رژه ترامپهای کوچک اروپا
کنت اکروت، عضو ٣٤ساله پارلمان از حزب دست راستی سوسیال دموکرات سوئد، در پاسخ به کسانی که معتقدند مهاجرت میتواند برای کشور مفید باشد، میگوید: چرند است.
کد خبر :
۹۳۱۷
بازدید :
۱۱۲۰
کنت اکروت، عضو ٣٤ساله پارلمان از حزب دست راستی سوسیال دموکرات سوئد، در پاسخ به کسانی که معتقدند مهاجرت میتواند برای کشور مفید باشد، میگوید: چرند است.
حزب آقای اکروت علاقهمند است که نهتنها ورود مهاجران بیشتر به سوئد متوقف شود بلکه بسیاری از کسانی که قبلا وارد کشور شدهاند نیز بیرون ریخته شوند. او فکر میکند غالب مهاجران برای استفاده از سیستم امکانات رفاهی سوئد وارد این کشور شدهاند و این پول باید خرج سوئدیها شود.
قبلا افکاری از این دست در سوئد در حاشیه بود. به مدت ٤ سال، این کشور افتخار میکرد که بیش از هر کشوری در اروپا مهاجر پذیرفته است. در انتخابات ٢٠٠٦ حزب سوسیال دموکرات که زمانی با گروههای نئونازی پیوندهایی داشت، فقط ٢٨درصد آرا را به دست آورد اما در انتخابات سال گذشته، ١٣درصد آرا و در انتخابات اخیر ٢٠درصد آرا را به دست آورد و به دومین حزب بزرگ کشور تبدیل شد.
بیشتر طرفداران سنتی این حزب کارگران هستند، اما اکنون حامیانی از میان دانشگاهرفتهها جذب کرده است. در شهر چندفرهنگی استکهلم، تازه به دوران رسیدههای پولدار با هیجان اعتراف میکنند که دوستان دوران کودکیشان درحال حاضر از حزب سوسیال دموکرات حمایت میکنند.
تقریبا در همه اروپا شرایط مثل سوئد است. در همه قاره، پوپولیستهای دست راستی قدرت میگیرند. در سال جاری، ورود تعداد زیادی از مهاجران به اروپا، حملات سیاستمداران دشمن با اسلام، مهاجرت و اتحادیه اروپا را تشدید کرد. حملات ١٣ نوامبر پاریس نیز ترس از تروریسم را به این ترکیب افزود. در فرانسه جبهه ملی ٢٨درصد از آرا در انتخابات منطقهای را به دست آورد. در لهستان، رأیدهندهها دولت میانهرو طرفدار اتحادیه اروپا را کنار گذاشتند و به نفع حزب ملی- مذهبی عدالت و قانون رأی دادند.
علاوه بر سوئد، احزاب ضد مهاجرت در هلند غالبا بیشترین رأی را دارند؛ در دانمارک و مجارستان، دولت را در دست داشته یا در آن مشارکت دارند. کشور پس از کشور، جنبشهای حاشیهای بهتدریج وارد متن میشوند و رأیدهندههای دلزده از دولتِ نخبگان را تحریک کرده و تهدید میکنند که پروژه اتحادیه اروپا را زیر و زِبَر خواهند کرد.
پوپولیسم ضد مهاجرت در اروپا بهتازگی قدرت گرفته ولی پدیده جدیدی نیست. بسیاری از گروههای امروزی در دهه ١٩٩٠ ریشه دارند، زمانی که مبارزات انتخاباتی با بحث درباره اسلام و اتحاد اروپا بالا گرفته بود. در اواخر سال ٢٠٠٠ حمایت از آنها تا حد زیادی کاهش یافته بود، اما آغاز بحران یورو در سال ٢٠١١ به آنها انرژی دوباره بخشید. میزان رأی به دست آمده توسط جبهه ملی فرانسوی ضد اتحاد با اروپا، بین سالهای ٢٠٠٣ تا ٢٠١١ کاهش یافت اما در سال ٢٠١١ دوباره اوج گرفت. در هلند، گرت ویلدرز تیر انتقادات خود را از اسلام به سوی خروج یونان از اتحادیه اروپا نشانه رفت.
در آغاز سال ٢٠١٣، آلمان حزب پوپولیست دست راستی خود (Alternative fur Deutschland) AFD را داشت که خواستار جدایی از یورو بود.
بحران یورو، رأی پوپولیستها را تقویت کرد زیرا بخش مهمی از رأیدهندگان را بهشدت تحتتاثیر قرار داد. تحریک وحشت عمومی از بیگانگان در بین افراد مسنتر، دانشگاهنرفتهها، کارگران، سفیدها و مردان بیشتر از دیگران است.
این رأیدهندگان باور ندارند که از عضویت اتحادیه اروپا سودی میبرند اما بیشک از تاثیرات بحران یورو ضرر دیدهاند: مالیات افزایش یافته، سود سپرده کاهش یافته و بیکاری بیشتر شده است. پوپولیستها، یونانیها و اسپانیاییهای غیرقابل اعتماد و محدودیتهای موازنه بودجه اتحادیه اروپا را در کسادی اقتصاد خود مقصر میدانند.
وقتي در سال جاري، مهاجران به سوي اروپا سرازير شدند، پوپوليستهاي دست راستي انتقادات خود را به سوي آنها چرخانده و سياستهاي مهاجرپذيري را محكوم كردند. گزارشهاي تلويزيوني از بحران در مرزها، نقش كمپين تبليغاتي بينقصي را برای آنها ايفا كرد. در سال ٢٠١٥، ٨٠هزار پناهجو وارد سوئد شدند كه تعداد زيادي در راهروهاي مدارس و تعدادي نيز در چادرهاي بيرون محوطه جاي داده شدند.
در سال جاري، مدارس و ساختمانهاي دولتي آلمان از يك ميليون مهاجر پذيرايي كردند.
حزب AFD پس از جدايي درونگروهی بين اعضای ضد يورو و ضد مسلمانان، بهسختي روي پا بود ولي بحران مهاجران اين حزب را نجات داد؛ آرا نشان ميدهد كه درحال حاضر در سطح ملي، رأي آنها بين ٦ تا ١١درصد است. در ايتاليا بحران مهاجرت براي هواخواهان قبلي ليگ شمالي فرصتهایي خلق كرد. تحت نظر رهبر جوان گروه، ماتيو سالويني، حزبي كه براي ماندن تقلا ميكرد، همزمان با جبهه ملي فرانسه، روشي ضد مهاجرت پيش گرفته و آرای خود را تا ١٦درصد افزايش داد.
در ماه ژوئن، آقاي سالويني در پاسخ به درخواست پاپ فرانسيس براي خوشامدگويي به مهاجران، با لحني تند گفت كه بهتر است پاپ اعلام كند كه خودش و واتيكان چه تعداد مهاجر پذيرفتهاند. در حقيقت پوپوليستها، فقط به مخالفت با مهاجران و اسلام اكتفا نكردهاند. اغلب آنها محافظهكاري فرهنگي را با سياستهاي اقتصادي چپگرايانه آميختهاند كه هواداران مسنتر و افراد با تحصيلات پايينتر را راضي ميكند.
PIS١ لهستان، سن بازنشستگي را پايينتر اعلام كرد و به معدنكاران وعده كمكهاي بيشتر دولتي ميدهد. جبهه ملي فرانسه از سن پايينتر بازنشستگي و سياستهاي حمايتي بيشتر از كشاورزان جانبداري ميكند. آقاي ويلدرز میخواهد پولی كه درحال حاضر صرف اسكان مهاجران ميشود، خرج درمان سرطان شهروندان هلندي شود.
حزب مردم سوییس و ADF دو استثنا هستند كه هر دو ليبرال و مخالف دادن امتيازات وسيع رفاهي دولتي هستند. وقتي اخيرا از فراکه پتری، رهبر حزب ADF پرسيدند كه آيا با ماري لوپن فرانسوي همكاري ميكند، با تعجب پاسخ داد كه جبهه ملي فرانسه يك «حزب شديدا سوسياليستي» است، در حالي كه حزب او به «آزادي و مسئوليت فردي» معتقد است، اما اغلب احزاب پوپوليستي دست راستي مانند ١PIS، جبهه ملي و حزب آزادي آقاي ويلدرز(PVV) فکر میکنند. آندره كوروول از دانشگاه آزاد آمستردام ميگويد: «آنها خواستار بخشهاي خاصي از رفاه اجتماعي هستند اما فقط براي شهروندان كشور خود.»
اعتراض به اين كه رفتار با مهاجران بهتر از شهروندان كشور است، نخستینبار در سوئد انجام شد. دموكراتهاي سوئد هيچ اهميتي به اوضاع مهاجران نميدهند. جوليا كرونليد، نماينده حزب دموكرات سوئد ميگويد: «ما چيزي را ميگوييم كه مردم ميگويند.»
اين يكي ديگر از خصلتهاي مشترك پوپوليستهاي دست راستي اروپاست: اين باور كه به جای تعصبات مخرب و آسيبرسان، آنها واقعیتی را منعکس میکنند که بسياری سياستمداران سعي ميكنند آنها را تصحيح كنند و به مردم بقبولانند.
خانم لوپن و آقاي ويلدرز هر دو امسال براي سخنرانيهاي پر از نفرت خود به دادگاه فراخوانده شدند. لوپن براي انتقاد از نمازخواندن مسلمانان در خيابان و ديگري براي درخواست كاهش تعداد مراكشيها در هلند. كارگري در آمستردام ميگويد: «او چيزي را ميگويد كه وجود دارد. او واقعيت را به دولت و قدرت ميگويد.»
تلاش براي ممنوع كردن چنين سخنرانيهايي، خوراك پوپوليستها را براي متهم و محكوم كردن بيشتر رقيب آماده ميكند و به حاميان آنها اين حس را ميدهد كه سياستمداران نخبه سعي دارند آنها را از ميدان به در كنند.
در اين مورد، پوپوليستها درست ميگويند. در بسياري از كشورها، سياستمداران نخبه، دهههاست كه آنها را بيرون نگه داشتهاند و هنوز هم آنها را به حساب نميآورند. در فرانسه، سوسياليستها در ٣ منطقه، از انتخابات بيرون آمدهاند تا به رقباي جمهوريخواه خود شانس بيشتري براي شكست دادن جبهه ملي در دور دوم انتخابات بدهند.
در سوئد، سياستمداران پرطرفدار از پوپوليستها دوري ميكنند؛ گروههاي راست و چپ در سال ٢٠١٤ پيماني امضا كردند كه جايي براي اتحاد با دموكراتهاي سوئد باقي نگذاشت. در منطقهاي نزديك مالمو، جايي كه طرفداري از دموكراتهاي سوئد بسيار قوي است؛ مادلين، مسئول يك فروشگاه قديمي لوزام برقي با انزجار ميگويد: «اين كشور دموكرات نيست، بيشتر شبيه ديكتاتوري است.»
برخي معتقدند به جاي ناديده گرفتن پوپوليستها، باید آنها را در دولت به كار گرفت و از آنجایی که برای وارد دولت شدن، مجبور به مصالحه و سازش شدهاند، مجبورند مسئوليت شكستها را بپذيرند؛ در نتیجه، هوادارانشان كاهش مييابد. حزب Finns از ماه مي در دولت بوده و به دليل اقتصاد بسيار ضعيف فنلاند، آراي آن از ١٨درصد به ٩درصد كاهش داشته است.
چرا صربستان و اسپانيا مصون ماندهاند
كاس ماد، كارشناس امور پوپوليستهاي دست راستي اروپا ميگويد: «اما شريك كردن آنها در دولت لزوما به كاهش تعداد حاميان نخواهد انجاميد.»
حزب مردم دانمارك از اتحاد دولت كشورش حمايت ميكند و هيچ وقت تا اين حد قدرتمند و محبوب نبوده است. حزب مردم سوييس از دهه ١٩٩٠ در دولت نقش داشته و در اغلب انتخابات اخير، ٢٩درصد آرا را به دست آورده است. Fidesz، حزب مجارستاني نخست وزير ويكتور اوربان، از سال ٢٠١٠ در قدرت بوده است. تابستان امسال، او راديكالترين سياست ضد مهاجرت در اروپا را اتخاذ كرده است: مرزهاي مجارستان را سيم خاردار كشيد و محبوبيتاش از ٢٨درصد در ماه آوريل به ٤٣درصد در اكتبر رسيد.
برخی كشورهاي اروپايي كه پوپوليسم ضد مهاجرت در آنها موفق نبوده است، حيرتآورند. كشورهاي غرب بالكان، با تاريخي مملو از خشونتهاي داخلي، زميني مساعد براي رشد بیگانههراسی است. با وجود این، در ٢٠١٥ صدهاهزار مهاجر از طريق مقدونيه، صربستان، كرواسي و اسلووني بدون هيچگونه واكنش سياسي محلي عبور كردهاند.
آنا پتروشوا، سردبير سايت خبري بينش بالكان میگوید: «هیچکس انتظار ندارد مهاجران در بالکان بمانند.» اما اين مسأله در مجارستان هم همينگونه است و مهاجران قصد ندارند بمانند، آنها فقط از بالكان عبور ميكنند. اينس ساباليك، ستوننويس ميگويد: «خاطره مهاجراني كه در طول جنگهاي يوگسلاوي زجر كشيدند، ميتواند در اين امر دخيل باشد. همه مردم کرواسي زماني را كه در «كيسههاي پلاسيتكي زندگي ميكردند» بهخاطر دارند.»
مورد ديگر در اسپانيا است، جايي كه از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١٠ تعداد مهاجران (بيشتر ازآمريكاي لاتين و آفريقا) ٦ برابر شد (٦ ميليون نفر) و ١٢درصد جمعيت كشور را تشكيل داد. با همه اينها، تلاشها براي ايجاد حزبهاي ضد مهاجرت، همگي با شكست مواجه شد. خوزه ايگناسيوتوربلانكا از بخش روابط خارجي كمیسيون اروپا ميگويد كه اسپانياييها همچنان ناسيوناليسم و نژادپرستي را با ديكتاتوري فاشيستي فرانكو پيوند ميزنند و از آن هراس دارند.
اما به نظر ميرسد كه اروپاي شمالي در حلقه باطل گرفتار شده است. در حالي كه پوپوليستها كرسيهاي بيشتري در مجلسهاي اروپا به دست ميآورند، پاول شفر، سوسياليست هلندي ميگويد: «حزبهاي فعال دست راستي و دست چپي» بايد با هم متحد شوند تا بتوانند دولت را اداره كنند. اين مسأله انرژي سياستمداران راست و چپ را به هرز ميبرد و صحت بحث پوپوليستها كه دولت توسط گروهي از باسوادان اداره ميشود و مردم در آن جايي ندارند را ثابت ميكند.
احتمال اينكه تمايل رأيدهندهها براي خوشامدگويي به مهاجران جديد افزايش يابد، زياد نيست اما تلاش مهاجران براي ورود به اروپا متوقف نشده است. سوئد براي سال آينده منتظر بيش از صدهزار مهاجر است. آنها وارد كشوري ميشوند كه مردمش روزبهروز كمتر از قبل خواهان پذيرش غريبهها هستند.
١-PIS حزب دست راستی، محافظهکار ملی «قانون و عدالت»
منبع: اکونومیست
۰