کنکور؛ حسرتی که بر دل بی شناسنامه‌ها ماند!

کنکور؛ حسرتی که بر دل بی شناسنامه‌ها ماند!

قبل از کنکور ۱۴۰۱ نمایندگان سازمان سنجش یک معرفی‌نامه و یک قطعه عکس خواستند برای دادن مجوز شرکت در کنکور. «یک روز مانده به کنکور گفتند شدنی نیست.»

کد خبر : ۱۰۹۷۳۸
بازدید : ۶۷۷

لیلا مهداد | نداشتن شناسنامه. تنبیه؛ جا ماندن از کنکور و ننشستن پشت نیمکت دانشگاه.

دوازده سال تحصیلی را به پشتوانه تشکیل کمیسیون پشت نیمکت مدارس می‌نشینند تا دیپلمه شوند، اما سرنوشت‌شان بعد از پایه دوازدهم خانه‌نشینی است. دختر که باشند، کُنج خانه سرگرم می‌شوند به سوزن‌دوزی تا کمک‌حال خرج خانه باشند. پسر هم که باشند صیاد یا ملوان لنج‌هایی می‌شوند که تور پهن می‌کنند در میانه دریاها.

اینجا فراموشکاری موروثی است؛ فراموشی که یادش می‌رود اسم و رسم کودکان را جایی ثبت کند. پدربزرگ‌ها در میانه مشغله زندگی فراموش کرده‌اند برای پسر‌ها شناسنامه بگیرند. پسر‌ها قد کشیده‌اند، رخت دامادی پوشیده‌اند و پدر شده‌اند، اما فراموشکاری همچنان ادامه دارد، برای همین نسل پشت نسل بی‌شناسنامه مانده‌اند.

هر ساله اول مهر کمیسیونی از طرف استانداری و فرمانداری تشکیل می‌شود. دانش‌آموزان فاقد شناسنامه طبق دستور این کمیسیون اجازه تحصیل پیدا می‌کنند، از پایه اول تا دوازدهم. هر ساله به واسطه تشکیل این کمیسیون دانش‌آموزان فاقد شناسنامه کد تحصیلی دریافت می‌کنند.

تنها رشته تحصیلی؛ علوم انسانی

دشتیاری از شمال به «سرباز» و «راسک» می‌رسد و از غرب به «پلان». بخش مرکزی هم متعلق به «چابهار» است. از شرق با «پاکستان» همسایه است و از جنوب به آب‌های آزاد دریای عمان منتهی می‌شود. منطقه‌ای که روستا‌های کوچک و بزرگ بسیاری به خود می‌بیند. روستا‌هایی که همگی مجهز نیستند به مدارس ابتدایی و متوسطه اول و دوم.

هر ۱۵-۱۰ روستا یک مدرسه متوسطه به خود می‌بینند. تعدادی از روستا‌ها هم سرجمع یک مدرسه ابتدایی دارند. «مدرسه ابتدایی در یک روستاست و مدرسه متوسطه در روستایی دیگر.» «آبیار» مدیر مدرسه متوسطه است؛ مدرسه متوسطه که سال گذشته ۶۵ دانش‌آموز متوسطه دوم داشت و ۹۳ دانش‌آموز متوسطه اول. «مدرسه ابتدایی نزدیک به ۴۰۰ دانش‌آموز دارد.» مدارس متوسطه شیفت‌بندی شده‌اند میان دختران و پسران. «به دلیل کمبود فضای آموزشی و معلم مدارس شیفت‌بندی شده‌اند.»

فراموشی موروثی اهالی ازدواج‌ها را جایی ثبت نکرده. تولد و فوت آدم‌هایی که آمده‌اند و مدتی مهمان بوده‌اند و رفته‌اند به سفر ابدی هم جایی ثبت نشده. «هر ساله اول مهر کمیسیونی از طرف استانداری و فرمانداری تشکیل می‌شود.

دانش‌آموزان فاقد شناسنامه طبق دستور این کمیسیون اجازه تحصیل پیدا می‌کنند، از پایه اول تا دوازدهم. هر ساله به واسطه تشکیل این کمیسیون دانش‌آموزان فاقد شناسنامه کد تحصیلی دریافت می‌کنند.»، اما بعد از پایه دوازدهم نوبت به خانه‌نشینی است تا دانشجو شدن در حد و اندازه‌های یک رویا باقی بماند.

