قتل عمه خانم با ضربات ماهی‌تابه

قتل عمه خانم با ضربات ماهی‌تابه

آخرین‌بار به خانه عمه پدرم رفتم تا به او بسته معیشتی بدهم، اما او گفت بهتر است با پسرش هماهنگ کنم. من به او گفتم خودش با پسرش تماس بگیرد. او بعد از تماس با پسرش به آشپزخانه رفت تا برایم چای بیاورد که با ماهی‌تابه به سرش زدم و طلاهایش را دزدیدم.

کد خبر : ۱۰۱۸۱۸
بازدید : ۶۳۵۸

پسری که برای به‌دست‌آوردن طلا‌های عمه پدرش دست به قتل زده است، با نقض حکم قصاص از سوی دیوان عالی کشور یک بار دیگر پای میز محاکمه رفت. متهم یک سال قبل برای سرقت طلا‌های عمه پدرش با تابه به سر او کوبیده و باعث مرگ زن تنها شده بود، اما دیوان عالی کشور با این استدلال که ضربات واردشده به سر قربانی نوعا کشنده نبوده حکم صادره را نقض کرد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده متهم ادعا کرد قصد قتل نداشت و تصور نمی‌کرد عملش موجب مرگ شود. به گزارش خبرنگار ما، سال ۹۹ مأموران کلانتری ۱۵۳ شهرک ولیعصر در جریان کشته‌شدن زن ۷۹ساله‌ای به نام گلی قرار گرفتند و راهی خانه زن تنها شدند.

جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و پسر گلی به مأموران گفت: مادرم به تنهایی در خانه‌اش زندگی می‌کرد و، چون بیماری قلبی داشت من در خانه‌اش دوربین مداربسته گذاشته بودم تا همیشه او را ببینم و مراقبش باشم. بار آخر مادرم را دیدم که وضو گرفته بود و می‌خواست نماز بخواند، اما چند دقیقه بعد متوجه شدم دوربین مداربسته خاموش شده است. من که نگران شده بودم با مادرم تماس گرفتم، اما پاسخ نداد.

به همین خاطر سراسیمه به خانه مادرم رفتم و با جسد او روبه‌رو شدم. طلا‌های مادرم سرقت شده و گمان می‌کنم یک آشنا او را کشته است. مأموران پلیس در نخستین گام از بررسی‌ها به تحقیق از فرزندان قربانی پرداختند و دریافتند از مدتی قبل پسر برادرزاده قربانی به نام مانی ۲۳ساله به بهانه تحویل‌دادن بسته‌های معیشتی به خانه این زن رفت‌و‌آمد داشته است.

چند ساعت بعد دوست مانی به پلیس آگاهی رفت و به مأموران پلیس گفت می‌داند چه اتفاقی افتاده است. او گفت: وقتی برای تفریح با مانی به آب‌میوه‌فروشی رفته بودیم او هنگامی که قصد داشت از جیبش کارت عابربانکش را در‌بیاورد، یک انگشتر و النگوی زنانه از جیبش بیرون افتاد و حرف‌های عجیبی درباره اینکه عده‌ای یک زن را به بهانه تحویل بسته معیشتی کشته‌اند، زد.

به‌این‌ترتیب مانی بازداشت شد و در بازجویی‌ها به قتل عمه پدرش با انگیزه سرقت طلاهایش اعتراف کرد و به بازسازی صحنه جرم پرداخت. درحالی‌که پزشکی قانونی علت مرگ را عارضه قلبی ناشی از ضربه جسم سخت به سر اعلام کرده بود، مانی در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پایه میز محاکمه رفت.

در ابتدای جلسه فرزندان قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند. در ادامه مانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من در یک کارگاه تولیدی کمددیواری کار می‌کردم، اما به خاطر همه‌گیری ویروس کرونا کارگاه تعطیل شد و بی‌کار شدم. ۱۰ میلیون تومان از صاحبکارم قرض گرفته بودم، اما نمی‌توانستم بدهی‌ام را بدهم.

در مدت بی‌کاری با یکی از ارگان‌های دولتی همکاری دور داشتم و در توزیع بسته‌های معیشتی به آن‌ها کمک می‌کردم. به همین خاطر چند بار به خانه عمه پدرم رفتم و به او بسته معیشتی دادم، اما پسران او به من گفته بودند به خانه مادرشان نروم.

آخرین‌بار به خانه عمه پدرم رفتم تا به او بسته معیشتی بدهم، اما او گفت بهتر است با پسرش هماهنگ کنم. من به او گفتم خودش با پسرش تماس بگیرد. او بعد از تماس با پسرش به آشپزخانه رفت تا برایم چای بیاورد که با ماهی‌تابه به سرش زدم و طلاهایش را دزدیدم.

من واقعا قصد قتل نداشتم و فقط به خاطر نیاز شدید مالی وسوسه شدم. من پشیمان هستم و تقاضای بخشش دارم. این متهم درباره اظهاراتش نزد یکی از دوستانش گفت: بعد از قتل حالم بد بود. به همین خاطر همراه دوستم بیرون رفتم. من برای اینکه آرام شوم ماجرای قتل را توضیح دادم و به دروغ گفتم شنیده‌ام افرادی به بهانه توزیع بسته‌های معیشتی زن تنها را کشته‌اند.

با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند. رأی صادره مورد اعتراض متهم و وکیل‌مدافعش قرار گرفت و پرونده در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت. قضات دیوان عالی کشور با این استدلال که طبق نظریه پزشکی قانونی ضربه تابه به سر مقتول نوعا کشنده نبوده و مقتول به دلیل بیماری زمینه‌ای، سن بالا و استرس ناشی از حادثه دچار عارضه قلبی شده و فوت کرده است، حکم قصاص را نقض کردند و پرونده را دوباره به شعبه بازگرداندند.

متهم در جلسه رسیدگی دوباره به پرونده‌اش در جایگاه ایستاد. در ابتدای جلسه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد و سپس اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. آن‌ها گفتند: مادر ما بیماری زمینه‌ای نداشت. او هر سه ماه یک بار چکاپ می‌شد و به‌هیچ‌وجه بیماری که باعث مرگش شود، نداشت.

مانی او را به قتل رسانده و ما خواستار قصاص هستیم. وقتی نوبت به متهم رسید، او گفت: من قصد کشتن عمه پدرم را نداشتم. از اینکه او بیماری دارد هم خبر نداشتم. با تابه یک ضربه به سرش زدم که بیهوش شود و من بتوانم طلا‌ها را بردارم و فرار کنم. من نمی‌دانستم این ضربه باعث مرگش می‌شود.

متهم درباره اینکه آیا از بیماری زمینه‌ای متهم و همچنین دارو‌هایی که او مصرف می‌کرده اطلاع داشته است یا خیر گفت: من هیچ اطلاعی نداشتم و نمی‌دانستم او دارو می‌خورد. ما دورادور با هم در ارتباط بودیم و من فقط در میهمانی‌ها او را می‌دیدم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا می‌داند سیلی به صورت فرد ۳۰ ساله با فرد ۶۰ ساله فرق دارد و می‌تواند برای فرد ۶۰ ساله خطرناک باشد، گفت: قطعا فردی که سن بالایی دارد آسیب بیشتری می‌بیند، اما من قصدم آسیب‌زدن نبود. در پایان جلسه دادگاه قضات برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید