دولتمداری و "دستورات لازم"
مسئله فقط این نیست که صدور دستورات لازم فقط یک ژست تبلیغاتی بیشتر نیست؛ مسئله مهمتر آن است که اگر حتی فرض بگیریم که پیشرفتی هم رخ بدهد، با پرسش بنیادیتری درباره نحوه مدیریت دولت روبهرو میشویم.
کد خبر :
۸۱۴۶۵
بازدید :
۶۴۸۷
صادق زیباکلام | فصل جابهجاییهای مسکن که فرا رسیده، فغان مستأجرها از افزایش قیمت اجارهبها بلند شده است. همین موجب شده تا رئیسجمهور به وزیر مسکن دستورات لازم را برای سروساماندادن به وضعیت مسکن ابلاغ کند.
پیش از این هم وقتی قیمت پراید بالا رفته بود، آقای روحانی دستور رسیدگی صادر کردند؛ سیل آمده بود و آقای رئیسجمهور از مناطق سیلزده بازدید به عمل آوردند و دستورات لازم را صادر کردند؛ رئیسجمهور ضمن بازدید از سیستانوبلوچستان دستورات لازم را بهمنظور محرومیتزدایی از آن استان صادر کردند.
رئیسجمهور بر ایجاد اشتغال و رفع بیکاری در سفرشان به کرمانشاه تأکید کردند و دستورات لازم را صادر کردند؛ چقدر این جملات برایمان آشنا هستند.
صدور دستورات لازم و تأکید برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فقرزدایی، محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال، مبارزه با فساد و قسعلیهذا. باوری در میان مسئولان ما به وجود آمده که اگر درباره مشکلی دستوری صادر شود، اگر آن مشکل به کل حل نشود، دستکم اقداماتی در آن زمینه صورت خواهد گرفت. در دوران آقای احمدینژاد که این داستان دیگر حکایتی شده بود.
نمیدانم چقدر یادتان میآید که در سفرهای استانی ظرف ۴۸ ساعت صدها، آری صدها طرح بزرگ و کوچک استانی تصویب و برای اجرا به مسئولان ابلاغ میشد. اگر فرضمان بر این باشد که مسئولان قصد تبلیغات ندارند و واقعا تصور میکنند که وقتی دستورات لازم برای فقرزدایی یا پایینآمدن قیمت پراید یا بالارفتن فلان مسئله یا ایجاد امید صادر میکنند، تغییری به وجود میآید، ایکاش فقط برای یک بار هم که شده برای صدور دستورات لازم یک بررسی میفرمودند که ببینند آیا کوچکترین تغییری پس از صدور دستورات لازمشان صورت گرفته است.
مسئله فقط این نیست که صدور دستورات لازم فقط یک ژست تبلیغاتی بیشتر نیست؛ مسئله مهمتر آن است که اگر حتی فرض بگیریم که پیشرفتی هم رخ بدهد، با پرسش بنیادیتری درباره نحوه مدیریت دولت روبهرو میشویم.
معنای دیگر این اتفاق آن است که اگر «دستورات لازم» صادر نشده بود، پس هیچ اتفاقی نمیافتاد؛ یعنی کارکرد ما بهگونهای است که مقامات دیگر عملا کارهای نیستند و پیشرفت فقط زمانی رخ میدهد که دستورات یا توصیههای لازم ابلاغ میشود و تا قبل از آن آب هم از آب تکان نمیخورد.
خود مقامات دیگر ذهنشان گویی نمیرسد تا دستور از سوی ریاست محترم جمهوری صادر شود و آنها سپس اقدام کنند؛ یعنی نظام مدیریتی از این بدتر نمیشود که هیچکس تا قبل از صدور دستورات لازم، به ذهنش نمیرسیده که باید چه کار کند و چه وظیفهای دارد. باید همه صبر میکردند تا مقام مسئول دستورات لازم را صادر کند.
۰