شاعر قطعه "گل یخ"؛ زندگی و زمانه مهدی اخوان لنگرودی

شاعر قطعه "گل یخ"؛ زندگی و زمانه مهدی اخوان لنگرودی

مهدی اخوان لنگرودی زاده ۱۳۲۴ در شهر لنگرود است. پدرش صاحب کارخانه چای بود. او  دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر گذراند. در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه ملی ایران در رشته جامعه‌شناسی فارغ‌التحصیل و برای اخذ مدرک دکتری راهی وین شد. نخستین دفتر شعرش با عنوان «سپیدار» در سال ۱۳۴۵ با مقدمه محمود پاینده لنگرودی چاپ شد. از دیگر آثار شعری او  می‌توان به «چوب و عاج» ۱۳۶۹، «آبنوس بر آتش» ۱۳۷۰، «خانه» ۱۳۷۵، «سالیا» ۱۳۷۸ و «گل یخ» (برگزیده اشعار) ۱۳۷۸ اشاره کرد.

کد خبر : ۸۰۸۳۴
بازدید : ۷۵۴۴
عروج شاعر قطعه
فرادید | دوشنبه، پنجم خردادماه بود که خبرآوردند "مهدی اخوان لنگرودی" شاعر و نویسنده در اتریش از دنیا رفته است. او یک ماه پیش از مرگش به دلیل عارضه مغزی در بیمارستانی در اتریش بستری شده بود. اما در نهایت به دلیل شدت عارضه در ۷۵ سالگی درگذشت.

به گزارش فرادید، مهدی لنگرودی، شاعر بود، رمان می‌نوشت، کافکا، لورکا و بورخس را به درستی می‌شناخت، اما از آن همه کار و پژوهش، آن چه در یاد‌ها مانده و با آن توصیف می‌شود شعر ترانه مشهور و ماندگار «گل یخ» است که با همکاری دوست و هم دانشگاهی خود، یعنی "کورش یغمایی" تهیه و اجرا شد و البته هنوز هم این قطعه زیبا ورد زبان‌ها است.

او از شاعران نسل دوم دهه‌ی چهل و پنجاه بود. مهدی لنگرودی، با شاعران و نویسندگان کافه‌نشینی، چون جلال آل احمد، نصرت رحمانی، منوچهر آتشی، بادیه نشین، گلسرخی، نوری زاده، ابوالقاسم ایرانی و امثالهم حشر و نشر داشت. بیش از همه‌ی این ها، عاشق نصرت رحمانی بود. او کتاب حجیمی درباره‌ی زندگی و شعر نصرت رحمانی نوشت.

در این کتاب، شیفتگی او را به نصرت به خوبی به تماشا می‌نشینیم. مهدی اخوان لنگرودی، در این کتاب با م.آزاد درباره‌ی نصرت رحمانی سخن گفته است. اخوان لنگرودی، اغلب از شیرین کاری‌ها و شیرمستی‌های نصرت رحمانی سخن می‌گوید و، چون کمیت او در نقد لنگ می‌زند به سخنان ناقدان و دوستان شاعرش استناد می‌کند.

کتاب «از کافه نادری تا کافه فیروز» او هم درباره‌ی مراودات و منافسات شاعران با همدیگر است. در این دو کافه هدایت‌ها و شاملو‌ها و آل احمد‌ها و رحمانی‌ها و براهنی‌ها پا می‌گیرند و در شهر پرسه می‌زنند. اخوان لنگرودی ۲۲۳ صفحه از ارتباط شاعران و نویسندگان نگاشته است.
اخوان لنگرودی در یک هفته با شاملو یک اثر ۱۷۱صفحه‌ای نوشته است. "شاملو" همراه با "آیدا سرکیسیان" و "محمود دولت‌آبادی" یک هفته به اتریش برای سخنرانی رفته بودند و مهمان اخوان لنگرودی، بودند. مطالبی را اخوان لنگرودی در این کتاب نوشته که از بسیاری از مسائل پرده برمی‌دارد. مثل نقل قول‌هایی که اخوان لنگرودی از شاملو درباره‌ی نصرت رحمانی می‌آورد.
عروج شاعر قطعه
شاملو، نصرت رحمانی را بعد از نیما بزرگ‌ترین شاعر نیمایی می‌داند. خلق و خوی شاملو در این کتاب به خوبی به تصویر کشیده می‌شود. شاملو، اخوان لنگرودی را پسر خودش می‌دانسته و اخوان برای او سنگ تمام گذاشته است. او برای تمام شاعران از جمله گلسرخی سنگ تمام گذاشته. مردانی که باد کاشتند و طوفان درو کردند.

او در پایانه کتاب «از کافه نادری تا کافه فیروز» نقل قولی از کورش یغمایی و ترانه‌ی «غم میون دو تا چشمون قشنگت، لونه کرده...» می‌آورد که صدای او تا آخرین پله‌های استودیو به گوشش می‌رسید:

«وقتی بغض
از مژه‌هام
پایین میاد
بارون میشه
سیل غم آبادیمو
ویرونه کرده...»

زندگی و زمانه شاعر گل‌های یخی

مهدی اخوان لنگرودی زاده ۱۳۲۴ در شهر لنگرود است. پدرش مالک کارخانه چای بود. او دوران کودکی، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در این شهر گذراند. در سال ۱۳۵۱ از دانشگاه ملی ایران در رشته جامعه‌شناسی فارغ‌التحصیل و برای اخذ مدرک دکتری راهی وین شد.

نخستین دفتر شعرش با عنوان «سپیدار» در سال ۱۳۴۵ با مقدمه محمود پاینده لنگرودی چاپ شد. از دیگر آثار شعری او می‌توان به «چوب و عاج» ۱۳۶۹، «آبنوس بر آتش» ۱۳۷۰، «خانه» ۱۳۷۵، «سالیا» ۱۳۷۸ و «گل یخ» (برگزیده اشعار) ۱۳۷۸ اشاره کرد.
عروج شاعر قطعه
از داستان‌ها و رمان‌هایش نیز می‌توان از «آنوبیس» ۱۳۷۴، «درمان» ۱۳۷۵، «پنجشنبه سبز» ۱۳۷۵، «ارباب پسر» ۱۳۷۷، «در خم آهن» ۱۳۷۹، «الا تی تی» ۱۳۷۸ و «توسکا» ۱۳۹۲ نام برد.

«یک هفته با شاملو»، «خدا غم را آفرید، نصرت را آفرید» ۱۳۸۰، «از کافه نادری تا کافه فیروز» ۱۳۹۲، «ای دل بمیر یا بخوان» (ترجمه اشعار خوان رامون خمینس) ۱۳۷۳، «ببار اینجا بر دلم» (گفت‌وگوی بهزاد موسایی با مهدی اخوان لنگرودی) ۱۳۸۴ از دیگر آثار او هستند.
عروج شاعر قطعه

ماجرای ترانه "گل یخ"

درباره شعر‌ها و نثر‌های اخوان لنگرودی می‌توان بسیار نوشت که دست از نوشتن نمی‌کشید و رُمان «ارباب پسر» شاید آخرین کار او باشد که منتشر شد یا دست‌کم شناخته‌شده‌ترین کار اخوان لنگرودی در سال‌های اخیر هم بود. اما اثری که تبدیل به خاطره جمعی ما شده، ترانه «گل یخ» است؛ چنان که او در مهر ۱۳۹۳ و در پرونده‌ای که مجله «تجربه» برای کورش یغمایی منتشر کرد داستان «گل‌یخ» را دوباره گفت.

نوشته مهدی اخوان لنگرودی در «تجربه» این گونه شروع می‌شود: «شعر گل یخ زمان بسیاری با من زندگی می‌کرد. هر جا که می‌رفتم همراهم بود. اما نمی‌توانستم آن را از درون خودم بیرون بکشم و ماهیت اصلی اش را عینیت بدهم. لحظه‌های بسیاری این شعر درونی مرا به خفگی می‌کشاند. مثل محکوم به مرگی که می‌بایست اعدام شود به گونه‌ای ابدیت مرا به خود مشغول داشته بود.»

شعر را سرود و ترانه را هم کورش یغمایی خواند و غوغا کرد: «مثل این که همین دیروز بود. جلوی دانشگاه تهران منتظر مونا همسر دوستم علی ملک‌شاهی بودم. وقتی سوار ماشینش بودم تا برویم علی را هم از دانشکدۀ آرشیتکت برداریم و سه‌تایی برای ناهار به رستوران دانشگاه برویم.

در ماشین هنوز نفس دوم و سوم را نکشیده بودم که مونا با تعرض، اما با عشق و علاقه به هنر و شعر اعتراض خود را به من اعلام کرد: آخر، شما هم شاعرید؟! ببین شاعر این ترانه چه غوغایی کرده! گل یخ را شنیدی؟ بشنو تا بدونی شعر گفتن یعنی چی! قطعه را گذاشت و شنیدیم.

چشم‌های خیس مرا که دید، گفت: دیدی، شعر چقدر زیباست؟ گفتم: برای زیبایی شعر گریه نمی‌کنم. برای تنهایی گریه می‌کنم. برای بی‌هم‌زبانی... برای بُغض‌مان. برای شاعرش که به زودی می‌رود. برای تنهایی او.

مونا گفت: حالا شاعرش کی هست؟ اشاره کردم تا نام شاعر را ببیند. نام مرا که دید چنان دستپاچه شد که کنترل فرمان اتومبیل را از دست داد.

پرسید: چرا پس یک کلمه هم درباره‌اش به ما نگفته بودی؟ جواب دادم: نمی‌دانی دیوار موش دارد؟! می‌ترسیدم قبل از تولد، خفه‌اش کنند. تو که ساواک را می‌شناسی. این روزگار خفقان روشنفکری آن دوران بود.»

چنان که گفته بود از ایران رفت، اما پیوند خود را با ایران و ادبیات و ز‌بان پارسی نگسست، بلکه استوارتر کرد.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید