درگیری محمود صادقی با همتی!
سخن صادقی مبنیبر اینکه همتی بدون هماهنگی با اصلاحطلبان وارد انتخابات شد، ناظر به آن است که او اصلا در لیست ۱۴ نفره نهاد اجماعساز قرار نداشت و بهنوعی بعد از رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاحطلب او و مهرعلیزاده در صحنه باقی ماندند.
عبدالناصر همتی چند روز پیش در نشستی برای تقدیر از اعضای ستاد انتخاباتیاش در انتقاداتی تند دولت و اصلاح طلبان را خطاب قرار داد.
او گفت: «جفایی که دولت در حق من کرد که هیچوقت یادم نمیرود، حتی یک نفر از آنها به حمایت از من برنخاستند؛ درحالیکه من چوب آنها را در انتخابات خوردم، مشکلات اقتصادیای که ناشی از عملکرد برخی دوستان بود و من تلاش کرده بودم بخشی از مشکلات را در بانک مرکزی رفع کنم. من در واقع قربانی عملکرد ضعیف برخی دیگر شدم، در مناظرات البته با قدرت از آنها دفاع کردم؛ چون وظیفه خود میدانستم و دوسالو نیم در این دولت کار کرده بودم.
او علیه اصلاحطلبان هم اینگونه سخن گفته است: «بزرگان اصلاحطلب. من در آخرین صحبتهایم در کلابهاوس گفتم من و خانوادهام به همراه مجموعهای از جوانان ورود کردیم و احساس تنهایی نکردم؛ اما انتظار داشتم که بزرگان دراینباره تصمیم بگیرند، اینکه فقط اطلاعیه بدهند و غیرمستقیم حرف بزنند، بهطوریکه یک نفر شاید فکر کند از همتی حمایت کرده باشند، اینکه کاری نداشت و همه میتوانستند چنین اطلاعیهای بدهند. دائم میگویند چرا کاندیدا شدی؟ مگر بقیه کی هستند؟
این سخنان روز گذشته با واکنش تند محمود صادقی مواجه شد؛ به نحوی که او در توییتر خود نوشت: «جناب آقای همتی! لطفا طوری اظهارنظر نفرمایید که کسانی که از شما حمایت کردند، پشیمان شوند؛ کسی که مستقل و بدون هماهنگی تشکیلاتی قبلی نامزد میشود، نباید طلبکار حمایت تشکیلاتی باشد. بعضی از تعابیر شما این شائبه را تقویت میکند که شما هم از بازیگران مهندسی انتخابات هستید».
سخن صادقی مبنیبر اینکه همتی بدون هماهنگی با اصلاحطلبان وارد انتخابات شد، ناظر به آن است که او اصلا در لیست ۱۴ نفره نهاد اجماعساز قرار نداشت و بهنوعی بعد از رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاحطلب او و مهرعلیزاده در صحنه باقی ماندند که همان زمان بسیاری از تحلیلگران باور داشتند اصلاحطلبان به دلیل آنکه نامزد حداکثری و مورد قبول تمام اصلاحطلبان در اختیار ندارند، نباید از هیچ نامزدی حمایت کنند.
در حقیقت این سخن همتی مبنیبر آنکه سران اصلاحات باید از او حمایت میکردند، انتظاری بیش از اندازه است؛ زیرا همین میزان که خاتمی بهطور غیرمستقیم حمایت کرد یا آنکه نهاد اجماعساز منع تشکیلاتی برای حمایت احزاب از نامزدهای موجود قرار نداد، خود حکایت از گشادهدستی داشت؛ زیرا اگر قرار بود اصلاحطلبان به میثاق تشکیلاتی خود متعهد بمانند، تحت هیچ شرایطی نباید همین میزان حمایت از نامزدی که در اصلاحطلببودنش تردید بود، انجام میدادند.
علاوهبراین به نظر میرسد که همتی بهنوعی بدش نمیآمد که اصلاحطلبان در عمل انجامشده قرار بگیرند تا برخلاف تمام تحلیلها و بررسیهایی که در یک سال گذشته انجام داده بودند، صرفا به دلیل آنچه از خروجی شورای نگهبان بیرون آمد، از او حمایت کنند و هرچند همتی به بخشی از این خواستهاش یعنی در کار انجامشده قرارگرفتن اصلاحطلبان رسید؛ اما به باور برخی فعالان سیاسی اصلاحطلب اتفاقا مصلحت تشکیلاتی اصلاحطلبان ایجاب میکرد که از همتی حمایت صورت نگیرد.
برای مثال علی صوفی همین چند روز پیش گفته بود: «این وضعیت در انتخابات اخیر خودش را کاملا نشان داد؛ اما اصلاحطلبان در انتخابات ۹۸ سعی کردند که راه خود را از دولت روحانی جدا کنند و به نحوی تبری بجویند و هویت خود را بازسازی کنند.
یا او در جای دیگری میگوید که حتی اگر همتی رأی میآورد، هزینهاش بیشتر از رأینیاوردنش برای اصلاحطلبان بود: «پیروزی آقای همتی بهعنوان کاندیدای بخشی از اعضای جبهه اصلاحات، تهدیدش به مراتب بیشتر از فرصتی بود که الان ما در اختیار داریم و آن تهدید بیشتر بوده است؛ چون اولا آقای همتی چهره شاخص اصلاحطلب نبود و در واقع بهمثابه یک هندوانه دربستهای بود. آن اعتباری که لازم بود در حاکمیت داشته باشد و بتواند قویتر از آقای روحانی عمل کند، ما در ایشان ندیدیم».
حالا گویا هم همتی از اصلاحطلبان ناراضی است و هم اصلاحطلبانی که از او حمایت نکردند و هم حتی اصلاحطلبانی مانند محمود صادقی که حزبش بهطور رسمی از همتی حمایت کرد، از او رضایت ندارند و شاید چنین شرایطی ماحصلِ نبود یک استراتژی واحد در انتخاباتی باشد که از پیش مشخص بود زمین بازی اصلاحطلبان نیست.