خواننده‌های تازه به استیج‌رسیده؛ فالش نیستیم، سبکمان این است!

خواننده‌های تازه به استیج‌رسیده؛ فالش نیستیم، سبکمان این است!

تنها در یک شب صد‌ها میلیون تومان هزینه خرید بلیت کنسرت به یک حساب واریز می‌شود، هزاران لیتر بنزین مصرف می‌شود، ساعت‌ها وقت در ترافیک تلف می‌شود، خیابان سئول بند می‌آید، چیزی بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ خودرو هزینه پارکینگ پرداخت می‌کنند تا در نهایت پرده‌ها بالا برود و خواننده محبوب مردمی روی استیج بیاید و "فالش" بخواند.

کد خبر : ۵۵۹۳۶
بازدید : ۳۴۴۸
خواننده‌های تازه به استیج‌رسیده؛ فالش نیستیم، سبکمان این است!
بهنام مظاهری | این روز‌ها دیگر موسیقی پاپ در ایران از حالت آشفتگی خارج و تبدیل به یک بحران شده. می‌پرسید چرا؟ خودتان حساب کنید؛ تنها در یک شب صد‌ها میلیون تومان هزینه خرید بلیت کنسرت به یک حساب واریز می‌شود، هزاران لیتر بنزین مصرف می‌شود، ساعت‌ها وقت در ترافیک تلف می‌شود، خیابان سئول بند می‌آید، چیزی بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ خودرو هزینه پارکینگ پرداخت می‌کنند تا در نهایت پرده‌ها بالا برود و خواننده محبوب مردمی روی استیج بیاید و فالش بخواند.

حجم ویدئو‌های منتشر شده از کنسرت‌های یکی دو هفته اخیر برخی خواننده‌های پاپ آنقدر زیاد بوده ک. ه. آدم به وضوح در تصاویر می‌بیند، میکروفن چند میلیون تومانی دست اساتید از کیفیت و وضوح صوتی اش خجالت می‌کشد.
موضوع فقط فالش خواندن هم نیست، شاید بگویید بالاخره برای هر خواننده‌ای ممکن است پیش بیاید که نتواند استیجش را به خوبی کنترل کند و تمرکزش به هم بریزد. بله، پیش آمده و چیز عجیبی هم نیست. منتها ماجرای این دوستان تازه به استیج رسیده، این است که در آن معدود قسمت‌هایی که فالش نمی‌خوانند هم مشکل دارند.
مشکلشان هم این است که صدای روی استیجشان هیچ شباهتی به صدای ضبط شده در آهنگشان ندارد. یعنی خواننده مورد نظر در استودیو صداسازی کرده و حالا روی استیج اصلا یادش نمی‌آید که نخ صدایش را از کجا بگیرد. دلیلش هم تنها یک چیز است؛ تمرین نداشتن.

متاسفانه صفحات کاغذی روزنامه این قابلیت را ندارند اگرنه ویدئو‌های منتشرشده چند خواننده عروسی که در مجالس شان آهنگ‌های همین دوستان را از خودشان بهتر می‌خوانند با شما به اشتراک می‌گذاشتم. طبیعی هم هست، آن‌ها هر روز و هر شب به واسطه شغلشان مجبور به اجرا هستند و بعد از چندوقت تبدیل به یک خواننده حرفه‌ای می‌شوند.
اساتید آواز می‌گویند اگر یک فرد عادی هر روز و به مدت چند ماه مداوم، روزانه بین نیم ساعت تا ۴۰ دقیقه چند متد ساده آواز را تمرین کند، می‌تواند استاندارد نسبی را برای اجرای لایو به دست بیاورد.
با این حساب تنها یک سوال باقی می‌ماند. آیا وقتی قرار است برای هر اجرا چیزی بین ۳۰ تا ۷۰ میلیون تومان (آن هم شبی دو اجرا و گاهی تا چند روز متوالی) دستمزد بگیریم و این همه هم محبت مردمی نثارمان شود، ارزشش را ندارد که تنها روزی نیم ساعت تمرین کنیم؟

البته در این میان نمی‌توانیم تمام تقصیر را گردن خواننده‌ها بیندازیم. مشکل اینجاست که سیستم غلط است. تهیه کنندگان و سالن داران و حتی ارشاد هم در این میان بی تقصیر نیستند. این که یک خواننده در ابتدای فعالیتش هنوز آنقدر اعتماد به نفس نداشته باشد که در سالن‌های بزرگ اجرا کند، می‌تواند تا حدی طبیعی باشد؛ اما چرا و چه چیزی باعث می‌شود که بزرگترین سالن‌های کشور در اختیار خواننده‌های یک شبه و تهیه کنندگان کهنه کارشان قرار می‌گیرد؟
در همه جای دنیا خواننده‌ها از سالن‌های کوچک شروع می‌کنند، رفته رفته توانایی شان بالا می‌رود و کم کم به شهرت می‌رسند و همه چیز هم روال عادی خودش را طی می‌کند. در تمام دنیا سالن دار‌ها بیش از هر چیز به اعتبار سالن شان فکر می‌کنند و همین امر باعث می‌شود تا حساسیت زیادی برای اجرا‌هایی که قرار است روی استیجشان برود، خرج کنند.
در تمام دنیا تهیه کنندگان موسیقی حتی برای کل کل و رقابت هم که شده تمام توانشان را به کار می‌گیرند تا خواننده‌ای پیدا کنند که اسم و اعتبارشان در مارکت را لکه دار نکند. اما خب اینجا از این اتفاق‌ها نمی‌افتد.

جالب اینجاست که تک تک این خواننده‌ها ظرف مدت کوتاهی طرفداران زیادی هم پیدا می‌کنند. طرفدارانی که زیر پست‌هایی که مربوط به فالش خوانی اساتید است، با تمام همت و غیرت خود به طرفداری از خواننده شان می‌پردازند. باور کنید با این وضع هیچ بعید نیست که تا چند وقت دیگر همین خواننده‌ها به پشتوانه همین طرفداران پشت دوربین بیایند و ادعا کنند: «ما که فالش نمی‌خوانیم سبک مان این شکلی است!» بعد هم پایین پستشان پر شود از قلب قرمز و ایموجی‌های لاوطور.
شاید باورش برایتان سخت باشد، اما جالب است که بدانید بسیاری از این خواننده‌های یک شبه در شبکه‌های اجتماعی سیاست‌های جالبی را پیش می‌گیرند. مثلا این که برخی از این دوستان چیزی بین ۵۰ تا ۱۰۰ پیج فیک اینستاگرامی دارند که با اسامی مختلف توسط چند نفر از دوستان نزدیکشان اداره می‌شود.
کارشان هم این است که کلا هرجا که پستی از خواننده مذکور دیدند، فوری شلوغش کنند. گاهی با طرفداری و گاهی با فحاشی به دیگران. آن‌ها به راحتی و به دور از هر چشمی می‌توانند یک شبه جریان سازی کنند و یک خواننده را به ترند شبکه‌های اجتماعی تبدیل کنند.
منبع: روزنامه هفت صبح
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید