ترافیک پدیده نامزدهای پوششی
ماجرای نامزد پوششی در جریان اصولگرایی به علت اطمینان از تأیید صلاحیت نامزدهای اصلی بیشتر قابل نقد است تا اصلاحطلبی. اصلاحطلبان هیچوقت از تأیید صلاحیت نامزدهایشان مطمئن نیستند برای همین عجیب نیست اگر با نامزدهای پوششی و زاپاس وارد میدان شوند.
مطهری نامزد پوششی لاریجانی، جلیلی نامزد پوششی رئیسی، جهانگیری نامزد پوششی لاریجانی، زاکانی نامزد پوششی رئیسی، پزشکیان نامزد پوششی جهانگیری، رستم قاسمی و سعید محمد نامزد پوششی محسن رضایی، آخوندی نامزد پوششی جهانگیری و.... تعداد نامزدهای پوششی در انتخابات ۱۴۰۰ از تعداد نامزدهای اصلی فراتر رفته است!
موضوع نامزد پوششی از انتخابات ۹۲ بود که کمی باب شد؛ تا پیش از آن نه اسمی از آن بود نه در عمل کسی قرار بود دیگری را در انتخابات پوشش دهد و بعدا به نفعش کنار رود. همجناحیها اگر میآمدند واقعا برای یک رقابت درون و برونگروهی آمده بودند. انصرافی هم اگر در کار بود، دلایل دیگری داشت.
اما همین هم نافی این نیست که حتی بعد از تأیید صلاحیت هم در نقش پوششی عمل نکنند مثلا از پزشکیان سؤال شده که آیا او پوششی جهانگیری است و او گفته من با قدرت در صحنه هستم، اما اگر اقبال مردم در جبهه اصلاحات براساس نظرسنجیهای ملی به یک نفر زیادتر باشد، گفتهام به نفع آن فرد کنار میروم. اشتباه است که گفته شود نامزد پوششی جهانگیری هستم!
مطهری هم قبلا گفته بود: «من بهطور مستقل و جدی وارد عرصه رقابت شدهام؛ برای گرمکردن فضا برای کسی نیامدهام و لاریجانی هم اعلام نامزدی خودم هم بدون اطلاع او بوده و خبر نداشته است؛ هماهنگی بینمان نبوده و اینکه بگویید به عنوان کاندیدای پوششی آمدهام، درست نیست». این پاسخهای صریح، اما در جریان اصولگرایی و از زبان چهرههایی که در مظان پوششیبودن قرار دارد، شنیده نمیشود.
در جریان اصولگرایی ماجرا متفاوت است. سال ۹۲ مشخص بود که حدادعادل، ولایتی، قالیباف و جلیلی هر چهار نفر تأیید صلاحیت میشوند. بااینحال با اعلام اینکه قرار است یکی بماند و سه تا کنار روند وارد گود انتخابات شدند تا سه نفر نقش پوششی یک نفر دیگر را بازی کنند.
اگرچه نامزد پوششی هیچ سالی به اندازه امسال رنگ عیان و واضح نداشته است. در دورههای قبل میشد رگههایی از رقابت درونگروهی را بین نامزدهای پوششی دید و از قبل مشخص نبود که دقیقا کدام نامزدها قرار است پوشش باشند و کدامیک اصلی. امسال، اما نامزدهای پوششی هم تعداد بیشتری دارند هم وضوح بیشتری.
معروفترین نامزد پوششی انتخابات آینده که تقریبا همه از او بهعنوان پوشش ابراهیم رئیسی یاد میکنند، سعید جلیلی است؛ چراکه هم گعدههای ائتلافساز اصولگرایی یعنی شورای وحدت و شورای ائتلاف و هم دیگر چهرههای اصولگرایی و نمایندگانشان در مجلس و کمپینهای مردمیشان بارها و بارها اعلام کردهاند که نامزد اصلیشان ابراهیم رئیسی است. شکی هم در تأیید صلاحیت هر دو نفرشان وجود ندارد.
در این صورت این سؤال باقی میماند که دلیل ثبتنام سعید جلیلی چیست؟ ابراهیم رئیسی چه نیازی به نامزد پوششی دارد؟ آیا نگرانی از اینکه نام رئیسی از صندوق رأی خارج نشود، باعث شده که فردی را برای کمک به او در مناظرات بفرستند؟
این اصل اساسی است که هر نامزدی باید مورد توجه قرار دهد. در هشت سال تحت عنوان «دولت سایه»، سایه به سایه تحولات کشور را دنبال کردیم و برای موضوعات مختلف و اولویتهای اصلی کشور، راهحلها و پاسخهایی را که از نظر ما بیطرف و قابل دفاع است، پیدا کردیم.
لاله افتخاری، عضو شورای وحدت اصولگرایان اول، مدعی شده که ما نامزد پوششی نداریم، اما بعد گفته اگر هم داشته باشیم، از اصلاحطلبان یاد گرفتهایم که جهانگیری را ضربهگیر روحانی کردهاند، اما ما نامزدهایمان ضربهگیر نیستند!
به نظر میرسد اصولگرایان قرار است با تیم کابینه خود وارد گود انتخابات شوند و برای هر نامزد پوششی که محتمل است، در کابینه بعدی سهم و جای مشخصی داشته باشد کار ویژهای در انتخابات تعریف شده؛ مثلا برخی معتقدند سعید جلیلی قرار است حریف یا حریفان انتخاباتی رئیسی را که گزینهای مابین اصلاحطلبی و حامیان دولت فعلی هستند، در حوزه دیپلماسی و برجام به چالش بکشند.
امیرحسین قاضیزاده هم اگرچه مدعی شده مستقل است و بدون حمایت جریانی میخواهد در انتخابات شرکت کند، اما او هم در صورت تأیید صلاحیت احتمالا در تیم رئیسی بازی میکند.
تنها اصولگرایی که احتمالا مانند سال ۹۶ جدا از ائتلافهای پوششی وارد عمل خواهد شد و سعی خواهد کرد که در هر دو جبهه به تنهایی بجنگد، محسن رضایی است؛ البته درباره او هم گفته میشود که سعید محمد یا رستم قاسمی ممکن است در نقش پوششی او عمل کنند، اما با توجه به محدودیت سقف تأیید صلاحیتشدهها بعید به نظر میرسد که این نامها در میان تأیید صلاحیتشدگان به چشم بخورند. این احتمال هم بسیار زیاد است که زودتر از موعد اعلام صلاحیتها به نفع نامزد اصلی کنار بکشند.