فرادید| در زمانهی جالبی زندگی میکنیم، همه چیز به لحاظ مادی در بهترین حالت خود است. آزادتر، سالمتر و ثروتمندتر از هر دورهای در طول تاریخ بشریت هستیم، اما به نظر میرسد همه چیز به نحوی جبران ناپذیر و دردناک به فنا رفته. زمین در حال گرم شدن است، دولتها در مرز سقوط اند، اقتصاد در حال فروپاشیست و همه دائم در توییتر رنجیده خاطرند. چه خبر است؟ برای تشخیص و درمان بی قراری امروز ما، کسی بهتر از مارک منسن پیدا نمیشود.
به گزارش فرادید؛ در سال ۲۰۱۶، منسن «هنر ظریف رهایی از دغدغه ها» را منتشر کرد و در آن، همهمه ی دائم و زیرپوستی اضطراب را که در زندگی مدرن شایع است، به شکلی زیرکانه توصیف کرد. او نشان داد که تلاش دیوانه وارمان برای یافتن شادی ماندگار فقط موجب کاهش شادیمان شده است. أن «هنر ظریف» ذکر شده در عنوان، در حقیقت چالشی دشوار است: رنج تان را انتخاب کنید، تمرکزتان را افزایش دهید و دردی را که حاضرید تحمل کنید بیابید. نتیجه اش کتابی بود که خیلی سریع به یک پدیدهی شگفتی ساز بین المللی تبدیل شد: میلیونها جلد از آن در سرتاسر جهان به فروش رسید و در سیزده کشور به کتاب پرفروش برتر تبدیل شد.
حالا در کتاب «اوضاع خیلی خراب است» منسن نگاهش را به سمت فجایع بیشماری برگردانده که در جهان مان رخ میدهد. او با بهره گیری از انبوه تحقیقات روان شناختی در این حوزهها به علاوهی خرد ابدی فیلسوفانی، چون افلاطون و نیچه، به کالبدشکافی دین و سیاست میپردازد، به رابطهی ما باثروت و سرگرمی و اینترنت نگاهی میاندازد، و نشان میدهد چگونه مقدار بیش از اندازهی یک چیز خوب میتواند روان ما را زنده زنده ببلعد. او با ترکیب آشنای دانشوری و شوخ طبعی اش یقهی ما را میگیرد و وادارمان میکند با خودمان صادقتر باشیم و به روشهای تازهای که تاکنون حتی فکرش را هم نکرده بودیم، با جهان ارتباط برقرار کنیم. او تعاریف مان از ایمان، شادی، آزادی و حتی امید را آشکارا نقض میکند. یکی از بی نظیرترین نویسندگان مدرن کتاب دیگری آماده کرده که تا سالهای سال نقل محافل خواهد بود.

کتاب اوضاع خیلی خراب است، اثری نوشتهی مارک منسن است که نخستین بار در سال ۲۰۱۹ انتشار یافت. منسن در این کتاب، تمرکز خود را از نقصهای اجتناب ناپذیر درون هر فرد، به سوی فجایع بی پایانی معطوف میسازد که در جهان پیرامون ما اتفاق میافتند. او با استفاده از تحقیقات روانشناسانهی مربوط به این موضوعات، و همچنین خرد جاودان فیلسوفانی، چون افلاطون، نیچه و تام ویتس، به تحلیل و بررسی دین، سیاست و شباهتهای آسیب زنندهای میپردازد که این دو عرصه، در طول زمان به یکدیگر پیدا کرده اند.
منسن رابطهی ما با پول، سرگرمی و اینترنت را بررسی میکند و آشکار میسازد که بیش از اندازه در اختیار داشتن چیزهای خوب، چگونه میتواند از نظر روانشناسانه به ما آسیبهای جدی وارد کند. این نویسنده در کتاب اوضاع خیلی خراب است، آشکارا تعاریف ما از ایمان، خوشبختی، آزادی و حتی امید را به چالش میکشد.
بخشهایی از کتاب
چطور میتوانم کمکتان کنم؟ اگر توی فروشگاه استارباکس کار میکردم، به جای نوشتن اسم مردم روی فنجان قهوه شان، جملات زیر را مینوشتم: «شما و تمام کسانی که دوستشان دارید، روزی خواهید مرد. تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته اید یا کارهایی که انجام داده اید برای تعداد کمی از مردم اهمیت خواهند داشت، آن هم صرفا برای یک مدت کوتاه.
این حقیقت ناخوشایند زندگی ست. تمام مسائلی که به آنها فکر میکنید یا کارهایی که انجام میدهید، تنها گریز استادانهای از این حقیقت اند. ما غبارهای کیهانی بی اهمیتی هستیم که در یک نقطهی آبی پرسه میزنیم و به هم برخورد میکنیم. عظمتی برای خودمان تجسم میکنیم و اهدافی برای خودمان میسازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم. پس از قهوهی لعنتی تان لذت ببرید!»
رفتن به دنبال شادی، ارزشی زهرآلود است که مدت هاست به فرهنگ ما معنا داده، ارزشی خودشکن و گمراه کننده. خوب زندگی کردن به معنای اجتناب از رنجها نیست؛ بلکه به معنای رنج کشیدن برای هدف درست است. چون اگر صرفا به خاطر زیستن محکوم به رنج کشیدن هستیم، شاید باید درست رنج کشیدن را هم یاد بگیریم.
اساسا ما بیشترین سطح امنیت و بیشترین رفاه را در طول تاریخ داریم؛ اما باز هم بیش از هر زمانی احساس ناامیدی میکنیم. هرچه اوضاع بهتر میشود، به نظر میرسد ناامیدتر میشویم. این تناقض پیشرفت است. شاید بتوان این مسئله را در قالب حقیقتی تکان دهنده خلاصه کرد: هرچه محل زندگیتان، ثروت و امنیت بیشتری داشته باشد، احتمال این که خودکشی کنید، بیشتر است.
دربارهی مارک منسن
مارک منسن، زادهی ۹ مارس ۱۹۸۴، نویسندهی کتابهای خودپروری، وبلاگ نویس و کارآفرین آمریکایی است. منسن، اهل آستین تگزاس است. او برای تحصیل به بوستون رفت و در سال ۲۰۰۷ در رشتهی علوم مالی از دانشگاه این شهر فارغ التحصیل شد. منسن، اولین وبلاگ خود را در سال ۲۰۰۹ به وجود آورد و پس از مدتی، به شکل تمام وقت به وبلاگ نویسی پرداخت. نوشتههای او به موضوعاتی مرتبط با فرهنگ، یافتن شریک زندگی، روابط انسانی، تصمیم گیریهای سرنوشت ساز و روانشناسی میپردازند