاویز و باز کن
بردار شانه را
بشکن شکنج طره، هوا ایستاده است
بپراکنش، بیاکنش از نافه، ناز کن.
محمد حقوقی در ۷۲ سالگی در زادگاهش درگذشت.
منبع: دویچه وله
۰