«منطقه دشتیاری حدود ۶۰۰-۵۰۰ دانش‌آموز پایه دوازدهم به خود می‌بیند که اغلب در رشته علوم انسانی تحصیل می‌کنند.» واهمه از رشته‌های تجربی و ریاضی اینجا اپیدمی است. واهمه‌ای که با نبود فضای آموزشی کافی و نبود معلم متخصص دست به یکی کرده تا اغلب دانش‌آموزان در رشته علوم‌انسانی فارغ‌التحصیل شوند.

آمار‌های اداره کل آموزش‌وپرورش استان از سطح پایین کیفی تحصیل در دشتیاری گفته بود. بنابر این آمار‌ها معدل کتبی منطقه دشتیاری به ۶.۵ می‌رسد. آماری که در میان ۳۲ منطقه آموزشی به دست آمده است.

اگر شناسنامه داشتم، در کنکور حتما جزو رتبه‌های برتر منطقه بودم

می‌داند بلندای سقف آرزوهایش تنها امسال اجازه تحصیل و رویاپردازی به او خواهد داد. آرزویی که در نهایت منتهی خواهد شد به لیست بازماندگان از تحصیل. «میان بازماندگان از تحصیل هم جایی ندارم، چون فاقد شناسنامه‌ام. در هیچ آمار رسمی جایی ندارم در گمنامی باید زنده باشم.» پدرش «کریم» نامیدش تا در کنار نام‌خانوادگی جدگال بنشیند.

«وقتی برای تحصیلات عالیه رویاپردازی می‌کنم به مانع سختی به نام شناسنامه برمی‌خورم. شناسنامه که نداشته باشی سازمان سنجش هم از سنجش‌ات دست می‌کشد. وقتی به آدم بی‌هویت بلیت اتوبوس نمی‌دهند چه توقعی می‌توان داشت برای ثبت‌نام کنکور.»

امسال پایه دوازدهم را با معدل ۲۰ تمام کرد به امید معلم شدن. بزرگ‌ترین آرزویش معلمی روستاست. «می‌خواهم اولین معلم روستای دیول باشم. قبل از من هیچ‌کسی از روستا معلم نشده. معلم که شوم بقیه بچه‌ها به خودباوری می‌رسند برای تحصیل.»

باورش این است معلم که شود توان این را می‌یابد تا مردان و زنان بزرگی را تربیت کند. «می‌خواهم به جامعه روستایی این باور را بدهم که محدودیت‎ و کاستی هست، اما راه را می‌توان پیش رفت.» جزو دانش‌آموزان برتر مدرسه است.

دانش آموزان سیستانی

«اگر شناسنامه داشتم و کنکور می‌دادم حتما جزو رتبه‌های برتر منطقه بودم. در تمام آزمون‌های آزمایشی جزو سه رتبه اول کل منطقه بودم.» آمار‌های اداره کل آموزش‌وپرورش استان از سطح پایین کیفی تحصیل در دشتیاری گفته بود. بنابر این آمار‌ها معدل کتبی منطقه دشتیاری به ۶.۵ می‌رسد. آماری که در میان ۳۲ منطقه آموزشی به دست آمده است.
قبل از کنکور ۱۴۰۱ نمایندگان سازمان سنجش یک معرفی‌نامه و یک قطعه عکس خواستند برای دادن مجوز شرکت در کنکور. «یک روز مانده به کنکور گفتند شدنی نیست.»

یک روز مانده به کنکور گفتند شدنی نیست

سرنوشتش به سجل گره خورده. سجل که به دستش برسد راهش برای دانشگاه باز می‌شود. می‌شود اولین معلم روستایش. «پایه دهم و یازدهم معدلم ۱۹ شد، اما پایه دوازدهم معدلم ۲۰ بود.» اولین هدفش را نشانه‌گذاری کرده؛ رتبه زیر هزار منطقه برای راهیابی به دانشگاه فرهنگیان. قبل از کنکور ۱۴۰۱ نمایندگان سازمان سنجش یک معرفی‌نامه و یک قطعه عکس خواستند برای دادن مجوز شرکت در کنکور. «یک روز مانده به کنکور گفتند شدنی نیست.»

زندگی پدر را نمی‌پسندند، سایه خانواده که دل بسته به دود و دم و غافل از سرنوشت بچه‌هایش. «خودم پیگیر شناسنامه‌ام هستم.» مادر خانه‌دار است و با سوزن‌دوزی خرج خانه و بچه‌ها را می‌دهد. «ماهی ۴-۳ میلیون تومان می‌شود.» دو دختر خانه هم تا کلاس چهارم خوانده‌اند و حالا کمک‌خرج خانواده‌اند. «به غیر از مادرم هیچ‌کدام‌مان شناسنامه نداریم.»

قبل از انقلاب یعنی ۴۰ و چندی سال پیش پدربزرگ و خیلی‌های دیگر راهی پاکستان شدند برای زندگی. چرخ گردون طوری برایشان چرخید تا برگردند به ایران، البته بدون مدارک هویتی. «پدربزرگ و پدرم هیچ‌کدام شناسنامه ندارند.»

تحصیل ممنوع، کار با ترس و دلهره

خیلی‌ها به خودشان زحمت نمی‌دهند برای رسیدن به پایه دوازدهم. ناامیدی اینجا میان دانش‌آموزان همه‌گیر است و اغلب دانش‌آموزان در میانه راه ترک تحصیل را انتخاب می‌کنند. به گفته حسین بشکار، فعال اجتماعی رسیدن دانش‌آموزانی مانند «کریم جدگال» به پایه دوازدهم جزو موارد نادر است.

«این باور در میان دانش‌آموزان جا افتاده که در مدرسه، آینده‌ای ندارند. اغلب تا سوم راهنمایی درس می‌خوانند و بعد می‌روند پی یک لقمه نان.»

بی‌شناسنامه‌ها و اتباع دو واژه که هرکدام با رنج‌ها و دردسر‌هایی عجین شده‌اند تا مسیر زندگی آدم‌هایی را تغییر بدهند. «به نظرم کریم خوب پافشاری کرده تا به این مرحله برسد. یکی از قوانین بین‌المللی باعث شده تا سازمان‌های جهانی اعتبارات مالی به کشور‌ها اختصاص بدهند برای ریشه‌کنی بی‌سوادی. این اعتبار برای تحصیل اتباع و بی‌شناسنامه‌ها در همه کشورهاست تا بتوانند ادامه تحصیل بدهند.

دشتیاری زلفش گره خورده با آدم‌هایی که مدارک هویتی ندارند؛ یا به عبارتی بی‌شناسنامه‌ها. «بی‌شناسنامه این منطقه زیاد داریم. اغلب اهالی تا جایی که بتوانند خواندن و نوشتن یاد بگیرند و محاسبات اولیه را داشته باشند تحصیل می‌کنند. اینجا انگیزه‌ای برای شرکت در کنکور و تحصیلات عالیه وجود ندارد.»

بی‌شناسنامه که باشی درس خواندن برایت ممنوع است اگرچه کار کردن و چرخاندن چرخ زندگی هم بی‌دلهره و دلواپسی نیست. «اغلب این پسر‌ها راهی صیادی می‌شوند، اما با ترس و دلهره. نداشتن کارت هویتی باعث می‌شود پلیس یا مرزبانی آن‌ها را به عنوان اتباع به مرز میرجاوه تحویل دهد.»

«۹۹ درصد دانش‌آموزان این منطقه در رشته علوم‌انسانی تحصیل می‌کنند.» رشته علوم‌انسانی در میان دانش‌آموزان محبوبیت بیشتری دارد شاید به دلیل ضعفی که در درس ریاضی میان آن‌ها متداول است.

۹۹ درصد دانش‌آموزان علوم‌انسانی‌اند

منطقه دشتیاری در همه این سال‌ها یک دبیرستان در رشته تجربی و ریاضی به خود دیده. «۹۹ درصد دانش‌آموزان این منطقه در رشته علوم‌انسانی تحصیل می‌کنند.» رشته علوم‌انسانی در میان دانش‌آموزان محبوبیت بیشتری دارد شاید به دلیل ضعفی که در درس ریاضی میان آن‌ها متداول است.

«معلم متخصص نداریم. تعداد معلم‌هایی که در رشته فیزیک، شیمی و ریاضی تدریس می‌کنند به تعداد انگشتان دست است.» خیلی از روستا‌ها هم هستند که به تازگی صاحب کد شده‌اند و شاید بعد از این صاحب مدرسه شوند. «همین مسأله باعث شده آمار دقیقی از مدارس و دانش‌آموزان در دست نباشد.»

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید