همسرکشی با قرص خواب آور

همسرکشی با قرص خواب آور

وقتی او را از خانه پدرش به مشهد بازگرداندم، مقداری قرص خواب آور را در لیوان شربت حل کردم و به او خوراندم! سپس با روسری او را خفه کردم و قصد داشتم جسدش را در چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازم، به همین دلیل در چاه را باز کردم، اما عذاب وجدان گرفتم و نتوانستم جسد را از بین ببرم.

کد خبر : ۹۲۱۵۵
بازدید : ۱۳۷۸۵
قاتلان نوروزی
سیدخلیل سجادپور | پرونده‌های جنایی تعطیلات نوروزی در حالی با دستگیری عاملان این جنایت‌ها به پایان رسید که یکی از قتل‌های هولناک در آخرین روز‌های سال گذشته رخ داد.

زندگی با جسد مقتول!

ماجرای این جنایت خانوادگی که بیست و هفتم اسفند سال گذشته در مشهد لو رفت، از آن جا آغاز شد که مرد ۴۰ ساله‌ای سوار بر خودرو، به طرف روستای کلاته علی زینل از توابع قوچان حرکت کرد.

همسر این مرد دوباره به خاطر رفتار‌های شرم آور او، با قهر به منزل پدرش در روستا رفته بود و حالا «محمد-ش» قصد داشت او را به زندگی مشترک بازگرداند!

ولی این مرد ۴۰ ساله معتاد که چندین سابقه کیفری دارد، نقشه هولناکی را در سرش می‌پروراند. او بالاخره به روستا رسید و با چرب زبانی و عذرخواهی همسرش را راضی کرد تا به مشهد بازگردد و به زندگی مشترک با او ادامه دهد.
با بازگشت زن ۳۷ ساله به منزل ویلایی در بولوار توس مشهد، زندگی آن‌ها ادامه یافت، اما نگرانی دو دختر عروس شده این زوج پایانی نداشت، زیرا آن‌ها به دلیل اختلافات خانوادگی و اعتیاد پدرشان، هر لحظه انتظار وقوع حادثه تلخی را داشتند.
به همین دلیل وقتی مادر دو روز به تلفن‌ها پاسخ نداد، اضطراب عجیبی وجودشان را فراگرفت. یکی از دختران جوان که در منطقه سیدی مشهد سکونت داشت، حدود ساعت ۱۹:۳۰ بیست و هفتم اسفند به همراه همسرش عازم بولوار توس شد تا با دیدن مادرش از نگرانی خود بکاهد!
وقتی او و همسرش به منزل ویلایی پدرش رسیدند، بار‌ها زنگ منزل را به صدا درآوردند، اما کسی در را باز نمی‌کرد. این موضوع بر نگرانی زوج جوان افزود و آن‌ها بیشتر به در حیاط کوبیدند تا این که چند دقیقه بعد پدرشان با حالتی مضطرب و چهره‌ای رنگ پریده در را گشود.
دختر جوان پرسید: مادر کجاست؟ و پدرش پاسخ داد: به خانه خواهرت رفته است! با این پاسخ، ناگهان شعله‌های وحشت در قلب دختر جوان زبانه کشید، چون او ساعتی قبل با خواهرش صحبت کرده بود. مرد ۴۰ ساله که حیرت زدگی دخترش را دید، ادامه داد: او همین چند دقیقه قبل به طرف منزل خواهرت رفت!
ولی این جمله برای زوج جوان قانع کننده نبود. داماد مرد ۴۰ ساله که به پدرزنش مشکوک شده بود، خطاب به همسرش گفت: باید به پلیس ۱۱۰ زنگ بزنیم! و با گفتن این جمله به پشت ساختمان ویلایی رفت تا از در دیگر منزل وارد ساختمان شود.
در همین حال مرد ۴۰ ساله که اوضاع را آشفته می‌دید، بی درنگ به آن سوی ساختمان رفت و قبل از رسیدن دامادش از خانه گریخت. زوج جوان که دیگر هراسان و وحشت زده شده بودند، با ورود به منزل ویلایی، ناگهان صحنه عجیبی را دیدند. جسد پتوپیچ مادرشان در حالی که دست و پاهایش بسته بود کنار دیوار پذیرایی قرار داشت.
دختر جوان بر سر و صورت می‌کوبید که همسرش با اورژانس تماس گرفت و پیکر بی جان به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت، اما پزشکان تشخیص دادند که چند روز از مرگ زن ۳۷ ساله گذشته است!
این گونه بود که دقایقی بعد با گزارش نیرو‌های انتظامی، قاضی ویژه قتل عمد عازم بیمارستان شد و بدین ترتیب، تحقیقات درباره این جنایت وحشتناک با صدور دستورات محرمانه‌ای از سوی قاضی دکتر حسن زرقانی ادامه یافت. کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی پس از بررسی‌های میدانی در محل وقوع جنایت به ردیابی قاتل معتاد پرداختند و چند روز بعد او را در حالی به دام انداختند که بررسی‌ها نشان می‌داد این مرد ۴۰ ساله که به تازگی از زندان آزاد شده است، دارای سوابق متعدد کیفری است و قبلا به فروش انگشتر و بدلیجات اشتغال داشته است.
این مرد که در حضور قاضی زرقانی لب به اعتراف گشوده بود، اختلافات خانوادگی را انگیزه این جنایت وحشتناک بیان کرد و گفت: وقتی او را از خانه پدرش به مشهد بازگرداندم، مقداری قرص خواب آور را در لیوان شربت حل کردم و به او خوراندم!
سپس با روسری او را خفه کردم و قصد داشتم جسدش را در چاه فاضلاب داخل حیاط بیندازم، به همین دلیل در چاه را باز کردم، اما عذاب وجدان گرفتم و نتوانستم جسد را از بین ببرم. سپس جسد همسرم را درون پتو پیچیدم و کنار پذیرایی گذاشتم و خودم نیز در کنارش زندگی می‌کردم تا این که داماد و دخترم رسیدند و ماجرا لو رفت!
البته قصد کشتن او را نداشتم و فقط می‌خواستم او را بترسانم وزهرچشم بگیرم. تحقیقات بیشتر در این باره توسط سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) و با دستورات محرمانه قاضی ویژه قتل عمد همچنان ادامه دارد.

قاتل از زیر بوته بیرون آمد!

دو جوان معتاد در اولین ساعت‌های سال تحویل، توهین و فحاشی‌های پیامکی را درحالی آغاز کردند که ارسال این پیامک‌ها به نزاع خیابانی کشید. حدود ساعت ۳:۳۰ بامداد اولین روز سال ۱۴۰۰ بود که گزارش نزاعی مرگبار به پلیس ۱۱۰ رسید.
دقایقی بعد نیرو‌های کلانتری سجاد مشهد به فرماندهی سرهنگ احمد مجدی (رئیس کلانتری) عازم صحنه درگیری در میدان جلال شدند، اما مصدوم ۳۰ ساله که هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود، در بیمارستان فارابی مشهد جان سپرد. با اعلام مرگ «حسام»، بلافاصله بی سیم‌های پلیس به کار افتاد و خبر این جنایت وحشتناک به قاضی ویژه قتل عمد رسید.
چند دقیقه بعد قاضی دکتر حسن زرقانی، در روشنایی تیر‌های برق خیابان، عازم مرکز درمانی شد و با دیدن صحنه‌هایی مشکوک از افرادی که گویی به قصد نزاع در آن جا حضور داشتند، دستورات محرمانه‌ای را صادر کرد.
بدین ترتیب گروه ویژه‌ای از نیرو‌های تجسس کلانتری به سرپرستی سرهنگ اکبرزاده (رئیس تجسس) مامور رسیدگی به این پرونده جنایی شدند. آنان دقایقی بعد، دونفر از افرادی را که در اطراف بیمارستان حضور داشتند، دستگیر کردند که مشخص شد یکی از آن‌ها از ماجرای قتل اطلاع دارد و قاتل را می‌شناسد.
به همین دلیل در همان دقایق سپیده دم گروه ویژه در کنار مقام قضایی به ردیابی متهم فراری پرداختند و موفق شدند محل سکونت او را در خیابان شریعتی منطقه قاسم آباد شناسایی کنند.
اما پدر متهم به قتل با دیدن نیرو‌های انتظامی به گلایه شدید از رفتار‌های فرزندش پرداخت و مدعی شد که از او خبری ندارد! با این حال، نیرو‌های انتظامی با راهنمایی‌های قاضی زرقانی به طور نامحسوس به کمین متهم نشستند، زیرا می‌دانستند او برای برداشتن لوازم شخصی به منزل پدرش بازمی گردد.
حدود ساعت ۵ بامداد بود که متهم با یک خودروی اجاره‌ای به محل رسید، اما ناگهان با دیدن اوضاع و احوال مشکوک، پا به فرار گذاشت و به طرف باغی در اطراف بولوار جانباز گریخت. تیراندازی‌های ماموران در سپیده صبح نیز مثمر واقع نشد و او همچنان به فرار ادامه داد تا این که داخل باغ ناپدید شد.
قاضی زرقانی که می‌دانست اگر ماجرای تعقیب و گریز رها شود، متهم به مکان نامعلومی می‌رود، دستور محاصره اطراف باغ را صادر کرد و این گونه گروه ویژه نیرو‌های انتظامی با نظارت سرهنگ مجدی وارد باغ شدند تا این که در تاریکی شب ناگهان متهم از زیر یکی از بوته‌های بزرگ باغ بیرون پرید و پا به فرار گذاشت، اما نیرو‌های انتظامی فرصت فرار دوباره را به او ندادند و در یک عملیات دفاع شخصی او را زمین گیر کردند.
با انتقال متهم به کلانتری تحقیقات از وی آغاز شد، اما ساعتی بعد و با دستور مقام قضایی برای بازجویی‌های تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت و ادعا کرد که ابتدا مقتول او را از پشت با ضربه تبر مجروح کرده و او هم در دفاع از خود دست به چاقو برده است.


خواهرکشی برای نفرت از زن عمو!

سومین قتل تعطیلات نوروزی در پنجم فروردین زمانی رخ داد که جوان ۲۷ ساله‌ای از آمدن زن عمویش به مشهد خبردار شد. او که مدعی بود نفرت عجیبی از زن عمویش دارد، دورهمی خانوادگی در باغ را رها کرد و به بولوار شهید نامجو بازگشت، چون یقین داشت که زن عمویش هر زمان از اهواز به مشهد مسافرت می‌کند، سری هم به خانواده او می‌زند!
ولی زمانی که به منزل رسید فقط خواهرش را در خانه تنها دید. او که تصور می‌کرد خواهر ۲۴ ساله اش ماجرای حضور او برای کتک زدن زن عمویش را به اطرافیان اطلاع داده است، بسیار عصبانی شد و به درگیری با خواهرش پرداخت و او را خفه کرد.
بعد از این ماجرا هم با پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد. دقایقی بعد کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد) عازم بولوار نامجو شدند و جوان ۲۷ ساله‌ای را دیدند که با ایما و اشاره، اتاق دیگر منزل را نشان می‌داد.
با انتقال این جوان به بیمارستان، تحقیقات گسترده‌ای با دستورات ویژه قاضی دکتر زرقانی آغاز شد و جوان ۲۷ ساله نیز بعد از مداوا به پلیس آگاهی انتقال یافت. این جوان که با نظارت مستقیم سرهنگ سلطانیان (رئیس اداره جنایی) مورد بازجویی‌های تخصصی قرار گرفته بود، به قتل خواهرش اعتراف کرد. بررسی‌های تخصصی در این باره ادامه دارد.
منبع: روزنامه خراسان
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید