ماجرای پزشکی که برای بیمارش موسیقی تجوز کرد

«شنفتن آلبوم جان عشاق استاد شجريان روزي يك‌بار و تصنيف مدامم مست از سالار عقيلي هر هشت ساعت يك‌بار». اين همان تجويز پزشك تبريزي است كه اين روزها با نوشتن يك نسخه، به‌طور غافلگير‌كننده‌اي در محافل مختلف سر و صدا به پا كرده و مورد استقبال قرار گرفته است.

کد خبر : ۳۹۲۸
بازدید : ۲۸۳۰
«شنفتن آلبوم جان عشاق استاد شجريان روزي يك‌بار و تصنيف مدامم مست از سالار عقيلي هر هشت ساعت يك‌بار». اين همان تجويز پزشك تبريزي است كه اين روزها با نوشتن يك نسخه، به‌طور غافلگير‌كننده‌اي در محافل مختلف سر و صدا به پا كرده و مورد استقبال قرار گرفته است.

حالا به واسطه فضاي مجازي و سايت‌هاي خبري، نسخه‌اي كه دكتر عليرضا صلحي پيچيده انگار جرقه‌اي تازه براي مردم زده است. جرقه‌اي كه مقوله درمان و پروسه سخت مصرف آنتي‌بيوتيك‌ها و آرامبخش‌ها را وارد فاز ديگري كرده؛ فازي مثل موسيقي درماني. عليرضا يك دهه شصتي ٣١ ساله اهل تبريز كه سال ٩٠ پزشكي عمومي را به پايان رسانده و حالا در يكي از بيمارستان‌هاي تبريز مشغول كار است. وقتي از منتشر شدن نسخه خلاقانه‌اش خبر مي‌دهم باور نمي‌كند ولي چرخي كوتاه در سايت‌ها و سرچي در گوگل قضيه را روشن مي‌كند.

در بين همين جست‌وجوها با نظرات و اظهارنظرهاي مختلف مردمي رو‌به‌رو مي‌شود. دكتر صلحي در توضيح چند و چون نوشتن اين نسخه مي‌گويد: «اين درست است كه اين برگه با اسلوب كامل نسخه نويسي نوشته شده است؛ با تمام جزيياتي مثل نوشتن نام و تعداد دارو به زبان لاتين و طريقه مصرف به زبان فارسي، ولي من قطعا آن را نسخه نمي‌دانم و فقط پيشنهاد است.»

ولي اينكه جرقه اوليه اين پيشنهاد از كجا زده شده و به اينجا رسيده هم ماجراي جالبي دارد كه عليرضا توضيح مي‌دهد: «شبي در يكي از گروه‌هاي تلگرامي با دوستان مشغول صحبت در زمينه شعر و موسيقي بوديم كه يكي از دوستان تصويري از يك برگه منتشر كرد يكي از همكاران پزشك خواندن شعر حافظ را پيشنهاد كرده بود و بحث ادامه يافت. تا جايي كه من نيز نوشته‌ام را با دوستان به اشتراك گذاشتم. تفاوت نوشته من با نوشته همكاران گرامي‌ام در اين بود كه من با شيوه متداول پزشكان در كتابت نسخه، پيشنهادم را ارايه دادم. يكي از افراد همان گروه تلگرامي از من براي انتشار نسخه در صفحه اينستاگرام خود اجازه گرفت كه ظاهرا از همان صفحه به فضاي مجازي و سايت‌هاي خبري هم بازنشر داده شده است.» شايد با ديدن اين تصوير نخستين سوالي كه براي هر كدام از ما پيش مي‌آيد دانستن اين باشد كه اين نسخه براي چه كسي و چه نوع بيماري نوشته شده.

ولي دكتر صلحي مي‌گويد در واقع اين نسخه براي هيچ بيماري نبوده است. « اگر اين نوشته را به يك داروخانه ببريد و نشان دهيد، به جاي دارو شايد يك لبخند تحويل شما دهند. در واقع اين نوشته براي هيچ بيمار خاصي نگارش نشده است. درواقع بيمار نوعي در منظر بنده بود يا حتي عامه مردم و نه لزوما بيماران. تنها اين پيش زمينه براي من وجود داشت كه اگر موسيقي در برهه‌اي از زندگي شخصي من برايم بسيار موثر بوده است چرا اين پيشنهاد براي ديگران مطرح نشود؟»

بدون شك كسي كه چنين نسخه هنرمندانه‌اي مي‌نويسد، از عالم هنر به دور نيست و در ريشه و رگ خود خوش‌ذوقي خاصي را حك كرده است. درست مثل عليرضا صلحي كه از همان دوران كودكي موسيقي را با نواختن پيانو آغاز كرده و چند سالي در اين زمينه آموزش ديده است. بعدها ولي در حين خواندن پزشكي، او علاقه‌مند به موسيقي ايراني شده و حالا چند سالي است كه تار ايراني ساز تخصصي و اصلي او شده. يعني همان سليقه و چيزي كه در نوشتن اين نسخه يا به قول خودش پيشنهاد هم نقش داشته است.

