از درختکاری تا درخت‌داری

«نگهداشت» درختان بیش از «کاشت» آن‌ها حایز اهمیت خواهد بود و بر این اساس بازنگری در الگوی کشت درختان و استفاده از تنوع گونه‌ای سازگار با اقلیم یک الزام اجتناب‌ناپذیر است؛ الزامی که بیش از همه کمبود ذخایر آبی کشور پیش روی ما نهاده است.

کد خبر : ۹۱۳۳۶
بازدید : ۴۸۳۱
شینا انصاری | اسفند که به نیمه می‌رسد، تب کاشت درخت و برنامه‌های نمادین درختکاری داغ می‌شود، فی‌الواقع اگر ماحصل تمامی سال‌هایی که بر این سیاق، درخت در شهر‌های مختلف کشور کاشته شد به بار می‌نشست شهرهای‌مان به جای پس‌زمینه خاکستری در سبزینگی گسترده‌ای جای داشتند، ولی این‌گونه نیست و انتظار هم بر این نیست که در اقلیم خشک و کوهستانی اغلب شهر‌های کشور، فضای سبزی که در شهر‌های اروپایی به چشم می‌خورد را با مشقت فراهم کنیم.

کافی است نگاهی به آموزه‌های تاریخی پدران‌مان بیندازیم، آن‌ها که با آگاهی از ظرفیت‌های اقلیمی سرزمین به ارزش درخت و رابطه انسان و طبیعت در شهر‌ها پی برده و اتفاقا در این عرصه پیشگام بوده‌اند، واژه «پردیس» که امروزه کاربردی جهانی یافته است، نشان از الفت ایرانیان شهرنشین با درخت و باغ از گذشته‌های دور دارد.

اصول و چارچوب صیانت از باغ‌های قدیمی ایرانی، بیانگر توجه به محدودیت‌های اقلیمی و همچنین دربردارنده ارزش‌ها و اعتقادات ایرانیان است که به نظر می‌رسد طی چند دهه گذشته شاکله اصلی آن دستخوش تغییر و فراموشی شده است:
نگاه کوتاه‌مدت در ایجاد فضا‌های سبز شهری، طراحی فضا‌های سبز به صورتی کاملا کلیشه‌ای، کاشت چمن و درختان سریع‌الرشد غالبا غیربومی و بی‌توجهی به محدودیت منابع آب و مختصات سرزمینی از پیامد‌های این تغییر نگاه و غفلت اکولوژیک بوده است.
از این رو مقایسه فضای سبز کشور‌ها با توجه به تفاوت‌های اقلیمی آن‌ها با یکدیگر درست نیست، ولی به هر طریق در اکثر شهر‌های جهان، فضا‌های باز و سبز جزو لاینفک تصمیمات برنامه‌ریزی کاربری زمین به شمار می‌روند.

در کارکرد‌های کالبدی، فضا‌های سبز به عنوان جداکننده فضای شهری به عنوان مانعی جدی برای جلوگیری از گسترش بی‌رویه شهر‌ها محسوب می‌شوند، در مبحث کارکرد‌های اجتماعی، فضا‌های سبز می‌تواند به محلی برای مناسبات جمعی تبدیل شده و موجبات تعلق خاطر مردم به محل سکونت و ارتقای اعتماد در جامعه را فراهم کنند و در موضوع کارکرد‌های محیط زیستی به عنوان مهم‌ترین مولفه اثرگذار، فضا‌های سبز با ایجاد تعادل‌بخشی در متابولیسم شهر و ارایه خدمات اکوسیستمی همچون کاهش آلاینده‌های هوا، تعدیل جزایر حرارتی و تلطیف دمای محیط، کنترل رواناب‌ها و سیلاب‌های شهری و ترسیب و ذخیره کربن، به ارتقای کیفیت زیست شهر‌ها کمک کنند.

امروز شهر‌های ما با وجود همه محدودیت‌های اقلیمی برای ایجاد تعادل میان محیط‌های مصنوع و طبیعی و ایجاد مکان‌هایی برای برقراری حداقل ارتباط میان شهروندان با طبیعت به فضا‌های سبز مشجر نیاز دارند، به همین دلیل مدیریت پایدار فضا‌های سبز شهری با اتکا به خرد تاریخی ایرانیان در مواجهه با زیست بوم و با تکیه بر شرایط جغرافیایی و کمبود منابع آب موضوعی بسیار قابل تامل است.

در چنین شرایطی «نگهداشت» درختان بیش از «کاشت» آن‌ها حایز اهمیت خواهد بود و بر این اساس بازنگری در الگوی کشت درختان و استفاده از تنوع گونه‌ای سازگار با اقلیم یک الزام اجتناب‌ناپذیر است؛ الزامی که بیش از همه کمبود ذخایر آبی کشور پیش روی ما نهاده است.

پویش‌های مختلفی که طی چندسال اخیر برای گسترش فرهنگ درختکاری در استان‌های کشور توسط تشکل‌های مردمی با هدف جلب مشارکت خیرخواهانه و داوطلبانه محیط زیستی رونق گرفته امیدوارکننده است.
با این حال در درختکاری‌های مناسبتی و مستمری که توسط نهاد‌های دولتی، یا پویش‌های مردمی انجام می‌شود مراقبت و بقای درختان کاشته‌شده اهمیتی بسیار بیشتر از غرس نهال دارد، ضمن آنکه نباید فراموش کرد که همواره حفاظت از سرمایه‌های طبیعی شهرها، چون حفظ درختان کهنسال، باغات برجای مانده و رود دره‌ها، بر اقدام برای درختکاری ارجح است.
شاید بهتر باشد با گذشت چندین دهه از برگزاری مناسبت مرسوم درختکاری و در کنار همه تلاش‌هایی که برای توسعه کمی و افزایش سرانه فضای سبز در شهر‌ها انجام می‌شود، موضوع حفاظت از عرصه‌های طبیعی شهر، کیفیت فضای سبز و انطباق آن با شرایط محیط زیستی و اقلیمی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید