تجربه عجیب دژاوو؛ قبلا این صحنه را دیده‌ام؟!

تجربه عجیب دژاوو؛ قبلا این صحنه را دیده‌ام؟!

دژاوو (Déjà vu) واژه‌ای فرانسوی به‌معنای «قبلا دیده‌شده» است. تجربهٔ عجیب‌وغریبی است که طی آن حس می‌کنید چیزی یا جایی بسیار آشناست، اما این را هم می‌دانید که قبلا آنجا نبوده یا آن چیز را تجربه نکرده‌اید.

کد خبر : ۸۲۳۴۲
بازدید : ۲۵۸۷
فرادید | دژاوو (Déjà vu) واژه‌ای فرانسوی به‌معنای «قبلا دیده‌شده» است. تجربهٔ عجیب‌وغریبی است که طی آن حس می‌کنید چیزی یا جایی بسیار آشناست، اما این را هم می‌دانید که قبلا آنجا نبوده یا آن چیز را تجربه نکرده‌اید. برای مثال، تصور کنید به‌سمت محل کارتان در حرکت هستید که ناگهان حس می‌کنید قبلا هم درست در چنین موقعیتی بوده‌اید. البته مسلما قبلا هم به‌سمت محل کارتان رفته‌اید، ولی این حس خیلی قوی بوده و درست به همین لحظه و همین مکانی که هستید برمی‌گردد.

حتما برای شما هم بار‌ها پیش آمده که احساس کنید لحظه‌ی خاصی را قبلا تجربه کرده‌اید یا اینکه مکان جدیدی که تازه به آنجا رفته‌اید برایتان آشنا به نظر می‌رسد. اکثر ما حس آشنایی غریب دژاوو را تجربه کرده‌ایم. حالا محققان برای اولین بار توانستند هم‌زمان با تجربه این پدیده از مغز اسکن بگیرند. آن‌ها توضیح داده‌اند که دژاوو چرا و چه زمانی اتفاق می‌افتد.

تاکنون تصور بر این بوده که وقتی مغز ما خاطرات کاذب می‌سازد، احساس دژاوو به ما دست می‌دهد. اما تحقیقات «آکیرا اوکانر» و تیمش در دانشگاه سن اندروز نشان داده که این باور اشتباه است. اینکه ساز و کار دژاوو دقیقا چیست مدتهاست که یک راز باقی مانده. علتش هم ماهیت زودگذر و غیرقابل پیش‌بینی آن است که اجازه نمی‌دهد بتوانیم این پدیده را مورد مطالعه قرار دهیم. اوکانر و همکارانش برای حل این مشکل راهی پیدا کردند تا در آزمایشگاه حس دژاوو را برانگیزند.

این تیم از یک روش استاندارد برای برانگیختن خاطرات کاذب استفاده کردند. آن‌ها لیستی از کلمات مرتبط به هم مثل تخت خواب، شب، بالش و رویا را به فرد می‌گویند. اما به کلمه‌ی اصلی یعنی «خواب» که همه‌ی این واژه‌ها را به هم پیوند می‌زند، اشاره‌ای نمی‌کنند. سپس محققان بر مبنای کلماتی که فرد شنیده، از او یک آزمون کوچک می‌گیرند. این افراد معمولا فکر می‌کنند کلمه «خواب» را هم شنیده‌اند که یک خاطره کاذب است.

اوکانر و تیمش در حین اینکه تجربه دژاوو را در ۲۱ داوطلب برانگیختند، از مغز آن‌ها MRI گرفتند. این محققان انتظار داشتند که قسمت‌های مربوط به حافظه در مغز مثل اسبک مغز هنگام تجربه این پدیده فعال باشند، اما این‌طور نبود. تیم اوکانر پی برد که قسمت‌های جلوی مغز که به تصمیم‌گیری مربوط هستند، فعال شدند.

اوکانر حدس می‌زند علت این موضوع این باشد که قسمت‌های جلوی مغز خاطرات ما را چک می‌کند و اگر با خطایی در حافظه مواجه شود، سیگنال می‌فرستد. این خطا در واقع تناقض بین آن چیزی است که ما واقعا تجربه کرده‌ایم و چیزی که فکر می‌کنیم تجربه کردیم.

یافته‌های آن‌ها نشان می‌دهد که هنگام تجربه دژاوو احتمالا مغز می‌خواهد نوعی تناقض را حل کند و درباره آن تصمیم بگیرد. اگر این یافته‌ها تایید شوند، نشان می‌دهند که دژاوو در واقع به این معنی است که سیستم چک کردن حافظه در مغز ما خوب کار می‌کند و کمتر پیش می‌آید که ما دچار خاطرات کاذب شویم.
آشناپنداری یا دژاوو؛ چرا دژاوو اتفاق می افتد؟

چقدر دچار دژاوو می‌شویم؟

بین ۳۰ تا ۱۰۰ درصد انسان‌ها، دچار دژاوو می‌شوند. به دو دلیل عمده، نمی‌توانیم عدد دقیق را حدس بزنیم؛ اول اینکه نمی‌توانیم از تک‌تک آدم‌ها بپرسیم دچار دژاوو شده‌اند یا نه، بنابراین باید از نتایج نظرسنجی در گروه‌های کوچک استفاده کنیم. این خودش مشکلی اساسی است، چون بسته به اینکه از چه کسانی می‌پرسیم، به نتایج کاملا متفاوتی می‌رسیم. دوم اینکه مردم بسته به تعریفی که ما از دژاوو ارائه می‌دهیم، پاسخ‌های بسیار متفاوتی می‌دهند. پرسیدن این سؤال به شیوه‌های مختلف، نتایج متفاوتی را به بار می‌آورد.

دربارهٔ تعداد دفعات تجربهٔ دژاوو هم می‌توانیم از افراد سؤال کنیم. اما باز هم پاسخ‌هایی که می‌دهند، به این بستگی دارد که چه کسانی هستند و ما چگونه سؤال را مطرح می‌کنیم. اما بیشتر آدم‌ها بین چند هفته یک‌بار تا چند ماه یک‌بار، دژاوو را تجربه می‌کنند. این یعنی دژاوو چندان هم رایج نیست، پس اگر اخیرا دچار آن شده‌اید، حتما خیلی خوش‌شانس هستید!

چه کسانی بیشتر از بقیه دچار دژاوو می‌شوند؟

بچه‌ها بیشتر از بقیه دچار دژاوو می‌شوند. تعداد بسیار اندکی از افراد، نخستین بار قبل از سن ۶ سالگی دژاوو را تجربه کرده‌اند. خیلی‌ها هم می‌گویند نخستین بار قبل از ۱۰ سالگی دچار این حالت شده‌اند. مهم‌ترین دلیل اینکه نخستین تجربهٔ دژاوو در بعضی بچه‌ها کمی طول می‌کشد، این است که باید متوجه بشوند این احساس آشناییِ وضعیت که دارند، واقعا قوی‌تر از آن چیزی است که باید باشد یا نه. خیلی از بچه‌های کوچک‌تر، نمی‌توانند این احساس را به‌خوبی درک کنند.

وقتی به سن ۱۵ تا ۲۵ سالگی می‌رسید، احتمالا خیلی بیشتر از آنچه بعد از این سنین اتفاق می‌افتد، دچار دژاوو می‌شوید. تعداد دفعات دژاوو بعد از ۲۵ سالگی، مدام کمتر می‌شود. این مسئله برای محققان سؤال‌برانگیز است، چون تصور کلی آن‌ها این است که مشکلات ذهنی، با بالا رفتن سن بیشتر می‌شوند؛ همین مسئله نکتهٔ بسیار مهمی دربارهٔ دژاوو به ما یاد می‌دهد و آن اینکه دژاوو اصلا مشکل ذهنی نیست.

دژاوو در واقع نشانهٔ ذهن سالمی است که می‌تواند هشدار‌های آشنایی را که صحیح نیستند، تشخیص بدهد. شاید آنچه در سنین بالای ۲۵ سال رخ می‌دهد، این است که فرد در تشخیص هشدار‌های آشناییِ ناصحیح مشکل پیدا می‌کند و در حقیقت آن‌ها را باور می‌کند. البته دلایل دیگری هم برای کمتر شدن تعداد تجربه‌های دژاوو در سنین بالای ۲۵ سال مطرح شده‌اند.

دانشمندان چطور دژاوو را بررسی می‌کنند؟

تحقیق دربارهٔ دژاوو به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: مطالعات مشاهده‌ای و آزمایش‌ها. در مطالعات مشاهده‌ای، محققان ویژگی‌های تجربهٔ دژاوو را بررسی می‌کنند، مثل اینکه چه کسی دچارش شده، چند وقت یک‌بار اتفاق می‌افتد، چه زمانی اتفاق می‌افتد و غیره؛ و به‌دنبال الگو‌ها و ارتباط‌هایی در نتایج می‌گردند. مطالعات مشاهده‌ای به ما می‌گویند که بچه‌ها بیش از افراد بالغ دچار دژاوو می‌شوند.

آزمایش دژاوو جالب به نظر می‌رسد، اما انجام آن واقعا دشوار است. آزمایش‌های بسیاری طی چند سال اخیر انجام شده‌اند و افراد موردآزمایش خیلی راحت عنوان می‌کنند دچار دژاوو شده‌اند، اما در بیشتر موارد نمی‌توانیم مطمئن باشیم که او واقعا چنین تجربه‌ای داشته، یا صرفا ادعای چنین تجربه‌ای را کرده است. مشکل دیگر اینکه افرادی که آزمایش را انجام می‌دهند، معمولا می‌خواهند پاسخ به زعم خودشان «درست» را در اختیار آزمایش‌شونده قرار بدهند.
آشناپنداری یا دژاوو؛ چرا دژاوو اتفاق می افتد؟

چه چیزی باعث دژاوو می‌شود؟

برای این سؤال واقعا مهم، همچنان پاسخ قطعی نداریم. البته می‌توانیم از گروهی که بیش از بقیه دچار این حالت می‌شوند، سرنخ‌هایی بگیریم. یکی از این گروه‌ها، افراد دچار صرع لوب گیجگاهی (Temporal Lobe Epilepsy) هستند. صرع باعث می‌شود سلول‌های مغز، هشدار‌های الکتریکی خارج از کنترلی ارسال کنند که روی همهٔ سلول‌های اطراف‌شان و گاهی‌اوقات حتی همهٔ سلول‌های مغز تأثیر می‌گذارند. این هشدار‌ها می‌توانند مانند دومینو، از طریق سلول‌ها در همهٔ مغز جریان پیدا کنند؛ به این حالت، تشنج می‌گویند و ممکن است منجر به این شود که افراد مبتلا به صرع، کنترل افکار یا حرکات خود را از دست بدهند. در مبتلایان به صرع لوب گیجگاهی، تشنج از لوب گیجگاهی آغاز می‌شود. این بخش از مغز درست بالای گوش‌ها، داخل مغز قرار گرفته و برای خاطره‌سازی و به یاد آوردن خاطرات اهمیت دارد.

افراد مبتلا به صرع لوب گیجگاهی، اغلب گزارش کرده‌اند که درست پیش از تشنج، دچار دژاوو شده‌اند؛ این یعنی دژاوو احتمالا با لوب گیجگاهی مغز در ارتباط است. در افرادی که مبتلا به صرع نیستند، دژاوو ممکن است تشنج مختصری در لوب گیجگاهی باشد، اما مشکل دیگری درست نمی‌کند، چون پیش از آنکه اتفاق دیگری رقم بزند، تمام می‌شود. این امر به همان ایده‌ای برمی‌گردد که گفتیم شاید دژاوو به‌خاطر احساس شدید آشنایی رخ می‌دهد. سلول‌های مغز در لوب گیجگاهی این آشنایی را اعلام می‌کنند، اما بخش دیگری از مغز آن را قبول یا رد می‌کند؛ همان بخشی که درستی و منطقی بودن هشدار‌های ورودی به مغز را بررسی می‌کند. آن بخشی از مغز که این بررسی را انجام می‌دهد، در لوب پیشانی است، بخشی از مغز که درست بالای چشم‌ها قرار دارد. لوب پیشانی وظیفهٔ تصمیم‌گیری را بر عهده دارد.

بررسی دقیق‌تر دژاوو

قبلا فکر می‌کردند دژاوو نتیجهٔ حافظهٔ کاذب (False Memory) است که مغز ایجاد می‌کند، اما اکیرا اوکانر (Akira O'Connor) از دانشگاه سنت اندروز انگلستان به‌همراه گروهش، اخیرا تحقیقی انجام داده که این فرضیه را رد می‌کند. اینکه دژاوو دقیقا چطور اتفاق می‌افتد، برای مدت‌ها یک راز بزرگ بود، تا حدودی به این خاطر که ماهیت زودگذر و غیرقابل‌پیش‌بینی دژاوو، مطالعهٔ آن را دشوار می‌کند. اوکانر و گروهش برای انجام این کار، راهی را اندیشیدند که باعث ایجاد احساس دژاوو در آزمایشگاه می‌شد.

روش این گروه، از روش استانداردی برای ایجاد حافظهٔ کاذب استفاده می‌کند. طی این روش، فهرستی از واژه‌های مرتبط را برای فرد می‌خوانند، به‌طور مثال، تخت‌خواب، بالش، شب، رؤیا؛ ولی واژهٔ کلیدی که آن‌ها را به هم مرتبط می‌کند، نمی‌گویند؛ در این مثال، واژهٔ کلیدی، «خواب» است. وقتی پس از مدتی از آن فرد دربارهٔ واژه‌هایی می‌پرسند که شنیده است، او تصور می‌کند واژهٔ «خواب» را هم شنیده، که این همان حافظهٔ کاذب است.

اوکانر و گروهش، برای ایجاد احساس دژاوو، ابتدا از فرد می‌پرسیدند که آیا واژه‌ای شنیده که با حرف «خ» آغاز شده باشد. افراد پاسخ می‌دادند که چنین واژه‌ای نشنیده‌اند. این یعنی وقتی بعد از آن دربارهٔ واژهٔ خواب از آن‌ها می‌پرسیدند، به یاد می‌آوردند که نباید چنین واژه‌ای را شنیده باشند، اما در عین حال این واژه برایشان آشنا بود. اوکانر می‌گوید این چنین بود که آن‌ها می‌گفتند احساس غریب دژاوو را تجربه کرده‌اند.
آشناپنداری یا دژاوو؛ چرا دژاوو اتفاق می افتد؟
تناقض مغزی

این گروه، برای اسکن مغز ۲۱ داوطلب آزمایش، هنگام دچار شدن به این دژاووی ساختگی، از MRI استفاده کردند. شاید انتظار داشته باشید بخش‌هایی از مغز که درگیر حافظه هستند، مانند هیپوکامپ (Hippocampus) طی رخداد این پدیده فعال باشند، اما این‌طور نیست! گروه اوکانر متوجه شدند ناحیهٔ پیشگاهی مغز که در تصمیم‌گیری درگیر است، در این فرایند هم فعال است.

اوکانر این یافته‌ها را اخیرا در کنفرانس بین‌المللی حافظه در بوداپست مجارستان ارائه کرد. او می‌گوید که نواحی پیشگاهی مغز احتمالا خاطرات ما را بررسی می‌کنند و اگر به خطای حافظه‌ای برخورد کنند، هشدار می‌دهند، یعنی تناقضی بین آنچه ما واقعا تجربه کرده‌ایم و آنچه فکر می‌کنیم تجربه کرده‌ایم. خلاصه، طی فرایند دژاوو، تناقضی در مغز اتفاق می‌افتد.


مغز سالم

اگر این یافته‌ها تأیید بشوند، یعنی دژاوو نشانهٔ این است که دستگاه بررسیِ حافظهٔ مغز شما درست کار می‌کند، و اینکه بعید است رویداد‌ها را اشتباهی به یاد بیاورید. این یافته با آنچه قبلا دربارهٔ آثار گذر سن بر حافظه می‌دانستیم تطابق دارد؛ دژاوو در بچه‌ها شایع‌تر است و همین‌طور که سن بالا رفته و حافظه رو به زوال می‌رود، دژاوو هم دیگر اتفاق نمی‌افتد؛ یعنی دیگر متوجه خطا‌های حافظه نمی‌شوید، چون دستگاه بررسی حافظه رو به زوال می‌گذارد.

کریستوفر مولین (Christopher Moulin) از دانشگاه پی‌یر مندز فرنسه (Pierre Mendès-France) می‌گوید که این یافته‌ها، برای کسانی که اصلا دچار دژاوو نمی‌شوند، صدق نمی‌کند. او معتقد است آن‌ها به دستگاه حافظه واکنشی نشان نمی‌دهند. اما اوکانر می‌گوید شاید کسانی که اصلا دژاوو را تجربه نمی‌کنند، در کل دستگاه حافظهٔ بهتری دارند. اگر خطای حافظه نداشته باشند، پس دژاوویی هم اتفاق نمی‌افتد.

دژاوو تجربهٔ غیرعادی و جالبی است که احساس می‌کنیم چیزی یا جایی بسیار آشناست، اما در عین حال می‌دانیم که نباید آن‌قدر هم برایمان آشنا باشد. این تجربهٔ مهمی است، چون به ما نشان می‌دهد که یادآوری، طی چند مرحله رخ می‌دهد و شاید برای بعضی از آن‌ها اشکالی رخ بدهد. بچه‌ها بیش از بقیه دچار دژاوو می‌شوند و این در واقع نشانهٔ این است که آن‌ها خوب تشخیص می‌دهند که مغز به آن‌ها می‌گوید چیزی یا جایی آشناتر از آن است که باید باشد. آزمایش دژاوو در افراد بسیار دشوار است و هنوز هم به‌طور دقیق و قطعی نمی‌دانیم چه چیزی باعث این حالت می‌شود.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید