واکسن یا ماکسن

اما پیران با همه احتیاط‌ها بیماری را از جوانان بی‌پروا می‌گیرند! یعنی باید امیدوار بود عرضه جدی واکسن هر چه زودتر آغاز شود که هم بساط ماکسن برچیده شود و هم جوانان از اولویتی برخوردار شوند که پیران را بیمار نکنند.

کد خبر : ۹۰۶۳۷
بازدید : ۵۱۸۹
فریدون مجلسی | وقتی انسان بیمار می‌شود نیاز به دارو و درمان دارد. هر چه بیماری سخت‌تر باشد، نیاز بیشتر است. وقتی به حد استیصال برسد و اگر از پزشک و دارو نیز کاری برنیاید، به هر کس و هر چیز که بشنود و گمان برد که درمانش می‌کند متوسل می‌شود.

دارو‌های ناصرخسرو را که اعتمادی هم به اصالت و اثربخشی آن نیست به بهای گزاف می‌خرد. به شکستن تخم‌مرغ برای ترکاندن چشم حسود و چشم زخم بدخواهان و به ورد و جادو هم امید می‌بندد.

اصلا در قدیم میان جادو و طبابت رابطه‌ای نزدیک برقرار بود. هنوز هم در زندگی بومیان آفریقا جادوگر نقش مهمی در درمان بیماران دارد. گاه برای بیرون راندن شیطان از جسم بیماران روانی به ضرب طبل و توسری زدن است، گاه با خوراندن جوشانده‌ای از گرد استخوان گرگ و برگ تربچه وحشی.

بهترینش که می‌تواند با تقویت روحیه و ایجاد امید کمکی به آرامش بیمار کند دعایی مومنان است. اما هر چه علم بیشتر بر جامعه استیلا می‌یابد نقش جادو کمرنگ‌تر می‌شود. بیماران با دارو‌های پزشکان درمان شوند و دیگر دنبال عنبرنسا و تراوشات شتری نمی‌روند.

گرچه بسیاری از دارو‌ها منشا گیاهی دارند، اما علم یافته است که چه ماده یا موادی از یک گیاه تاثیر می‌گذارد، آن را شناسایی و تولید و قرص کرده است و به جای خوراندن یک من شنبلیله و شش کیلو خیار چنبر، یک قرص دو گرمی از عنصر موثر آن را به صورت قرص یا شربت می‌دهد!
اما این قضیه بیماری ناشناخته و خطرناک کرونا همه از جمله پزشکان را گیج و وحشت‌زده کرد. پزشکان تشخیص دادند که بیماری از نوعی ویروس است. از روزی علائم بیماری‌های ویروسی مشابه مشغول درمان‌ها و تجویز دارو‌های تجربی شدند که گاه دارویی و زمانی دارویی دیگر تاثیر می‌کرد و گاه نمی‌کرد.
مساله مطرح شدن تدریجی نشانه‌های بیماری و انواع دستورالعمل‌های دارویی و خوراکی و نیز اشتراک اطلاعات در رسانه‌ها و تلفن‌های هوشمند همراه، مردم عادی را نیز پا به پای پزشکان به وادی شبه‌طبابت کشاند. همه چیز‌هایی می‌دانستند و نوعی احساس خوددکتربینی به ما هم دست داد.‌

می‌گویند روزی معلم دانش‌آموزی را صدا کرد و گفت جدول ضرب را از بر بگو، شاگرد قدری فکر کرد و سپس گفت: دیریم ریم رام رام، دوروم روم ریم ریم. معلم با حیرت پرسید اینکه جدول ضرب نیست. شاگرد گفت، آقا ما فعلا آهنگش را یاد گرفته‌ایم، بعدا شعرش را هم یاد می‌گیرم. اکنون اطلاعات طبی شهروندان درباره نشانه‌ها و درمان کرونا در حد یاد گرفتن آهنگ آن است.

اما علم آرام ننشسته، هم دنبال واکسن است برای بازدارندگی و هم دارویی مشخص و اثرگذار برای درمان که در هر دو مسیر پیشرفت کرده و به نتایجی هم رسیده است.

اما دوره طولانی برخورد کورمالانه با این بیماری نوظهور، برخی از بیماران مستأصل را به درمان‌های جادویی سوق داد و کسب و کار عطاران را هم رونقی بخشید. عنبرنسا در شانه تخم‌مرغ عرضه شد و بهای ماچه الاغ افزایش یافت. فرق علم با جادو در این است که در جادو می‌گوید مثلا مقداری روغن مارمولک به دور لب‌تان بمالید بیماری خوب می‌شود. علم می‌گوید بسیار خوب، اما این روغن چه تاثیری دارد؟ چه ماده‌ای دارد؟

چگونه و چرا بیماری را خوب می‌کند؟ اصلا بیماری چیست و چرا پیدا شده که این روغن بخواهد آن را درمان کند؟ خب جادو عصبانی می‌شود. علم تدریجا در لابراتوار‌های خود در ترکیب اندیشه و عمل می‌کوشد واکسنی بیابد که ویروس را از پای درآورد. اما جادو هم بیکار نیست.

مثلا می‌گوید تریاکی‌ها بیماری نمی‌گیرند و تریاک خودش واکسن است! معلوم می‌شود تریاک ماکسن هم نیست. چند تریاکی محترم با بی‌پروایی به میان مردم رفتند و گرفتند و مردند و آن‌هایی که به تراوشات شتر اعتماد کردند نیز چنین سرنوشتی یافتند. معلوم شد آهنگش را یاد گرفته بودند و دیگر هرگز فرصت نیافتند که شعرش را هم بیاموزند.

اکنون نه یک نوع بلکه چندین نوع واکسن به بازار آمده است و امید می‌رود که نهاد‌های پژوهشی پزشکی ایران مانند پاستور و حصارک و رازی نیز بتوانند زودتر در شمار تولید‌کنندگان قرار بگیرند. اکنون که تدریجا واکسن‌های شناخته شده به بازار می‌رسد، منطقا برای کادر درمانی اولویت قائل شده‌اند و بعد نوبت به پیران زمینه‌دار می‌رسد.
اما پیران با همه احتیاط‌ها بیماری را از جوانان بی‌پروا می‌گیرند! یعنی باید امیدوار بود عرضه جدی واکسن هر چه زودتر آغاز شود که هم بساط ماکسن برچیده شود و هم جوانان از اولویتی برخوردار شوند که پیران را بیمار نکنند.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید