کیومرث ابوالملوکی؛ اولین مربی کشتی آزاد در رقابتهای جهانی
همگی با محوریت ابوالملوکی دست در دست هم گذاشتند تا همه وجودشان را برای موفقیت تیم ملی بگذارند. قسم خوردند و پای سوگندشان هم ایستادند تا نتیجه تاریخی را نخستین دهه از فعالیت بینالمللی کشتی ایران به جا بگذارند.
کد خبر :
۸۳۰۴۳
بازدید :
۶۵۵۶
کیومرث ابوالملوکی در ردیف بالا نفر وسط در کنار تختی. فردی که در گوشه چپ ردیف بالا ایستاده، فردین است
کیومرث ابوالملوکی از پیشگامان ورزش مدرن ایران در ۹۷ سالگی از دنیا رفت. او نخستین سرمربی ایرانی بود که تیم ملی کشتی آزاد را به مسابقات جهانی برد. سرفصلهای پرتعدادی در ورزش ایران وجود دارد که آقای ابوالملوکی یا اولین نفر است یا جزو نسل اول.
پیش از آنکه فدراسیونهای ورزشی در ایران تشکیل شوند، ابوالملوکی به کشتی میپرداخت و مطالعات ورزشی داشت. او در سال ۱۳۲۳ هم قهرمان کشتی آزاد ایران شد و هم کشتی فرنگی. اما چون جنگ جهانی در جریان بود، رقابتهای المپیک لغو شد.
فرصت حضور در المپیک به عنوان کشتیگیر را به دست نیاورد، اما بعداً به عناوین مختلف، عضوی از کاروان ایران در المپیکها بود. پس از صائیم بیک آریکان ترکیهای که در دو المپیک لندن و هلسینکی هدایت ایران را به عهده داشت، ابوالملوکی تیم ملی را مهیای حضور در مسابقات جهانی کرد.
ایران با سرمربیگری او در مسابقات جهانی ۱۹۵۴ توکیو دو مدال طلا توسط عباس زندی و جهانبخت توفیق به دست آورد. محمد علی فردین نیز نقره گرفت. تیم ملی ایران با هدایت او بود که برای نخستین بار طلای جهانی گرفت و باز برای بار نخست، روی سکوی تیمی جهان ایستاد. طی دهه آینده این روند موفقیت آمیز را حبیبالله بلور به بهترین شکل ادامه داد.
استاد ابوالملوکی سال ۱۹۴۹ اولین داور ورزش ایران شد که درجه بینالمللی گرفت. دو سال بعد در مسابقات جهانی هلسینکی قضاوت کرد. در المپیکهای ۱۹۵۶ ملبورن و ۱۹۶۰ نیز سوت زد و حتی سابقه قضاوت در فینال المپیک را هم داشت.
اما مهمترین داوری او در حیاط کاخ مرمر رخ و در برابر محمدرضا شاه پهلوی رخ داد. قضاوت فینال کشتی پهلوانی برای معرفی پهلوان بی وزن ایران بین غلامرضا تختی و عباس زندی. ابوالملوکی از سال ۱۳۲۹ تا سال ۴۷ مدرس دانشسرای عالی تربیت بدنی بود و در رقابتهای متعدد بینالمللی مانند بازیهای آسیایی تهران سرپرستی تیمهای اعزامی یا حاضر در رقابتها را به عهده داشت.
در اولین هیات رئیسه فدراسیون کشتی ایران عضویت داشت. نخستین کتاب آموزشی در ورزش ایران را هم او منتشر کرد که فنون کشتی را با تصاویر اجرای فن خودش روی شاگردش جهانبخت توفیق آموزش میداد. درباره آشناییاش با کشتی در دهه ۲۰ خورشیدی میگفت: "برای شنا به امجدیه رفته بودم که آن موقع خارج شهر بود. دیدم چند نفر مشغول به تمرین کشتی هستند. ایستادم و خوشم آمد. "
ابوالملوکی آرشیویست بود. به همین خاطر وقتی میگفت: "۱۰ دی ۱۳۲۸ مربی رسمی فدراسیون کشتی شدم"، بلافاصله سندش را هم ارائه میداد. مربیگری کوتاه مدت ابوالملوکی در باشگاه پولاد نیز مصادف است با حضور چهره تابناک تاریخ ورزش ایران غلامرضا تختی در همین باشگاه. تختی ۷ سال کوچکتر از ابوالملوکی بود.
درباره تختی به خبرگزاری ایسنا گفته بود: "پسر فوقالعاده نجیب و با ایمانی بود. از شکم خود میزد تا به دیگران کمک کند. بی جهت نیست که نامش بر پیکره کشتی ماندگار شده. تختی معتقد بود زندگی یعنی عشق خدمت به مردم و زمانی که این عشق بمیرد زندگی نیز مرده است. "
کیومرث ابوالملوکی اولین مربی ایرانی تاریخ کشتی آزاد ایران در رقابتهای جهانی بود
امضای قسمنامه قهرمانان برای همدلی در مسابقات جهانی ۱۹۵۴ توکیو از مهمترین اتفاقات تاریخی پیرامون غلامرضا تختی بود. جمالالدین قطب از تجار معروف بازار و از بزرگان ورزش باستانی، ریاست فدراسیون کشتی را بر عهده داشت. طبق سنت تاریخ فدراسیون کشتی، عدهای از چهرههای ورزشی یا سیاسی خواهان برکناری رئیس مستقر بودند.
به برخی ملیپوشان نیز وعدههایی داده شده بود تا از آقای قطب حمایت نکنند. مردی که بودجه فدراسیونش هزار تومان بود، اما اولین طلای جهانی در فدراسیون او به دست آمد. تیمی که قرار بود به ژاپن اعزام شود، رفته رفته داشت در حاشیه غرق میشد. ابوالملوکی در مصاحبهای گفته است "نگران بودم و نمیتوانستم بی تفاوت باشم. باید تیمی قوی و آماده را به توکیو میبردم. "
او ششم آذرماه بزرگان کشتی را به خانهاش دعوت میکند. تختی و دوستش حسین عرب، زندی، جهانبخت توفیق، گیوهچی، مهدی یعقوبی و ملاقاسمی رفتند، اما ابراهیم کوکپری و محمدعلی فردین به جلسه نرسیدند.
همگی با محوریت ابوالملوکی دست در دست هم گذاشتند تا همه وجودشان را برای موفقیت تیم ملی بگذارند. قسم خوردند و پای سوگندشان هم ایستادند تا نتیجه تاریخی را نخستین دهه از فعالیت بینالمللی کشتی ایران به جا بگذارند.
به همین خاطر فردین که به خاطر درد شدید نمیخواست مبارزه پایانی را برگزار کند و به مدال برنز راضی بود، پس از صحبتهای ابوالملوکی حاضر به انجام مبارزه شد تا رنگ مدالش را نقرهای کند. به پیشنهاد تختی قرار شد مدال آوران پاداش نقدی خود را با کشتیگیرانی که دست خالی ماندهاند تقسیم کنند.
جهانبخت توفیق طلا، عباس زندی طلا و محمدعلی فردین نقره. تختی در ۸۷ کیلو پنجم شد. غیر از دسته فوق سنگین، بقیه کشتیگیران ایران جزو شش نفر برتر قرار گرفتند. به هر کدام از مدال آوران پس از بازگشت به ایران، خانهای ۵۰۰ متری در نارمک اهدا شد که آغاز سنت اهدای جوایز ارزنده به مدال آوران ورزش ایران بود.
جالب اینکه تختی که مدال نگرفته بود، خودش برخلاف توافقی که کرده بودند حاضر نشد سهمی از پاداش هم تیمیهایش بردارد. سالها بعد وقتی ابوالملوکی سند قسمنامه را منتشر کرد، برخی اصالتش را زیر سوال بردند، اما کشتیگیرانی که در قید حیات بودند تاییدش کردند. از طرفی در سررسید بجا مانده از غلامرضا تختی نیز به این موضوع اشاره شده بود.
اعضای تیم ملی همچنین یک هفته در هتل رامسر مهمان سازمان تربیت بدنی بودند و آنجا نیز پاداشهایی به کشتیگیران اهدا شد. ابوالملوکی دوران طلایی کشتی را مصادف با ریاست تیمسار محمد دفتری میداند. رییس دژبان ارتش و فارغالتحصیل دانشکده افسری سن سیر فرانسه.
مردی که تشکهای مدرن کشتی را وارد ایران کرد. برای کشتیگیران پس از تمرین و مسابقات دوش آب گرم و سرد گذاشت. در حالی که پیش از آن، در حوض دارالفنون آب تنی میکردند. تیمسار دفتری تجهیزات ضروری برای پیشرفت ورزش ملی ایران را مهیا کرد. متقابلاً ابوالملوکی هم مشاوری امین و آگاه برای دفتری در هیات رئیسه فدراسیون جهانی بود.
کیومرث ابوالملوکی در دوران سرهنگ محمود معروفخانی دبیر و نایب رئیس فدراسیون کشتی شد و همزمان به قضاوت نیز میپرداخت. مسئولیت دبیری فدراسیون برای او در آغاز دهه ۵۰ نیز تکرار شد.
تفکیک مسئولیتها بین کشتی آزاد و فرنگی در داخل فدراسیون، از دهه ۵۰ رایج شد و بعداً نیز روسای این فدراسیون به تناوب اعمال کردند. اما نخستین بار در سال ۱۳۳۶ بود که ابوالملوکی مسئولیت "امور کشتی فرنگی کشور" را به عهده گرفت.
تلخترین خاطره او مرگ زودهنگام شاگرد تحصیلکردهاش جهانبخت توفیق بود. مردی که سالن تمرین امجدیه به نام اوست. از معدود مدالآوران جهانی تاریخ ورزش ایران که مدارج تحصیلی را در خارج از کشور و آنهم در زمینهای غیر ورزشی طی کرد.
توفیق سال ۱۳۴۷ ازدواج کرد و از مدیران وزارت دارایی بود، اما بیماری یرقان باعث شد سال ۱۳۴۹ فقط یک سال و چهار ماه پس از درگذشت تختی، در ۳۸ سالگی و در پی نتیجهبخش نبودن معالجات در لندن از دنیا برود. کیومرث ابوالملوکی به شدت ملیگرا بود و تا پایان عمر، با تغییر تابعیت ورزشکاران مخالفت میکرد.
ابوالملوکی معتقد بود: "اینکه یک کشتیگیر میرود و برای کشور دیگری مباره کند کار بی ارزشی است. مگر زمان ما، کشورهای دیگر قهرمانانمان را نمیخواستند؟ اما آنها فقط به فکر ایران و مردم شان بودند و حاضر نشدند برای کشور دیگری کشتی بگیرند. "
او تا آستانه ۹۰ سالگی، دائم در حال نامهنگاری با رسانههای ورزشی بود و ایرادات تاریخی مطالبشان را گوشزد میکرد. نخستین کتاب علمی - آموزشی در ورزش ایران که تکنیکها را به صورت مصور نمایش داده را ابوالملوکی در سال ۱۳۲۴ منتشر کرد. کتابی که یگانه راهنمای مکتوب مربیان و قهرمانان در دهههای سی و چهل بود.
کتاب ۱۰ دقیقه ورزش برای بانوان نیز که ابوالملوکی در سال ۱۳۴۶ منتشر کرد نیز از نخستین آثار علمی - ورزشی تالیف شده برای ورزش زنان است. بازرس سازمان تربیت بدنی در آغاز دهه ۴۰، استاد دانشسرای عالی تربیت بدنی در دهههای ۳۰ و ۴۰، همچنین حضور در کلاسهای پیشرفته آموزشی در اسکاندیناوی در پیشینه پربار او ثبت شده است.
او از ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۸ بارها به کنگرهها و مجامع بینالمللی کشتی دعوت شد یا به نمایندگی از ایران حضور داشت. سرپرستی رشتههای وزنهبرداری، بدمینتون، دوچرخهسواری و تیراندازی در بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ تهران را به او سپردند.
حاصلش موفقیت تکرار نشدنی در رشتههای وزنه برداری و دوچرخه سواری بود. ۱۰ طلا، ۱۱ نقره و ۳ برنز در وزنه برداری با ۲ طلا، ۲ نقره و ۲ برنز در دوچرخه سواری. ابوالملوکی همچنین از ۱۳۵۴ تا آغاز انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ شهردار دهکده المپیک بود.
آشنایی ابوالملوکی با همسرش نیز در جریان المپیک ۱۹۶۰ رم اتفاق افتاد. دختری به نام آناماریا که همراه با خانوادهاش برای تماشای رقابتهای کشتی به محوطه باستانی باسیلیکا دی ماسنزو میرفت. ابوالملوکی پس از المپیک نیز به ایتالیا رفت و با همسرش به ایران برگشت. عشقی پایدار و پر دوام که تا لحظه مرگ کیومرث ابوالملوکی ادامه داشت.
آناماریا پس از حدود ۶۰ سال زندگی مشترک با کیومرث، حالا نخستین روزهای تنهایی را در خیابان قائم مقام تهران سپری میکند.
۰