بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا "امید" می‌بخشد

بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا "امید" می‌بخشد

این قطعه را بتهوون دو سال پیش از مرگش تصنیف کرد، در حالی که از بیماری کمابیش مهلکی جان به در برده و روبه‌بهبودی بود.

کد خبر : ۸۴۴۹۵
بازدید : ۳۰۲۶
بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا
بتهوون در سال ۱۸۲۵، پس از رهایی از بیماری‌ای مرگ‌آور، یکی از عمیق‌ترین قطعات موسیقی تاریخ هنر و فرهنگ غرب را پدید آورد. آندریا والنتینو روند خلق این سرود مقدس شکرگزاری را بررسی می‌کند.

آهنگ‌سازانی کم‌شمار قطعاتی ساخته‌اند که قرن‌ها پس از مرگ‌شان همچنان در یاد‌ها زنده بماند و شمار اندک‌تری از آنان نت‌هایی تصنیف کرده‌اند، که منبع الهام شاعران باشد. لودویگ ون بتهوون از این نظر نیز شخصیت و آثاری متفاوت با دیگران داشته است.
در دویست‌وپنجاهمین سالگرد تولد بتهوون، به‌رغم تعطیلی سراسری و همه‌گیری کرونا، طرفدارانش در سراسر جهان، از روتردام تا ِدنور، با برگزاری جلسات سخنرانی و گفتگو و کنسرت‌های دیجیتال مثل همیشه مشتاقانه این مناسبت را جشن خواهند گرفت.
اعضای اپرای ایالتی برلین در ماه مارس گزیده‌هایی از اثر حماسی سمفونی نهم را در بالکن‌های خانه‌های‌شان اجرا کردند. در ماه می، مقامات با اشتیاق بسیار بار دیگر بتهوون-هاس، خانه کودکی موسیقی‌دان را در مرکز بُن بازگشودند.

در‌این میان برای روث پدل، شاعر زن و موسیقی‌دان بریتانیایی، بتهوون و مناسبت تولدش الهام‌بخش خلق اثری ادبی بوده است. همه شعر‌های کتاب جدید او، واریاسیون‌های بتهوون: شعر‌هایی درباره یک زندگی، همچون سونات‌ها، سمفونی‌ها و سرود‌هایی که متاثر از آن‌ها سروده‌شده‌اند، آشکارا آثاری زیبا به شمار می‌آیند.
یکی از این سروده‌ها در این وضعیت همه‌گیری ویروس کرونا و مرگی که از پی آن فراگیر شده، بر امید و استقامت تاکید می‌کند. قطعه شعر در گام لیدیایی، بر اساس موومان سوم یکی از آخرین کوارتت‌های زهی بتهوون، که به سرود مقدس شکرگزاری شناخته می‌شود، سروده شده است.

بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا
بتهوون در قطعه شکرگزاری مقدس با جایگزین‌کردن متناوب آهستگی و شتابندگی، دوره‌های بیماری و سلامتی را بازنمایی کرده است

این قطعه را بتهوون دو سال پیش از مرگش تصنیف کرد، در حالی که از بیماری کمابیش مهلکی جان به در برده و روبه‌بهبودی بود. پدل در این اثر آهنگ‌ساز آلمانی، که تلفیقی فوق‌العاده از دو ساز ویولن و نیز ویولا و ویولن‌سل است، معجونی موثر و آرام‌بخش برای روزگار تشویش و بی‌ثباتی یافته است.
او می‌گوید گوش‌سپردن به این موسیقی امید و نیز احساس آغازی دوباره به شنونده می‌بخشد: "همان‌چیزی که در طول چند ماه اخیر همه به آن نیاز داشتیم و چشم‌انتظارش بودیم. " در این نظر بسیاری با او هم‌عقیده‌اند. آهنگ‌سازان و نوازندگان شیفته این اثر هستند؛ قطعه‌ای که در مواجهه با آینده نامعلوم آرامش و استقامت می‌بخشد.