صلحي مي‌گويد: «پيشنهاد نخست آن نوشته آلبوم جان عشاق استاد شجريان بود. شجريان محبوب‌ترين خواننده تمام زندگي‌ام بوده و اين آلبوم هم به زعم من يكي از بهترين آثار استاد با همكاري پرويز مشكاتيان، جواد معروفي و محمدرضا درويشي است.

تركيب اين اساتيد برجسته موسيقي دست به دست هم داده تا يكي از جاودانه‌هاي موسيقي ايراني رقم بخورد. در يكي از ابيات پاياني آواز بيات اصفهان در اين آلبوم با كلام حافظ شيرازي مي‌گويد: به نا اميدي از اين در مرو بزن فالي / بود كه قرعه دولت به نام ما افتد. كه تمامي اينها نخستين دليل من براي پيشنهاد دادن اين آلبوم بود. ولي دليل دوم كاملا به خود استاد شجريان مربوط مي‌شود. اگر تاريخ نوشته بنده را ببينيد مشخص است كه دقيقا يك هفته پس از مرخص شدن استاد از بيمارستان و رفع كسالت‌شان نوشته شده. طي مدتي كه استاد در بيمارستان بستري بودند از سويي جامعه هنري و اغلب مردم ايران نگران وضعيت جسماني ايشان بودند ولي در اين بين برخي رسانه‌ها با وقاحت تمام به ساحت هنرمندي توهين كردند كه مردمان بسياري او را و صداي جاودانه‌اش را عاشقانه و از صميم قلب دوست مي‌دارند.

هر چند چيزي از مقام استاد شجريان كاسته نشده و نخواهد نشد و به قول سعدي بزرگوار «مگسي كجا تواند كه بر افكند عقابي». در واقع فكر كردم شايد اين پيشنهاد به درد بيماري كينه افرادي كه چنين مطالبي مي‌نويسند نيز بخورد. در واقع فكر كردم شايد اين نسخه و شنفتن اين آلبوم به درد آن كساني كه چنان چيزهايي را در مورد استاد نوشته بودند هم بخورد. و اما در مورد پيشنهاد دوم آن نسخه كه تصنيف «مدامم مست» از سالار عقيلي بود. به‌طور خيلي اتفاقي وقتي داشتم روي اين پيشنهاد فكر مي‌كردم در حال شنيدن اين تصنيف بودم و از شنيدن آن لذت مي‌بردم و حس خوبي كه اين تصنيف به من منتقل مي‌كرد باعث شد آن را به عنوان پيشنهاد دوم عنوان كنم.» شايد عليرضا صلحي پزشك جواني باشد ولي زندگي در موقعيت‌هاي مختلف سبب شده تا شناخت تقريبا خوبي از مردم و دردهاي‌شان داشته باشد.

او پس از پايان تحصيل، دوره طرح خود را در راسك كه يكي از شهرهاي كوچك سيستان و بلوچستان است گذرانده و از آذربايجان شرقي راهي آن سوي ايران شده.

او در مورد اين تجربه خود مي‌گويد: « من از جايي مثل آذربايجان شرقي كه از لحاظ بهداشت جايگاه خوبي در استانداردهاي كشور دارد راهي شهري شده بودم كه مردمانش به اندازه‌اي در فقر و محروميت زندگي مي‌كردند كه گويي آنجا ته دنياست. جايي كه فقر بيداد مي‌كند. مردمانش در حالي كه بسيار خونگرم و مهربان هستند از لحاظ آگاهي‌هاي بهداشتي درسطح بسيار پاييني قرار دارند. فرض كنيد اگر ايران عزيز را به شكل بدن يك انسان ببينيم و خون جاري در بدن را به مثابه آگاهي و امكانات، نقاطي مثل تهران و تبريز در نزديكي قلب قرار دارند و جريان خون با شدت بالايي از آن مي‌گذرد ولي مناطقي همچون شهرهاي كوچك و روستاهاي استان‌هاي محروم جريان اين خون آگاهي و امكانات را همچون مويرگ‌هاي انتهايي دريافت مي‌دارند. همين كمبود امكانات و شرايط دشوار باعث مي‌شود با وجود دادن تسهيلات ويژه مثل كاهش مدت خدمت پزشكان و افزايش حقوق دريافتي باز هم عده زيادي رغبتي براي رفتن به چنين نقطه‌اي را نداشته باشند.»

اين نخستين بار نيست كه نامه، متن، تصوير و چيزهايي از اين قبيل در فضاي مجازي منتشر مي‌شود و خيلي زود آنقدر بين مخاطبين به اشتراك گذاشته مي‌شود كه تبديل به يك پديده اجتماعي مي‌شود. اين‌بار هم قرعه به نام اين نسخه هنرمندانه افتاده كه باعث شده بحث‌ها و اظهارنظرهاي مختلفي در مورد آن شكل گيرد.

صلحي در اين مورد معتقد است: « فكر مي‌كنم پيش آمدن اين موج‌هاي اجتماعي دليل خاصي ندارد و به اندازه آدم‌ها بتوان براي آن دلايل جداگانه مطرح كرد. در مورد اين نسخه قطعا مدل نوشتاري و شايد نو بودن موضوع موثر بوده است.»
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید