شلیک به زن صیغه ای؛ قتل یا حادثه؟
در این هنگام الهام نیز کنار من نشسته و در حال پوست کردن سیب زمینی بود. وقتی سلاح را تمیز میکردم ناگهان ماشه را فشردم تا از کارکرد آن مطمئن شوم، ولی در یک لحظه گلوله شلیک شد و به سر زن صیغهای ام اصابت کرد!
با کشف جسد دفن شده در یک باغ ویلای شخصی، راز شلیک به زن صیغهای در مشهد فاش شد. چند روز قبل مرد جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی، ادعا کرد همسر صیغهای اش از روز سه شنبه هفته قبل از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است.
او با گزارش گم شدن همسر ۳۰ ساله اش، از پلیس برای یافتن وی درخواست کمک کرد، اما در همان بررسیهای اولیه فنی کارآگاهان، ماجرا مشکوک شد چرا که همه تحقیقات غیرمحسوس و ردزنیهای اطلاعاتی برای زنده بودن این زن ۳۰ ساله به بن بست میرسید بنابراین پرونده مذکور آرام آرام رنگ جنایت به خود گرفت و به شعبه قضایی ویژه جنایی ارسال شد.
ساعتی بعد «محمدرضا» مقابل کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی نشست و در پاسخ به سوالات کارآگاهان باز هم ادعاهای گذشته خود را تکرار کرد و گفت: من متاهل هستم، اما از مدتی قبل «الهام» را به عقد موقت خودم درآوردم و هفتهای دو روز نزد او میرفتم، اما او سه شنبه هفته قبل از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است.
در این هنگام کارآگاهان حلقه سوالات را تنگتر کردند و از او خواستند تا مکانهای حضورش در روز گم شدن «الهام» را شرح دهد، اما آن چه «محمدرضا» بر زبان میراند با حقیقت موضوع مطابقت نداشت!
در این لحظه کارآگاهان اسنادی از خودروی او را هنگام حرکت در جاده توس و جاده چناران، مقابلش گذاشتند و از او توضیح خواستند. این گونه بود که جوان ۳۵ ساله با دیدن شواهد و مدارک انکارناپذیر، چشم به سنگ فرشهای اتاق بازجویی دوخت و به ناچار ماجرای وحشتناکی را فاش کرد.
او به کارآگاهان اداره جنایی گفت: آن روز (سه شنبه) به منزل همسر صیغهای ام در بولوار امیریه در شهرک الهیه مشهد رفته بودم که مشغول تمیز کردن اسلحه کلت جنگی ام شدم. در این هنگام «الهام» نیز کنار من نشسته و در حال پوست کردن سیب زمینی بود. وقتی سلاح را تمیز میکردم ناگهان ماشه را فشردم تا از کارکرد آن مطمئن شوم، ولی در یک لحظه گلوله شلیک شد و به سر زن صیغهای ام اصابت کرد!
او کف اتاق افتاد و من که خیلی ترسیده بودم دست و پایم را گم کردم و نمیدانستم چه کار کنم که ناگهان نقشهای به ذهنم رسید. جسد همسرم را درون ساکی گذاشتم و با خودروی سواری خودم آن را به باغ ویلای شخصی در جاده توس بردم.
کنار دیوار باغ زمین را حدود ۲ متر حفر کردم و جسد را درون آن انداختم. بعد از آن برای این که آثار جرم را از بین ببرم، گوشی تلفن همراه همسرم را برداشتم و در حالی به طرف جاده چناران حرکت کردم که ساک را نیز درون خودرو گذاشته بودم. زمانی که به نقطهای خلوت در حاشیه جاده مشهد - چناران رسیدم، گوشی تلفن، ساک و دیگر اسناد را به آتش کشیدم و سپس به پلیس آگاهی آمدم تا نقشه ام را تکمیل کنم!...
با اعترافات تکان دهنده این مرد ۳۵ ساله، بلافاصله بررسیهای عملیاتی با حضور قاضی «عارفی راد» برای پیدا کردن بقایای جسد در حالی آغاز شد که متهم با راهنماییهای مقام قضایی اسلحه جنگی خود را نیز تحویل پلیس داد و سپس گروه تخصصی کارآگاهان با نظارت و هدایت سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) عازم باغ ویلای شخصی در جاده توس شدند.
گزارش خراسان حاکی است با پیدا شدن جسد دیگر راز این جنایت هولناک فاش شد، اما همچنان تحقیقات در دهلیزهای تاریک این پرونده جنایی برای روشن شدن ادعاهای متهم و چگونگی وقوع این ماجرای وحشتناک با راهنماییهای قضایی و توسط گروه ورزیده کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ وحید حمید فر (افسر پرونده) ادامه دارد.