احمد محمود؛ استاد مسلم خلق فضا و زبان

احمد محمود؛ استاد مسلم خلق فضا و زبان

محمود در اواخر عمر به دلیل بیماری تنفسی با مشکلاتی روبه رو بود و همین بیماری، قلب وی را از کار انداخت. احمد محمود نماینده نسل آرمان خواهی بود که شور و اشتیاق خود برای زندگی بهتر را فریاد زدند.

کد خبر : ۸۸۳۷۷
بازدید : ۵۱۰۲
احمد محمود؛ استاد مسلم خلق فضا و زبان
شخصیت‌پردازی، فضاسازی، دیالوگ‌نویسی، خلق ماجرا‌ها و تعلیق‌های متعدد همه و همه از نویسنده‌ای خبر می‌دهد که با انبوهی از اطلاعات تاریخی معاصر و به‌ویژه شناخت انسان معاصر روبه‌رو است. چاپ رمان همسایه‌ها احمد محمود را به اعتباری رساند که بتواند به نوشتنِ تمام‌وقت بپردازد.

نام واقعی‌اش احمد اعطا بود به دلیل نام پدر که محمود بود به اسم احمد محمود اشتهار یافت. چهارم دی ۱۳۱۰ خورشیدی بود که در اهواز دیده به جهان گشود.
خودش را بیشتر دزفولی می‌دانست، چون پدر و مادرش اهل دزفول بودند در گفت وگویی که با لیلی گلستان در کتاب حکایت حال در۱۳۷۳ خوشیدی انجام داد، زندگی خود را اینگونه روایت می‌کند: چهارم دی ۱۳۱۰ خورشیدی در اهواز به دنیا آمده‌ام.
حالا شصت وسه ساله هستم عمری دراز و دستی کوتاه. در جوانی گرفتار امر سیاست شدم و بعد زندان و زندان و تبعید. سال ۱۳۳۶ که رها شدم شرایط دگرگون شده بود. با همه اشتیاقی که داشتم نشد و نتوانستم به تحصیل ادامه دهم. پس نیمه‌درس‌خوانده باقی ماندم.
بی‌قراری و ناسازگاری وجوه مشخص روزگار جوانی من بود، همین بود که در هیچ کاری نتوانستم پایدار باشم. اگر بنا باشد، مشاغلی را که داشته‌ام تعداد کنم از ۲۰ می‌گذرد. بعد از انقلاب به اصرار خودم بازخرید شدم و خانه‌نشین تا شاید به درد درمان‌ناپذیری که همه عمر با من بود و هست سامان بدهم.
دیر بود، اما چاره نبود. نمی‌دانم این درد چه وقت و چگونه به جانم افتاد، اما می‌دانم که اولین نشانه بالینی آن در سال ۱۳۳۳ بروز کرد - وقتی که «داستانکی» نوشتم با نام «صُب می‌شه» و در یکی از مجلات پرتیراژ آن روزگار چاپ شد و بعد اگرچه در مشاغلی که لازمه تأمین هزینه زندگی بود، ناپایدار بودم، ولی در اندیشیدن به نوشتن پایدار و حتی سمج!
با این وصف شرمنده از ۶۳ سال عمر و این حجمِ کمِ کار. مجموعه داستان‌های «مول» و «بیهودگی» را خودم چاپ کردم هرکدام ۵۰۰ نسخه. «دریا هنوز آرام است» را گوتنبرگ چاپ کرد سه‌هزار نسخه. این‌ها همه قبل از سال ۱۳۴۰ بود. رمان «همسایه‌ها» را بهار سال ۱۳۴۵ در اهواز به پایان رساندم.
بخش‌هایی از آن با عنوان «بخشی از رمان منتشرنشده همسایه‌ها» در سال ۱۳۴۶ به بعد در مجلات تهران چاپ شد تا سال ۱۳۵۳ که امیرکبیر چاپ و منتشرش کرد. حاصل عمرم چیزی در حدود پنجاه - شصت داستان کوتاه، یک داستان بلند «بازگشت» و چهار رمان منتشرشده و نیز چند رمان تمام و نیمه‌تمام دیگر است.
چندتایی فیلمنامه هم نوشته‌ام. دیگر چه بگویم؟ از انبوه یادداشت‌های بایگانی‌شده؟ نه! حالا، پیر و خسته درگیر نوشتن رمان «درخت انجیر معابد» هستم که اگرچه از «بای» بسم‌الله تا «تای» تمتش را در اختیار دارم، اما نمی‌دانم عاقبت کار - و حاصل کار - چه خواهد شد.
از جمله مشکلاتی که همیشه داشته‌ام نوشتن زندگی‌نامه خودم بوده است. شاید علتش این باشد که وقتی به سال‌های پشت سرم نگاه می‌کنم می‌بینم چیزی برای گفتن ندارم. این است که درمی‌مانم. همچنان که حالا درمانده‌ام.

محمود در اواخر عمر به دلیل بیماری تنفسی با مشکلاتی روبه رو بود و همین بیماری، قلب وی را از کار انداخت. احمد محمود نماینده نسل آرمان خواهی بود که شور و اشتیاق خود برای زندگی بهتر را فریاد زدند.
او نویسنده مهم روز‌های بعد از کودتای ۱۳۳۲ است و همین ویژگی رمان‌های وی را از نظر اجتماعی پراهمیت می‌کند. احمد محمود در ۱۲ مهر ۱۳۸۱ چشم از جهان فرو بست و پیکرش در آرامگاه امامزاده طاهر در کرج به خاک سپرده شد.

سبک ادبی و معرفی آثار
ادبیات احمد محمود را از لحاظ درون‌مایه، فضا و محتوا بازتاب جنوبی جهان‌شمول می‌دانند و محمود را نویسنده‌ای می‌خوانند که به متن زندگی پرداخته و رنج‌های اجتماعی را ترسیم می‌کرد.
وی استاد مسلّم خلق فضا و زبان است و در آثارش نفت، اعتصاب، مبارزه، شط، کشتی، لنج، گرما و شرجی، نخل، خانه‌های کارگری، بیست‌فوتی‌ها، بلوک‌های کارمندی... قصّه‌های آشنایی است. محمود از جمله نویسندگانی است که خود را از همواره درگیر رمان کرد.
شخصیّت‌پردازی، فضاسازی، دیالوگ‌نویسی، خلق ماجرا‌ها و تعلیق‌های متعدد همه و همه از نویسنده‌ای خبر می‌دهد که اصولاً با انبوهی از اطلاعات تاریخی معاصر و به‌ویژه شناخت انسان معاصر روبه‌رو است. چاپ رمان همسایه‌ها محمود را به اعتباری رساند که بتواند به نوشتنِ تمام‌وقت بپردازد.
آثار او به‌زبان‌های روسی، انگلیسی، فرانسوی و ارمنی ترجمه و چاپ شده است. احمد محمود درباره انتشار داستان‌هایش می‌گوید: تاکنون همه آثارم تقریباً به چاپ چندم رسیده‌اند؛ اما همیشه برای کسب جواز انتشار آثارم با دستگاه سانسور دولتی درگیری داشته‌ام. این درگیری موجب شده که سال‌ها هیچ اثری از من چاپ نشود.
احمد محمود؛ استاد مسلم خلق فضا و زبان
احمد محمود در نوشته­‌های اولیه خود متاثر از صادق هدایت و صادق چوبک بود، اما در کتاب زائری زیر باران کم کم سبک مختص به خودش را در ادبیات پیدا می ­کند و در معروف‌ترین اثرش یعنی همسایه ­ها به اوج می ­رسد؛ و از همسایه ­ها به بعد با سبک خود به نوشتن ادامه داد که می­ توان گفت آخرین آثارش بهترین آثار وی محسوب می ­شوند.
در آثار محمود مواجه با لهجه جنوب به کرات مشاهده می ­شود، وی نویسنده­‌ای است که ترکیبات، اصطلاحات، ظرافت ­ها و مثل­‌های زبان فارسی را کاملا می­ شناخت و به درستی در آثار خود به کار می‌برد.

مشخصه‌های سبک نوشتن وی را می­ توان اینگونه بیان کرد: تعدّد افعال و کوتاهی جملات که به داستان پویایی و حرکت می‌دهد. گاه با جملات گسترده با پیرو‌های متعدد و تکرار موجه‌ایم که از عوامل ایجاد موسیقی کلام است. در آثار محمود به متمم‌هایی با بسامد زیاد برخورد می‌کنیم که بدون حرف اضافه به‌کار رفته است.
چنین حذفی علاوه براینکه در تداول گفتار و محاوره رخ می‌دهد، برگرفته از گویش مردم جنوب است. کمتر فردی به اندازه محمود توانسته یک شخصیت‌پردازی مناسب، انطباق با شخصیت، بهره‌گیری از واژگان و اصطلاحات جنوبی و ترکیب‌بندی اقلیمی را هماهنگ باهم در آثار خود جمع کند.

منتقدان ادبی، احمد محمود را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی می‌دانند. معروف‌ترین رمانش «همسایه‌ها» نام دارد که در زمره مهم‌ترین آثار ادبیات معاصر ایران شمرده می‌شود. رمان «داستان یک شهر» نیز به نوعی دنباله رمان «همسایه‌ها» است. محمود در رمان «زمین سوخته» گزارشی از سال‌های جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران را روایت می‌کند.

مجموعه داستان ­ها:
مول ۱۳۳۶، دریا هنوز آرام است۱۳۳۹، بیهودگی ۱۳۴۱، زائری زیر باران ۱۳۴۶، پسرک بومی ۱۳۵۰، غریبه‌ها ۱۳۵۰، دیدار ۱۳۶۹، قصه آشنا۱۳۷۰، از مسافر تا تبخال۱۳۷۱

رمان‌ها:
همسایه‌ها۱۳۵۳، داستان یک شهر۱۳۵۸، زمین سوخته ۱۳۶۱، مدار صفر درجه ۱۳۷۲، درخت انجیر معابد ۱۳۷۹

نخستین اثر وی داستان کوتاهی به نام صب میشه در ۱۳۳۳با نام مستعار احمد احمد در مجله امید ایران و در سال ۱۳۳۶ نخستین مجموعه داستانش را با هزینه خویش با نام مول منتشر کرد. اما مهمترین اثر وی رمان معروف همسایه‌ها به شمار می‌رود.
رمان همسایه‌ها در واقع روایت تاریخی از وضعیت سیاسی و اجتماعی بعد از شهریور ۱۳۲۰ تا کودتای ۲۸ مرداد است. این چند سال در واقع دوره تاریخی پراهمیتی از تاریخ محسوب می‌شود که شاهد وقوع اتفاقات مهمی در سپهر اجتماعی و سیاسی آن دوره است که تاثیرات بسیاری بر زیست اجتماعی به جای نهاده است.
در همین سال‌ها بود که حزب توده ایران به طور رسمی اعلام موجودیت کرد و سندیکا‌های کارگران شرکت نفت نیز در همین سال‌ها تشکیل ­شد.
نخستین قانون کار ایران، اعتصاب‌ها در شرکت نفت و اعتراض به قرارداد‌های نفتی ایران و انگلیس و آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت و به قدرت رسیدن محمد مصدق و ملی شدن صنعت نفت از مهمترین وقایع سیاسی اجتماعی این سال‌ها به شمار می‌رود در رمان همسایه‌ها مجموعه این اتفاقات در قالب یک داستان بلند روایت می­ شود.
در همسایه ­ها به داستان جوانی به نام «خالد» در پیش از کودتای ۲۸ مرداد و دوران نهضت ملی‌شدن نفت در اهواز پرداخته می‌شود. خالد، همچنان که رمان پیش می‌رود از نوجوانی بی‌تجربه به فردی سیاسی تبدیل می‌شود. در این میان عشقش به دختر سیه‌چشم، او را در تنگنایِ انتخابِ میان عشق و وظیفه می‌گذارد و عاقبت سر از زندان درمی‌آورد.

سبک نگارش همسایه‌ها در واقع گونه­‌ای از ادبیات واقع‌گرایانه اجتماعی است که به‌عنوان نخستین رمان نویسنده به‌سرعت، او را وارد دنیای جدی و حرفه‌ای ادبیات زمانه خود کرد و برخی آن را یکی از بهترین رمان‌های فارسی و از بهترین آثار محمود می‌دانند. محمود با استفاده از تکنیک‌هایی مانند نقل حادثه در لحظه وقوع مونتاژ و به تبع آن توهم زمانی، مشخصات کلاسیک رئالیسم را پشت‌سر می‌گذارد.

احمد محمود در همسایه‌ها روایتگر زندگی طبقات فرودست است، اما سعی می­ کند تا جانب اعتدال را در روایت خود رعایت کند. او همچنین در باور‌های سنتی و خرافات را در این اثر به نقد می­ کشد.
این اثر تاکنون از منظر‌های روان‌کاوانه، مارکسیستی، جامعه‌شناختی، تطبیقی و پسااستعماری موضوع تحقیقات و پژوهش‌های متعددی بوده است. درباره این رمان آثار متعددی در نقد و تحلیل به چاپ رسیده است، همچنین ۲ اقتباس تلویزیونی و سینمایی از این اثر انجام شد که به مرحله تولید نرسیدند. در بخش‌هایی از این رمان می ­خوانیم:

خالد در انفرادی بعد از گرفتن رختخواب ارسالی مادر از پاسبان: متکای مادرم است. گونه هام را تو متکا فرو می‌کنم و بو می‌کشم. بغض دارد خفه ام می‌کند. کافی است کسی صدام کند و بام حرف بزند که گریه را سر بدهم. هیچوقت انقدر دلم نازک نبوده است. انگار گیس مادرم پخش شده است روی متکا.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید