قتل مرد جوان به خاطر عشق ممنوعه

قتل مرد جوان به خاطر عشق ممنوعه

آنجا بود که با چاقو چند ضربه به او زدم. مقتول قصد فرار داشت که دوستم هم با چاقو چند ضربه زد. وقتی مقتول روی زمین افتاد، با سیاوش فرار کردیم.

کد خبر : ۸۷۷۰۱
بازدید : ۱۱۴۸۱
قتل مرد جوان به خاطر عشق ممنوعه
مردی که در پی عشق به یک زن متأهل، با همدستی دوستش شوهر زن را به قتل رسانده بود، به اتفاق سایر متهمان پای میز محاکمه رفت. تیرماه امسال راننده یک خودروی سواری، مأموران پلیس را از کشف جسد مرد جوانی در بزرگراهی اطراف تهران باخبر کرد و گفت: در حال رانندگی بودم که متوجه شدم مردی روی زمین افتاده است.
توقف کردم و جلو رفتم، دیدم آن مرد خونین است و احتمال دادم که به قتل رسیده باشد. به همین دلیل پلیس را باخبر کردم. با حضور مأموران در محل حادثه، جسد به دستور قضائی برای تشخیص هویت به پزشکی قانونی فرستاده و در جریان تحقیقات مشخص شد جنازه متعلق به مردی ۳۰‌ساله به نام مهران است که با ضربات چاقو کشته شده است.
به این ترتیب خانواده مهران مورد تحقیق قرار گرفتند. همسر ۲۵‌ساله او به نام پروانه گفت: شوهرم پیک‌موتوری است و شب‌ها هم نگهبان خوابگاه دختران بود. او آخرین بار با مرد جوانی قرار ملاقات داشت. مهران آن شب از خانه بیرون رفت تا اینکه جسدش کشف شد.
نمی‌دانم چه کسی با چه انگیزه‌ای او را به قتل رسانده است. پلیس با ثبت این اظهارات، در بررسی‌های بیشتر به رابطه پنهانی همسر مقتول با مردی به نام ماهان پی برد؛ بنابراین ماهان ۲۹‌ساله تحت تعقیب قرار گرفت و در اسلامشهر بازداشت شد.
این مرد وقتی مورد تحقیق قرار گرفت، ابتدا مدعی شد از ماجرای قتل اطلاعی ندارد تا اینکه در بازجویی‌های فنی به ارتکاب جنایت با همدستی یکی از دوستانش به نام سیاوش اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل با پروانه در فضای مجازی آشنا شدم. او می‌گفت مجرد و در شبکه بازاریابی هرمی مشغول به کار است.
همین باعث شد رابطه ما ادامه داشته باشد تا اینکه به او گفتم مواد مخدر گل مصرف می‌کنم. او اعتراضی نکرد و درباره مصرف گل از من سؤال کرد. این گذشت تا اینکه روزی با هم قرار گذاشتیم و حضوری همدیگر را دیدیم. آن قرار باعث شد به او علاقه‌مند شوم تا اینکه با خانواده‌ام درباره ازدواج با پروانه صحبت کردم.

متهم ادامه داد: خانواده‌ام مخالفتی نکردند تا اینکه روزی پروانه تماس گرفت و گفت درباره خودش دروغ گفته و متأهل است و دو فرزند دارد.
از شنیدن این حرف شوکه شدم، به همین دلیل به دیدنش رفتم و با او دراین‌باره صحبت کردم که پروانه گفت شوهرش معتاد است و قصد دارد از او جدا شود. چند روزی که گذشت، پروانه به دیدنم آمد و پیشنهاد داد شوهرش را به قتل برسانیم. از آنجا که قصد داشتم با او ازدواج کنم این پیشنهاد را قبول کردم.

متهم درباره نحوه ارتکاب قتل گفت: آن روز طبق نقشه با شوهر پروانه تماس گرفتم و از او خواستم تا بسته‌ای را به محلی در نزدیکی کوره آجرپزی ببرد. سپس همراه دوستم، سیاوش، به آن محل رفتیم. وقتی مقتول به آنجا آمد، جلو رفتم و گفتم مأمور پلیس و از اقوام همسرش هستم. بعد با او صحبت کردم تا قانع شود پروانه را طلاق بدهد؛ اما او قبول نکرد و کار به درگیری کشید.
آنجا بود که با چاقو چند ضربه به او زدم. مقتول قصد فرار داشت که دوستم هم با چاقو چند ضربه زد. وقتی مقتول روی زمین افتاد، با سیاوش فرار کردیم. با اقرار‌های متهم، دوستش نیز بازداشت شد. پس از اعتراف دو متهم، همسر مقتول بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت.
او گفت: متهم دروغ می‌گوید. او خودش طراح نقشه بوده است. با درخواست قصاص از سوی اولیای دم، ماهان و سیاوش به اتهام مشارکت در قتل و زن جوان نیز به اتهام معاونت در قتل راهی زندان شدند و پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده، ابتدا نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قانونی برای هر سه متهم شد. در ادامه اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. پدر مقتول به‌عنوان قیم نوه‌اش هم درخواست صدور حکم قصاص کرد. وقتی نوبت به متهمان رسید، در ابتدا ماهان در جایگاه قرار گرفت.
او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: قرار بر قتل نبود. همان‌طور که در بازجویی‌ها گفتم، من عاشق پروانه شدم و وقتی فهمیدم او شوهر دارد، دیگر کار از کار گذشته بود؛ عاشقش شده بودم. قرار شد با شوهر پروانه صحبت کنم و از او بخواهم پروانه را طلاق بدهد.
قرار بود خودم را پلیس معرفی کنم و بگویم می‌دانم اعتیاد دارد و اگر پروانه را طلاق ندهد، کاری می‌کنم زندانی شود؛ اما مرد جوان قبول نکرد و کار به درگیری کشید. وقتی با هم درگیر شدیم، من او را زدم. پروانه از این موضوع خبر نداشت و در‌این‌باره دروغ نمی‌گوید. سپس متهم دیگر پرونده که با ماهان همدست بود، در جایگاه قرار گرفت.
او نیز اتهام را قبول کرد و گفت: من و دوستم با هم این ضربات را زدیم. اول ماهان ضربه‌ها را وارد کرد و بعد هم من به مقتول چند ضربه زدم. وقتی نوبت به پروانه رسید، او اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: وقتی ازدواج کردم فهمیدم شوهرم مواد می‌کشد. او اعتیاد داشت و نسبت به من هم علاقه‌ای نشان نمی‌داد.
بیشتر ساعات روز را بیرون از خانه بود. من با ماهان دوست شده بودم. قبول دارم اشتباه کردم که وارد این رابطه شدم، اما طراح نقشه قتل شوهرم نبودم. ماهان به من گفت با شوهرم تماس می‌گیرد و با او پشت کوره‌های آجرپزی قرار می‌گذارد تا با او درباره طلاق من صحبت کند و بگوید می‌داند او معتاد است.
آن‌طور که ماهان به من گفته بود، قرار بود او با شوهرم تماس بگیرد و بگوید یک بسته دارد و از او بخواهد بسته را برایش به آدرسی ببرد. ماهان با شوهر من پشت کوره‌های آجرپزی قرار گذاشته بود. در واقع به بهانه اینکه باید بسته‌ای را جابه‌جا کند، او را به محل کشانده و بعد هم او را به قتل رسانده بود.
من از این ماجرا اصلا خبر نداشتم و بعد از پیدا‌شدن جسد شوهرم فهمیدم او کشته شده است. من می‌خواستم طلاق بگیرم، اما هرگز راضی به مرگ پدر فرزندم نبودم. از هیچ‌چیز هم خبر نداشتم و فقط شماره همسرم را به ماهان دادم. بعد از گفته‌های متهمان و وکلای آنها، قضات شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید