نگاهی به تازههای اکران؛ تنوع، تعدد و تفاوت
فیلمهای تازه اکران شده به کالبد سینمای ایران هوای تازه و شور و حال دیگری بخشیده است. این یکی از متنوعترین اکرانهای سینمایی است هم از حیث فرم و محتوا و هم از لحاظ برخی رخدادهای برون متنی در سینما.
کد خبر :
۵۶۲۶۶
بازدید :
۱۳۴۵
فیلمهای تازه اکران شده به کالبد سینمای ایران هوای تازه و شور و حال دیگری بخشیده است. این یکی از متنوعترین اکرانهای سینمایی است هم از حیث فرم و محتوا و هم از لحاظ برخی رخدادهای برون متنی در سینما.
از جمله این رخدادها قطعاً اکران فیلم «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان است که پس از کش و قوسهای فراوان و فراز و نشیبهایی که طی کرده حالا پس از ۵ سال روی پرده را به خود دیده و اکران شده! با وجود آنکه این فیلم سینمایی قرارداد خود را در شهریور ۱۳۹۳ در گروه سینما آفریقا به ثبت رساند و قرار شد پس از اکران فیلم «خوابزدهها» به نمایش درآید در مهرماه همان سال، کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواستار صادرنشدن مجوز اکران این فیلم و ۷ فیلم دیگر شد که از آنها با عنوان «فیلمهای مرتبط با فتنه» نام برده شدهاست.
پس از کش و قوسهای فراوان و سانسورهای متعدد، فیلم با نسخه ۹۹ دقیقه یعنی ۲۱ دقیقه کوتاهتر از نسخه اصلی از چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۷ روانه سینماها شد، اما همچنان قصه و بازیهای آن جذابیت خود را از دست نداده و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته است. البته همبازی بودن باران کوثری و نوید محمدزاده نیز در اقبال مخاطب به این فیلم بیتأثیر نبوده است.
ضمن اینکه باید حمایت سینماگران ایرانی از این فیلم را که به سینمای مستقل ایران تعلق دارد نیز در نظر گرفت. صبر و تحمل رضا درمیشیان طی این سالها بالاخره نتیجه داد و اکران «عصبانی نیستم» اگرچه برخی را عصبانی کرد، اما موجب شادی اغلب اهل سینما و مخاطبان آن شد، اما این سو نیز «آن سوی ابرها» مجید مجیدی که محصول مشترک ایران و هند است به نمایش درآمد.
این فیلم که قرار بود از دوم اسفند پرده سینما را ببیند ظاهراً بهدلیل نواقص و کاستیهایی که دوبله فیلم داشت به تأخیر افتاد و پس از اینکه بهعنوان فیلم افتتاحیه جشنواره جهانی فجر به نمایش درآمد به اکران عمومی رسید. این فیلم در ستایش عشق و زندگی و تنوع روابط انسانی است.
با این حال به رغم اینکه علاقه به سینمای هند از قدیم در بین مخاطبان ایران پررنگ بوده، اما به نظر میرسد که در اکران عمومی با فروش بالایی همراه نباشد. پیش از این البته «آن سوی ابرها» نخستین نمایش خود را در هند تجربه کرد.
در همین راستا میتوان فیلم «خوک» مانی حقیقی را هم قرار داد که در شصت و هشتمین دوره جشنواره فیلم برلین بهعنوان تنها نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی به نمایش درآمد و حالا به سرگروهی پردیس سینمایی کوروش در سینماهای ایران اکران شده است.
«خوک» از یک جهت مطالعهای است درباره تأثیر شبکههای اجتماعی بر جامعه ما. فیلم مانی حقیقی در عین حال نقدی است بر سانسور در کشور خودش و همزمان روح یک هنرمند عمیقاً تحقیر شده و پر از شور و خودخواهی را به تصویر میکشد. ضمن اینکه میتوان آن را بازتابی از خشم فرو خورده جامعه امروز ایران هم دانست.
از این منظر میتوان درباره شباهتهای مضمونی بین خوک و فیلم تازه اکران شده دیگری به اسم «جشن دلتنگی» به کارگردانی پوریا آذربایجانی هم حرف زد که به نوعی در این فیلم نیز گسست روابط انسانی و اجتماعی و تأثیرات مخرب شبکههای اجتماعی بر جامعه امروز ایران برجسته میشود. در واقع «جشن دلتنگی» درباره رابطه واقعی آدمها و گره خوردن آن با فضای مجازی است. این فیلم در ژانر عاشقانه و درام ساخته شده است.
اگر بخواهیم نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی را بهعنوان مضمون، محور این تحلیل قرار دهیم باید فیلم «چهارراه استانبول» مصطفی کیایی را هم به آنها اضافه کنیم که اگرچه با مرکزیت فروپاشی ساختمان پلاسکو بهعنوان یک رخداد واقعی ساخته شده، اما در پس آن میتوان ردپای نگرش انتقادی به مسائل اجتماعی و اقتصادی و آشفتگی در مناسبات انسانی را در آن ردیابی کرد.
این فیلم قطعاً بواسطه سوژهای که دارد و البته جذابیتهای بصری و جلوههای ویژهاش با استقبال و فروش بالایی مواجه خواهد شد و از فیلمهای موفق در گیشه است.
در میان فیلمهای اکران شده تازه، دو فیلم در ژانر کمدی هم به چشم میخورد که البته از حیث سوژه و نوع پرداخت با هم متفاوت هستند. داستان «تگزاس» درباره دو دوست به نام بهرام (پژمان جمشیدی) و ساسان (سام درخشانی) است. ساسان در برزیل زندگی کرده و بهرام نیز میخواهد مقیم برزیل شود، اما در این مسیر ماجراهای هیجان انگیزی برای آنها رخ میدهد. با این حال فیلم در پرداخت چندان موفق نبوده و به رغم حضور بازیگرانی مثل فرخنژاد و پژمان جمشیدی، امید چندانی به فروش بالای آن نیست.
هرچند نمیتوان از حالا این پیشبینی را قطعی دانست. از آن سو فیلم کمدی دیگری به اسم «خجالت نکش» هم روی پرده اکران قرار گرفته که نخستین تجربه رضا مقصودی فیلمنامه نویس در مقام کارگردان است. این فیلم داستان زندگی زن و شوهری را روایت میکند که با داشتن عروس، داماد و نوه، در سن میانسالی بچهدار میشوند؛ این اتفاق آن هم در روستایی کوچک که هیچ چیز از دید اهالی پنهان نمیماند. حضور احمد مهرانفر که اکثر مخاطبان او را بهعنوان ارسطو در سریال «پایتخت» میشناسند و قصه آن که درباره بارداری در سن بالا و نگاهی طنازانه به سیاست افزایش جمعیت است میتواند فروش بالای آن را تضمین کند.
اگرچه فیلم در پرداخت دچار مشکلات زیادی است که فارغ از سکانسهای اضافی بیشتر به یک تله فیلم شباهت داشته و کش دار و طولانی است.
نگاهی اجمالی به این ۷ فیلم تازه اکران شده نشان میدهد فارغ ازاین تعدد شاهد تنوع ژانری و مضمونی این آثار هستیم که در این میان میتوان به ۲ فیلم کمدی «خجالت نکش» و «تگزاس» با دو لحن و زبان متفاوت اشاره کرد. یک فیلم جنجالی رفع توقیف شده به اسم «عصبانی نیستم» که نشان داد رضا درمیشیان با تدبیر، صبر و استقامت توانست سد توقیف را بشکند و اینکه چگونه حمایت معنوی از یک فیلم توسط اهالی سینما میتواند به رفع توقیف یک فیلم کمک کند و خود را از خاک خوردن در میز اتاق کارگردان نجات دهد.
ضمن اینکه شاهد اکران دو فیلم بخش مستقل سینمای ایران یعنی «خوک» و «عصبانی نیستم» بودیم، فیلمی از یک فیلمساز مورد تأیید و حمایت سینمای دولتی به کارگردانی مجید مجیدی نیز به نمایش درآمد تا این دو قطبی سینمایی در اکران به عرصه ظهور برسد. از سوی دیگر «جشن دلتنگی» دست کم از حیث ساختار روایی بهعنوان تنها فیلم اپیزودیک در میان این ۷ فیلم شناخته میشود که مسأله روز جامعه یعنی فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و به تبع آن، تنهایی انسان مدرن را به تصویر میکشد.
اکران این فیلم درست در زمانی که یکی از اپلیکیشنهای پرکاربرد پیام رسان در ایران فیلتر شده و بحث بر سر پیام رسانهای داخلی داغ است، زمان خوبی را برای اکران عمومی این فیلم فراهم کرده است. اگرچه در «خوک» به زبانی دیگر و البته با نگاهی عمیقتر به این موضوع و موقعیت نگاه شده و روایت متفاوتی از این قصه را به تصویر میکشد، تنوع مضمونی فیلمهای تازه اکران شده با فیلم «چهارراه استانبول» پررنگتر هم شده و حالا با فیلمی مواجه هستیم که یکی از تلخترین حوادث سالهای اخیر در جامعه ایران را به تصویر میکشد و در نوع خود اثری یونیک و جذاب است.
حتی اگر قصه فیلم را هم دوست نداشته باشیم صحنههای مربوط به فروپاشی ساختمان پلاسکو که به شکل حرفهای در جلوههای رایانهای بازسازی شده میتواند مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و تعداد تماشاگران فیلم را بالا ببرد. با این حال میتوان در دل این تنوع و تعدد و تفاوت، خط و ربطهای مشترکی از حیث زاویه دید و نگاه انتقادی به مسائل اجتماعی را هم بین این آثار پیدا کرد.
هر کدام از این فیلمها به نوعی ضمن روایت قصه خود از لحنی منتقدانه نسبت به سوژه برخوردار بوده و از این منظر واجد جاذبههای دراماتیک باشند. واقعیت این است که مدیریت اکران ما بشدت به این تنوع و گوناگونی ژانرها نیازمند است که در سبد اکران آن هم بتوان فیلمهای اجتماعی پیدا کرد هم فیلمهای خانوادگی، هم فیلمهای کمدی و هم فیلمهای جدی و تلخ.
تنوع اکران به تنوع ذائقه سینمایی مخاطب پاسخ مثبت میدهد و در یک برهه زمانی مشخص، فرصتی فراهم میکند تا سلیقههای مختلف بتوانند فیلم مورد علاقه خود را روی پردهها ببینند و هر تماشاگری دست کم یک فیلم که متناسب با سلیقه سینمایی او باشد در سینماها پیدا کند.
اکنون مخاطبان ایرانی کم و بیش در چنین موقعیتی قرار گرفتهاند و این هفت فیلم دست کم ۷ طیف متفاوت مخاطبان را به سالنهای سینما جذب خواهد کرد. این شیوه اکران در عین اینکه احترام به سلیقه همه مخاطبان است میتواند در رونق بخشیدن به گیشه سینما و فروش فیلمها هم مؤثر بوده و به اقتصاد سینمای ایران کمک کند.
۰