وعدههای فراموش شده
بدیهی بود که دادن وعدههای اینچنینی از سوی آقای رییسی و صدالبته سایر رقبای ایشان نه موضوعیت و اهمیت داشت و اگر اشارهای هم میشد، چندان تاثیری در جلب افکار عمومی نداشت.
کد خبر :
۹۵۳۸۳
بازدید :
۲۹۸۷
ابوالفضل نجیب | معمولا وعدههای کاندیداها در جریان رقابتهای انتخاباتی بخشی معطوف به حوزه فرهنگ و هنر و بالمال در حوزه اجتماعی به آزادیهای مدنی و سیاسی و... اختصاص مییابد.
البته این رویکرد نسبت مستقیم با خاستگاههای جناحی و فکری و هدفگذاریهای کلان در این حوزهها دارد. با این همه و همواره کاندیداها ولو برای جلب حمایت و جذب طیفهای اینگونه ولو درحد حرف و شعار بخشی از وعدههای خود را به این موضوعات معطوف میکنند.
فراموش نمیکنیم در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۳۹۲ حسن روحانی با درک اهمیت موضوعی مثل حصر و وعده رفع آن موفق به جذب آرای طیف وسیعی از رایدهندگان شد. بدیهی بود که دادن وعدههای اینچنینی از سوی آقای رییسی و صدالبته سایر رقبای ایشان نه موضوعیت و اهمیت داشت و اگر اشارهای هم میشد، چندان تاثیری در جلب افکار عمومی نداشت.
اما درنهایت این میزان انفعال گریبان موضوعات تا حدی مرتبط و غیرمرتبط حتی در حوزه فرهنگ و هنر را نیز گرفت. فراموش نکنیم طراحی سوالات صدا و سیما و مسکوت گذاشتن اینگونه سوالات البته فرصت مغتنمی دراختیار کاندیداها قرار داد تا بالکل دور وعدههای اینچنین را خط بکشند و مسکوت بگذارند.
آنچه در این خصوص میتوان یادآور شد اطمینان خاطر کاندیداها و به شهادت آنچه واقع شد نقش پوششی بودن آنها در این رقابت بود. با این حساب و با انتخاب آقای رییسی شاید حالا بتوان درخصوص خاستگاهها و اهداف و برنامههای ایشان در موضوع فرهنگ و هنر و به همان اندازه بسط و توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی و سیاسی و رسانهای سوال کرد.
با این توضیح که در وعدههای ایشان کمترین نشانی از این موضوعات نه مشاهده و نه حتی در نخستین نشست مطبوعاتی سوالی در این خصوص از ایشان مطرح شد.
شاید بتوان بخشی از این انفعال و بیاعتنایی به این موضوعات را معطوف به ذهنیت پرسشگران و به همان اندازه شاید سیستم نظارت بر خوانش سوالات خبرنگاران تلقی کرد. با این حال آنچه این رویکرد منفعلانه را تاملبرانگیز میکند مسکوت و مفغول گذاشتن این بخش از مطالبات از سوی رسانهها است.
شاید بتوان بخشی از این انفعال و بیاعتنایی به این موضوعات را معطوف به ذهنیت پرسشگران و به همان اندازه شاید سیستم نظارت بر خوانش سوالات خبرنگاران تلقی کرد. با این حال آنچه این رویکرد منفعلانه را تاملبرانگیز میکند مسکوت و مفغول گذاشتن این بخش از مطالبات از سوی رسانهها است.
مسکوت گذاشتن این مطالبات در یادداشتهای چند روز گذشته در روزنامههای کشور شاید بخشی معطوف به همین ذهنیت و شاید هم اولویتبندی مسائل مهمتر از جمله معیشت مردم و به همان اندازه مذاکرات وین باشد. حتی با این فرض هم نمیتوان و نباید تا این میزان موضوعات اینچنین و تا این اندازه به حاشیه رانده شود.
آنچه البته در این رابطه گفتنی است بافت و ترکیب و بهواقع چیدمان کاندیداهایی است که ظاهرا و از اساس هیچ رغبت و قرابتی با موضوعات اینچنین نداشته و ندارند. حداقل سبقه کاندیداهای احراز صلاحیت شده در این دوره میتواند نشان از کمترین دغدغه و توجه آنها به موضوعات اینچنین باشد.
اینکه چنین چینشی چه اندازه تعمدی و چه میزان اتفاقی بوده، البته میتواند موضوع بحثی جداگانه باشد. آنچه شاید در این خصوص بتوان به اصحاب فرهنگ و هنر و به خصوص کسانی که با عنوان سلبریتی به حمایت از آقای رییسی اهتمام نموده، گوشزد کرد، اینکه حداقل در حوزه کاری و آنچه به حرفه و آینده آنها مربوط میشود، برای طرح مطالبات و انتظارات آتی خود نیز جدیت و اهتمام نشان دهند.
این مطالبهگری صدالبته بر اهل رسانه و همان اندازه فعالان و کنشگران سیاسی چه در قالب احزاب و تشکلات قانونی و چه مستقل واضح و مبرهن است.
اهمیت و پرسشگری درباره این مطالبات از آن روی میتواند حائز اهمیت باشد که اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه همچون مردمی که در انتظار تحقق وعدههای ریز و کلان رییس دولت سیزدهم هستند، تکلیف خود را با گفتمان ریاست دولت سیزدهم بدانند.
۰