نوری در تاریکی
هنوز وقایعی ناخوشایندتری در انتظار بتهوون بود. در ماه آوریل، بیماری روده‌اش به‌طرزی جدی شدت گرفت. پزشک دستور داد که به وین برود و در آب گرمی در نزدیکی بادن به استراحت بپردازد. او را از نوشیدن شراب و خوردن کوفته جگر که غذای محبوبش بود منع کرد.
همان‌گونه که رابرت کاپیلو، آهنگ‌ساز و کارشناس موسیقی توضیح می‌دهد، بتهوون مناطق روستایی را می‌پرستید، اما در این سفر لذتی در کار نبود. از وضعیت روحی‌اش در آن‌زمان دقیقا آگاه نیستیم، اما در نامه‌هایش آشکارا بر زندگی خویش ترسیده است؛ به‌ویژه که شرایط وخیم جسمی‌اش با وضعیت روحی شکننده‌ای همراه شده بود.
در آغاز ماه می‌سال ۱۸۲۵ به لودویگ رلشتاب، نویسنده و منتقد، نوشت: "با توجه به وضعیت سلامتی بسیار بی‌ثباتم، عذرم را بپذیر و، چون شاید دیگر تو را نبینم، برایت موفقیت آرزو می‌کنم. هنگام سرودن شعر به من بیندیش. "

به سرود مقدس شکرگزاری گوش فرادهید، در آغاز این قطعه انگار واقعیت نفس در سینه حبس می‌کند و متوقف می‌شود

سرانجام، حال بتهوون تااندازه‌ای بهتر شد و درحالی‌که همچنان در بادن به سر می‌برد و روبه‌بهبودی بود، موسیقی سرود مقدس شکرگزاری را نوشت. حتی اگر رژیم غذایی‌اش شامل پرهیز از خوردن کوفته واقعاً به بهبودش کمک کرده بود، خود آهنگ‌ساز به نیرویی والاتر متکی بود. موومان سرود مقدس شکرگزاری به درگاه معبود، به‌شکرانه رهایی از بیماری است، که در گام لیدیایی نوشته شده است.
ادوارد دوسینبری، نوازنده اول ساز ویولون در گروه کوراتت تاکاچ و متخصص این قطعه توضیح می‌دهد: "این اثر آشکارا بیان‌گر ایمان است. این نگرش قدرشناسانه را در مردمانی که زندگی بسیار سختی داشته‌اند می‌بینیم. "

به سرود شکرگزاری گوش کنید، خواهید دید که در آغاز قطعه واقعیت نفس در سینه حبس می‌کند و متوقف می‌شود. به‌گفته میچیکو تیورا، ویولن‌نواز- که این قطعه را نواخته و درباره آن آموزش آکادمیک دیده است- در ابتدا در زمانی که نزدیک به سه دقیقه طول می‌کشد حالتی دردناک بر قطعه حاکم است؛ نت‌ها به‌سردی جاری می‌شوند.
این کار تقریباً به تمرین مراقبه می‌ماند و نکته دقیقاً همین‌جا است. بتهوون بخش اول از سرود شکرگزاری را در گام فای لیدیایی نوشت، گامی بدون نیم‌پرده پایین‌تر یا بالاتر از نت.
کاپیلو شرح می‌دهد که با هم‌آمیزی ضرباهنگ مالتوآداجیو انگار نوا‌ها در برهوتی لایتناهی یا در دریایی بی‌کران گرفتار شده‌اند؛ همان احساسی که هنگام محبوس‌شدن در بیمارستان و سپری‌کردن روز‌های بسیار در آن به آدمی دست می‌دهد.
این فضای باشکوه را لحن موسیقی تقویت می‌کند. این کوارتت پنج پیش‌درآمد را با آواز همسرایان ترکیب می‌کند؛ نوعی ترکیب که آهنگ‌سازان مذهبی پیشین مانند جان سباستین باخ سبب محبوبیت آن شدند؛ گرچه بتهوون سرعت اثرش را بسیار آرام‌تر تنظیم کرده است.

احساس قدرت دوباره
باید به‌اندازه کافی صبر کنید، بعد خواهید دید که حال‌وهوای موسیقی کاملا تغییر می‌کند. بتهوون بخش دوم اثر را احساس قدرت دوباره نامیده است.
موسیقی عبوس چند دقیقه آغازین ناگهان در دنیایی از هارمونی‌ها و تحریر‌های آوازی امیدبخش محو می‌شود. البته بتهوون به تغییرات تکان‌دهنده شهرت دارد، اما کاپیلو استدلال می‌کند که سرود مقدس شکرگزاری حتی در مقایسه با دیگر زیروزبرسازی‌های دیوانه‌وار بتهوون هم بی‌نظیر به نظر می‌رسد:
"هیچ قطعه‌ای نمی‌یابید که چنین تضاد حیرت‌انگیزی داشته باشد؛ میان بخش گام لیدیایی - موسیقی دوره نقاهت، موسیقی دوره بیماری، موسیقی بی‌کران - و بخش قدرت‌یابی جدید تضادی خارق‌العاده وجود دارد. "

بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا
در سومین بخش کوارتت زهی قطعه شماره ۱۳۲ خود، بتهوون با وجود کاملا ناشنوا بودن از اینکه زنده بود شکر می‌کرد

اگر این موومان همین‌جا به پایان می‌رسید، با پیروزی سلامتی بر بیماری، درک آن‌چه بتهوون سعی در انتقال آن دارد آسان بود. او که توانسته بیماری را شکست دهد، به‌سادگی شکر نعمت به درگاه پروردگار متعال می‌گذارد. اما این موسیقی چیزی فراتر از شرح رهایی بتهوون از بستر بیماری و قدم‌زدن دوباره در خیابان‌های وین است.
در پایان بخش احساس قدرت "موسیقی نقاهت" با همان ویژگی فرازمینی پیشین دوباره بازمی‌گردد. چند دقیقه دیگر گوش دهید تا به دور دیگری از بخش "احساس قدرت دوباره" برسید. همان‌گونه که ادوارد دوسینبری می‌گوید اگر شکرگزاری فقط "روایتی سرراست از بهبود" بود، چه نیازی بود به تغییر سرعت آهنگ و جابه‌جایی شتاب و آهستگی؟

پس چگونه می‌توان سیر موسیقیایی سرود مقدس شکرگزاری را توضیح داد؟ شاید قسمت پنجم و آخر موومان در این‌باره یاری‌گری کند. در پایان بخش دوم احساس قدرت دوباره، آهستگی بازمی‌گردد، اما فقط یک‌لحظه به درازا می‌انجامد. از این‌جا نت‌های بخش هم‌خوانی به تدریج از هشت نت به یکی کاهش می‌یابد.
هم‌زمان، پیش‌درآمد ساده به طرزی فزاینده پیچیده می‌شود و سرتاسر این منظره آوایی را به جهانی سرشار از احساسات متعالی بدل می‌کند. آهنگ‌ساز از نوازندگان می‌خواهد تا با "بیش‌ترین، ژرف‌ترین و بی‌پیرایه‌ترین احساس‌ها" بنوازند.

کاپیلو این ترکیب پیچیدگی و سادگی را، همانند دیگر آثار بتهوون، حاصل جمع آهنگ‌ساز و موسیقی‌اش می‌داند و بر آن است که او شالوده شخصیتش را با در این قطعه بیان کرده است. پدل استدلال مشابهی را مطرح می‌کند که بتهوون با پرداختن به موسیقی استعلایی تلاش می‌کرد زندگی شخصی آشفته‌اش را از زندگی آرمانی موسیقیایی‌اش مجزا سازد.

تی. اس. الیوت در سرایش منظومه چهار کوارتت در ۱۹۳۳ از قطعه شماره ۱۳۲ بتهوون تاثیر پذیرفت. خودش می‌گفت:"می‌خواهم این اثرم فراتر از شعر باشد، هم‌چنان که بتهوون در کار‌های آخرش تلاش کرد که فراتر از موسیقی برود. "

به نظر می‌رسد خود آهنگ‌ساز نیز با این نظر موافق است. بتهوون در اواسط دوران بیماری‌اش، قطعه موسیقی کوتاهی برای پزشکش فرستاد. در ترانه‌های هم‌نوای این قطعه آمده است:‌ای طبیب در به روی مرگ ببند، نت‌های این نغمه بیمار بینوا را دستگیری خواهد کرد.
به‌بیان دیگر، سرود مقدس شکرگزاری هم نیایشی حق‌شناسانه به درگاه قادر متعال است و هم مراقبه‌ای درباره بیماری و شفا. افزون‌براین‌ها، قطعه فوق به‌احتمال نماد قدرت بی‌حد‌و‌حصر موسیقی نیز به شمار می‌آید که آدمی را یاری‌گر می‌شود تا در روزگار سختی تاب بیاورد.
تنها بتهوون نبود که چنین رویکردی به این موسیقی داشت. بلا بارتوک، آهنگ‌ساز مجارستانی، اندکی پیش از مرگش در ۱۹۴۵، در‌حالی‌که با سرطان خون دست‌وپنجه نرم می‌کرد، در آخرین کنسرتوی پیانوی خود به بخشی از شکرگزاری مقدس اشاره کرد.
آرنولد شوئنبرگ، پس از جان‌به‌دربردن از حمله قلبی شدید، احتمالا تریو ساز‌های زهی‌اش را در ۱۹۶۴ تحت تأثیر این موومان بتهوون نوشت.
پدل نیز در آیین‌های خاک‌سپاری گام لیدیایی را خوانده و معتقد است که شعر و موسیقی استعلایی سرود مقدس می‌تواند به شنوندگان در مواجهه با غم و اندوه آرامش ببخشد.
میچیکو تیورا نیز بر همین نظر است: "فکر می‌کنم نواختن و نیز گوش‌سپردن به این موومان می‌تواند تجربه‌ای عمیقا شفابخش باشد. "

عجیب نیست که قطعه شکرگزاری مقدس در روزگار کنونی طنینی ویژه دارد. پدل و کاپیلو، هر دو، از تأثیر عمیق این قطعه بر خویش در طول همه‌گیری کنونی یاد می‌کنند. دوسینبری که اخیراً این موومان را همراه با گروه کوراتت تاکاچ در کنسرتی آنلاین اجرا کرده، درباره آرامش درونی‌ای که این قطعه به او بخشیده می‌گوید:
"در این شرایط وحشتناک - که مردم با بلاتکلیفی و بیماری و مرگ در کشاکش‌اند - نواختن چنین قطعه‌ای می‌تواند امیدبخش باشد. این‌جاست که قدرت موسیقی آشکار می‌شود. "

بتهوون و قطعه‌ای که در روزگار کرونا
الیوت در سال ۱۹۳۳ نوشت که آثار متاخر بتهوون واجد نوعی سبک‌باری است که "به نظر می‌رسد ‌احتمال تاب‌آوری و آرامش در برابر رنج‌های عظیم باشد. "
کاپیلو می‌اندیشد که اگر نزاعی کوتاه با مرگ، بتهوون را به تصنیف یکی از تاثیرگذارترین آثار موسیقی غرب برانگیخته است، آیا انزوای شدید در روزگار فعلی نیز می‌تواند خلاقیتی مشابه - چه در هنر و چه در مبارزه برای تحقق عدالت اجتماعی - برانگیزاند.
او می‌گوید: "نه تنها همه‌گیری و بحران سلامتی به افراد فرصت تامل می‌دهد، بلکه موجب دگرگونی آنان می‌شود. اکنون آگاهی فوق‌العاده‌ای درباره نابرابری در آمریکا در این کشور پدید آمده است.
اگر بتوانیم در جایگاه یک ملت آن‌چه را بر ما می‌گذرد بیان کنیم، همان‌گونه که بتهوون در قطعه شکرگزاری مقدس به‌صورت فردی چنین کرد، کار ارزشمندی انجام داده‌ایم. " ایده‌ای مطلوب و خوشایند از این دست، حتی در دوره‌های رنجوری، لبخند بر لب می‌نشاند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید