معرفی کتاب «پیاده روی و سکوت، در زمانهی هیاهو» اثر ارلینگ کاگه
بتهوون، همان طور که همه میدانند، آخر سر کاملا ناشنوا شد. این تحول اصالتی عمیق و روحی آزادمنش در وجودش پروراند. سمفونی نهم را فقط با صداهایی که در سرش خانه کرده بود نوشت و رهبری کرد.
کد خبر :
۸۸۵۷۳
بازدید :
۷۹۳۹
فرادید| آیا تا به حال به معنا و ارزش سکوت فکر کرده اید؟ آیا در این زمانه ی پر های و هو و شلوغ، دلتان خواسته به نقطه ای بوید به دور از هر انسانی و تا مدت ها غرق سکوت و آرامش شوید؟ اگر نمیتوانید این کار را بکنید، ما برای شما یک پیشنهاد عالی داریم؛ کتاب «پیادهروی؛ و سکوت، در زمانهی هیاهو».
به گزارش فرادید؛ کتاب «پیادهروی؛ و سکوت، در زمانهی هیاهو» جلد ششم از مجموعه «خرد و حکمت زندگی» است که توسط نشر گمان به چاپ رسیده است. ارلینگ کاگه در کتاب پیادهروی؛ و سکوت، در زمانهی هیاهو از عناصر مهمی نوشته است که به انسانها کمک میکند تا درباره مفاهیم مختلف زندگی تفکر و تامل کنند. عمیق شوند و به درک تازهای برسند. او انسانها را به سکوت دعوت میکند. همان چیزی که جای خالیاش در زندگی پر از سر و صدای امروزی به شدت به چشم میخورد. مجموعه خرد و حکمت زندگی آثاری را ارائه میکند که هدفشان آوردن فلسفه و اندیشه به درون زندگی روزمره انسانهای امروزی است. البته فلسفهای که باعث تفکر و تعمق در مسائل حتی سادهی زندگی شوند.
هزاران سال است آدمهایی که دور از بقیه زندگی کرده اند -راهبانی که بر قلهی کوه زیسته اند، تارکان دنیا، دریانوردان، چوپانان یا مکتشفان که همیشه در سفرند- به این باور رسیده اند که کلید اسرار و کشف رموز زندگی در سکوت به دست میآید.
نکته همین جاست. حسابی دریانوردی میکنید، اما در راه برگشت ممکن است بفهمید آنچه در پی اش بوده اید در درون خودتان است.
بتهوون، همان طور که همه میدانند، آخر سر کاملا ناشنوا شد. این تحول اصالتی عمیق و روحی آزادمنش در وجودش پروراند. سمفونی نهم را فقط با صداهایی که در سرش خانه کرده بود نوشت و رهبری کرد. در طول نخستین اجرای قطعه، پشت به جمعیت ایستاده بود تا ارکستر را رهبری کند.
وقتی اجرا تمام شد، باید برمی گشت تا ببیند حضار دارند کف میزنند یا هو میکنند. نه تنها تشویق میکردند، بلکه اشتیاق و هلهله شان چنان اوج گرفته بود که پلیس وین را خبر کردند تا دوباره نظم و آرامش را برقرار کند.
بخشهایی از کتاب
«گاهی خوب است زندگی را سخت بگیریم، همیشه از جاهای کم ارتفاعتر حصار نپریم، برای همین سعی میکردم برای فرزندانم توضیح دهم دلیل نوشتن دربارهی سکوت این است: دشوار بتوان قدر و منزلت سکوت را فهمید، دشوارتر از سروصدا، و این که سکوت امر مهمی در زندگی است»
«چرا راه میرویم؟ از کجا و به کجا میرویم؟ هر کسی برای خودش جوابی دارد. حتی وقتی من و شما شانه به شانه راه بسپاریم، هر کداممان تجربهای متفاوت از راه رفتن کسب میکنیم. کفش هایم را که میپوشم و افکارم را رها میکنم، تنها از یک چیز مطمئنم، گام از پس گامی دیگر برداشتن از مهمترین کارهای دنیا است. برویم قدم بزنیم.»
«اگر وقتی هوا خوب است قدم بزنید، و در باد و باران و برف از خیرش بگذرید، نیمی از تجربه را از دست میدهید، شاید حتی آن نیمهی خویش را.»
کتاب پیادهروی؛ و سکوت، در زمانهی هیاهو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتابها فلسفه را ساده نمیکنند بلکه از ابهت هراس آور فلسفه میکاهند. خواننده ممکن است خواندن این کتابها را به امید یافتن پاسخهای روشن آغاز کند: پاسخی برای مسئلهی تنهایی اش، چرایی مرگ، منشأ ملال و دل زدگی...، اما انتظار اینکه کتابی یا کسی در چند صفحه یا فلان تعداد نکته به ما بگوید چطور زندگی کنیم و چگونه خوشبخت شویم، در واقع یک جور انکار مسئولیت شخصی انسان است. پاسخی قطعی و ابدی که مناسب حال همه کس باشد وجود ندارد. کتابهایی که چنین مدعاهایی دارند قطعا فریبکارند. کتابهای این مجموعه نسخه نمیپیچند و سیاههای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمیگذارند؛ بلکه میخواهند به فهم بهتر زندگی و پرسشها و تجربه هایمان کمک کنند، چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریک زندگی و در لحظات دشوار، درکمان از پرسشهای بی پایان انسانی روشنتر شود، بدانیم فیلسوفان و حکیمان جهان به این پرسشها چطور فکر کرده اند؛ تا با فهم دقیقتر رو دیدی بازتر بتوانیم در زندگی مان تصمیم بگیریم، مسئولیت تصمیممان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیم هایمان آگاهانه روبرو شویم.
درباره نویسنده
ارلینگ کاگه (متولد ۱۵ ژانویه ۱۹۶۳) یک کاوشگر، ناشر، نویسنده، وکیل، مجموعه دار هنر، کارآفرین و سیاستمدار نروژی است. در سال ۱۹۹۰، ارلینگ کاگه و بورگ اوسلند اولین کسی بودند که بدون پشتیبانی از قطب شمال عبور کردند. لشکرکشی در ۸ مارس ۱۹۹۰ از جزیره الاسمیر آغاز شد و ۵۸ روز بعد در ۴ مه ۱۹۹۰ به قطب شمال رسید. آنها حدود ۸۰۰ کیلومتر را با اسکی طی کردند و لوازم خود را روی سورتمهها کشیدند. کمتر از سه سال بعد، در سالهای ۱۹۹۲ تا ۹۳، کاگ اولین لشکرکشی بدون پشتوانه و انفرادی به قطب جنوب را به پایان رساند و طی ۵۰ روز مسیر ۸۱۴ مایل (۱۳۱۰ کیلومتر) را طی کرد. کاگه در طول این اعزام که در جلد نسخه بین المللی مجله TIME در تاریخ ۱ مارس ۱۹۹۳ قرار داشت، هیچ ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت.
۰