"شب‌بیداری" چه حال و هوایی دارد؟

"شب‌بیداری" چه حال و هوایی دارد؟

ساعت از ١٢ شب که می‌گذرد، زندگي برايشان شروع مي‌شود. كتاب مي‌خوانند، فيلم مي‌بينند، مي‌نويسند، اينستاگرام و تلگرام را بالا و پايين مي‌كنند و در ميانه‌هاي شب ميان‌وعده‌اي مي‌خورند و زندگي شبانه‌شان را ادامه مي‌دهند تا سپيده صبح كه وقت ميان‌وعده‌اي ديگر و خواب است.

کد خبر : ۵۶۸۷۹
بازدید : ۲۷۹۵

لذت شب زنده داری

ساعت از ١٢ شب که می‌گذرد، زندگی برایشان شروع می‌شود. كتاب می‌خوانند، فیلم می‌بینند، می‌نویسند، اینستاگرام و تلگرام را بالا و پایین می‌كنند و... در میانه‌های شب میان‌وعده‌ای می‌خورند و زندگی شبانه‌شان را ادامه می‌دهند تا سپیده صبح كه وقت میان‌وعده‌ای دیگر و خواب است.

سبك زندگی گروهی از شهروندان، زندگی در شب است؛ سبکی كه بعضی از پژوهشگران در مورد آن معتقدند «چه وقت بخوابیم و چه وقت بیدار شویم» تنها به عادت یا انضباط ربطی ندارد چون ساعت بیولوژیك بدن‌مان كه ٥٠درصد آن را ژنتیك تعیین می‌كند بر آن تاثیر مستقیم دارد و بخشی از آن هم به محیط زندگی و سن مربوط است.

«مالکولم فان شانتس»، استاد پژوهش‌ ساعت بدن می‌گوید: «ما فکر می‌کنیم افرادی که تا دیروقت شب بیدارند، سالم نیستند و افرادی که تا دیروقت روز می‌خوابند، تنبل‌اند اما واقعیت این است که همه اینها به بیولوژی انسان مربوط است.» البته در بعضی از تحقیقات علمی نشان داده شده که این موضوع، تهدیدی برای سلامت روان و جسم نیست و بر این باورند كه نامنظم بودن برنامه زندگی این افراد از عواملی است كه به این مشكلات دامن می‌زند.

شب‌زنده‌داران راضی
«مهسا» ٦ سالی می‌شود شب‌زنده‌دار است؛ از زمانی كه زندگی دانشجویی را تجربه می‌كند. او دانشجوی مقطع كارشناسی ارشد است. چهره شادابی دارد، از خستگی و بی‌خوابی در آن خبری نیست و با انرژی حرف می‌زند. مهسا ساكن كرج است و در تهران درس می‌خواند و برای فرار از رفت‌وآمد در پانسیون ساكن است.

زندگی دانشجویی آغازی بر شب‌بیداری شما بود. در این مدت به مشكلی برنخورده‌اید؟
تا زمانی كه مجبور نشوم، كلاس‌های صبح را انتخاب نمی‌كنم، البته بیشتر كلاس‌های صبح را غیبت می‌كنم.

در طول شب بیشتر به چه كارهایی می‌پردازید؟
بیشتر مواقع با بچه‌ها فیلم می‌بینیم یا سرگرم حرف زدن می‌شویم. خیلی می‌چسبد. شب پر از آرامش است و از استرس روز دیگر خبری نیست. حیف نیست از سكوت و آرامش شب استفاده نكنیم؟ اصلا دلم نمی‌خواهد آرامش شب را با هیچ چیزی عوض كنم آن هم با خواب و عالم بی‌خبری. كسری خوابم را هم سعی می‌كنم صبح‌ها یا اگر كلاس نداشته باشم بعدازظهرها تلافی كنم. تا امروز هم هیچ مشكلی به‌وجود نیامده است.

«رویا» یکی دیگر از شب‌زنده‌دارانی است که از‌ سال ٨٩-٩٠ در گروه شهروندان شب‌زنده‌دار قرار گرفت و از آن زمان به بعد شب‌بیداری جزو سبك زندگی‌اش شده است.

چه شد جزو جمعیت شب‌زنده‌داران قرار گرفتید؟
جدا شدن از خانواده و زندگی دانشجویی در این مسأله تاثیرگذار بوده است، البته قبل از دانشگاه‌ هم شب‌ها بیدار می‌ماندم اما هرازگاهی. خود اینستاگرام كلی وقت می‌برد. گوش دادن به موسیقی هم در سكوت شب لذت‌بخش است و نمی‌توان از این لذت‌ها چشم‌پوشی كرد.

رویا هم مثل بسیاری از جوانان شب‌زنده‌دار سرگرم گوشی و لپ‌تاپ می‌شود و گاهی اوقات هم كتاب می‌خواند و كمتر پیش می‌آید فیلم ببیند.

بیشتر اوقات تا چه ساعتی بیدار می‌مانید؟
بیشتر شب‌ها تا پنج صبح بیدار هستم. شب آرام است و راحت‌تر می‌توانم به كارهایم برسم. شب برایم لذت‌بخش است، البته برای صبح بیدار شدن مشكلی ندارم. هر ساعتی كه كار داشته باشم یا بخواهم بیدار می‌شوم. ساعت ٨،٩، ١٠.

تحقیقات علمی نشان از این دارد كه شب‌زنده‌داری باعث چاقی می‌شود.
من سال‌هاست وزن ثابتی دارم و در طول این سال‌ها هیچ‌وقت دچار اضافه‌وزن نشده‌ام.
«محسن» هم از ‌سال ٨٦ با شروع دوران دانشجویی به شب‌زنده‌داران اضافه شده است.

در ساعات بیداری بیشتر چه فعالیت‌هایی انجام می‌دهید؟
كتاب‌ می‌خوانم، خبرها را چك می‌كنم، زبان می‌خوانم، البته قبلا فیلم هم می‌دیدم. اگر شب‌ها بخوابم فكر می‌كنم تمام روز را از دست داده‌ام. عصبی می‌شوم، برای همین اگر خسته‌ هم باشم باز بیدار می‌مانم.

او در مطبوعات مشغول به كار است و برای همین فرصت دارد صبح‌ها را بخوابد. «محسن» معتقد است آرامش شب‌ها كمك می‌كند به كارهایش راحت‌تر برسد.

شب‌‌بیداری‌ها برایتان مشكلی پیش نمی‌آورد؟
با خیال آسوده به همه كارهایم می‌رسم اما تنها یك ایراد دارد، این‌كه صبح‌ها اگر كار اداری‌ای داشته باشم روز سختی را در پیش خواهم داشت. بارها شیوه‌های مختلف را امتحان كرده‌ام اما با این‌كه هشت ساعت خوابیده‌ام، بعد از بیداری احساس خستگی كرده‌ام اما وقتی تا صبح به كارهایم می‌رسم و تا ١٢ظهر می‌خوابم سرحال روزم را شروع می‌كنم.

شب‌‌بیداری در طولانی‌مدت عوارض جسمی و روانی در پی دارد. تاكنون با مشكلاتی از این دست روبه‌رو بوده‌اید؟
چیزهایی خوانده‌ام مبنی بر این‌كه باعث افسردگی می‌شود، اما در شرایط كنونی جامعه افسردگی افراد ارتباط مستقیمی با شب‌بیداری یا سحرخیز بودن آنها ندارد. البته تا به امروز نه افسرده شده‌ام نه چاق.

«محسن» البته بارها سعی كرده شب‌ها زودتر بخوابد اما هیچ‌وقت نتوانسته صبح زود بیدار شود و در نهایت همان ١٢ظهر از خواب بیدار شده است. «محمد» هم در مطبوعات مشغول به كار است و عاشق زندگی در شب.

شب‌زنده‌داری شما هم با زندگی دانشجویی ارتباط دارد؟
از زمانی كه دانشگاهی شدم به شب‌زنده‌داری عادت كردم. فضای خوابگاه تاثیرگذار بود. زندگی با هم‌سن‌وسال‌ها و فرصت برای فیلم دیدن و كتاب خواندن. اوایل فكر نمی‌كردم عادت كنم، البته الان از این عادت ناراضی نیستم.
او شب‌بیداری را یكی از لذت‌های زندگی می‌داند و معتقد است باید شرایط زندگی در جوامع به‌گونه‌ای باشد كه این بخش از جامعه بتوانند از شب‌زنده‌داری‌شان بیشتر لذت ببرند.

در مدت‌زمانی كه بیدارید، بیشتر چه كارهایی انجام می‌دهید؟
فیلم دیدن و گوش‌دادن به موسیقی بخش‌های جذاب شب‌زنده‌داری است، اما من از ساعت ١٢شب به بعد ذهنم بهتر فعالیت می‌كند و هر كاری كه داشته باشم، راحت‌تر می‌توانم انجام بدهم. درواقع شب‌ها توانایی‌ام برای انجام كارها بیشتر است. او معتقد است به زندگی شبانه باید بها داد و پیشنهادهایی هم دارد.
از نظر او ماجرا تنها به شب‌زنده‌داران معطوف نمی‌شود؛ بعضی آدم‌ها هم هستند كه به زور می‌خوابند آن هم با

هزینه‌های گزاف تا به‌گفته خودشان از لذت‌ خواب شب بی‌بهره نمانند. «محمد» شب زنده‌داری را سبكی از زندگی می‌داند كه بسیار هم لذت‌بخش است، البته به شرط اینكه بعضی از امكانات رفاهی همچون كافه‌ها و بازارهای شبانه مهیا شود تا این گروه از شهروندان بتوانند بهره بیشتری از زمان خود ببرند، البته ساعات كاری هم یكی دیگر از دغدغه‌های این گروه از شهروندان است، البته كارشناسان خواب هم در این مورد توصیه‌هایی دارند مبنی بر اینكه جامعه، ادارات و مدارس باید در قبال افرادی که ساعت بیداری‌شان شب‌هاست، انعطاف بیشتری داشته باشند؛ مثلا در همه سطوح این امکان وجود داشته باشد که کارمندی کار خود را دیرتر شروع و دیرترتمام کند. سبك زندگی‌مان را تغییر بدهیم.

فربد فدایی، متخصص مغز و اعصاب است و درباره این سبک زندگی، حرف‌هایی برای گفتن دارد. او در گفت‌وگو با «شهروند» می‌گوید: «نسل‌های گذشته، انسان روزها فعالیت می‌كرد و شب‌ها می‌خوابید اما پس از سهولت فراهم آوردن روشنایی و پس از آن اختراع برق سبب شد انسان این توانایی را بیابد تا در تاریكی شب فعالیت‌هایی داشته باشد. روندی كه به مرور زمان در میان جوامع بشری رواج یافت، با گسترش جوامع شهری توسعه یافت و در بعضی مواقع روندی ناگزیر به نظر رسید. اگرچه در نهایت به ضرر چرخه طبیعی و خواب و استراحت است.»

فدایی در مورد دلایل شب‌زنده‌داری می‌ گوید: «در میان شهروندان جامعه گروهی وجود دارند كه اصولا به این دلیل كه در طول روز مشغله فراوانی دارند و در این ساعات تمركز لازم برای فعالیت‌های فكری پیدا نمی‌كنند، شب‌ را برای این دسته از فعالیت‌ها اختصاص می‌دهند. البته عده‌ای هم وجود دارند كه به دلیل ابتلا به بیماری- جسمی یا روانی- تمایل دارند شب‌ها بیدار باشند و روزها را به خواب اختصاص ‌دهند تا حداقل تماس را با افراد پیرامون خود داشته باشند.»

این متخصص مغزواعصاب با بیان این‌که شب‌زنده‌داری به سبكی از زندگی بدل شده است، ادامه می‌دهد: «اصولا انسان به‌گونه‌ای آفریده شده است كه هورمون‌های ایجادكننده تحرك و افزایش قدرت ذهنی در ساعات اولیه صبح بیشترین میزان ترشح را داشته باشند و در مقابل هورمون‌هایی كه با استراحت و آرامش مرتبطند در ساعات شب بیشترین ترشح را دارند، بنابراین كسانی كه عكس قاعده طبیعی روز می‌خوابند و شب بیدار می‌مانند، این نظم طبیعی را برهم می‌زنند و در نهایت با مشكلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌شوند.»

فدایی راه‌حل جلوگیری از بسیاری از اختلالات روانی و جسمی را تغییر شیوه زندگی می‌داند: «سهولت استفاده از وسایل روشنایی و همین‌طور وجود وسایل ارتباطی نوین درگسترش این روند نقش دارند اما آنچه توصیه می‌شود، برگشت این سبك زندگی به روند طبیعی است تا از بسیاری اختلالات روانی و جسمی جلوگیری شود.»

پیامدهای شب‌زنده‌داری
یك‌ ضرب‌المثل انگلیسی می‌گوید: پرنده‌ای كه زودتر بیدار شود، كرم را می‌خورد و بقیه گرسنه می‌مانند اما جغدهای شب زنده‌دار احتمالا چیزهای بیشتری از یك غذای خوشمزه را از دست می‌دهند. شب‌زنده‌داری و بیدار ماندن یكی از سبك‌های زندگی است كه در میان بعضی افراد مرسوم است. سبكی كه به‌گفته محققان پیامدهایی دارد.

اختلال در یادگیری: مغز و بدن خسته توانایی دریافت درست اطلاعات و ذخیره در حافظه را ندارد. درواقع كم‌خوابی باعث افت تمركز و توجه می‌شود و حافظه فعال را دچار اختلال می‌كند.

ناپایداری احساسی: حس‌وحال و روحیه فرد كم‌خواب دایما درحال تغییر است و باید توجه داشت بی‌نظمی طولانی‌مدت در خواب موجب بروز مشكلات روانی مانند اختلال عصبی یا افسردگی می‌شود.

قضاوت و ارزیابی نادرست: كم‌خوابی باعث می‌شود تا به درستی تصمیم‌گیری نكنید به‌طوری كه تحقیقات علمی نشان می‌دهند كم‌خوابی روی قضاوت‌های اخلاقی انسان تاثیر می‌گذارد.

افزایش خطا و تصادف: تحقیقات نشان از این دارند كه ٢٧٤هزار اشتباهی كه در محل‌های كار صورت می‌گیرد ریشه در بی‌خوابی كارمندان دارد. مساله‌ای كه ریشه در نداشتن تمركز و ناتوانی در تحلیل صحیح موضوع دارد.

اختلال در سلامت جسم: بسیاری از مشكلات و بیماری‌های جسمی می‌توانند ریشه در بی‌خوابی یا كم‌خوابی داشته باشند. به‌طوری كه بیماری‌های قلبی، چاقی مفرط، فشار خون، سكته و دیابت را می‌توان نام برد و این در حالی است كه بی‌خوابی عمر را كوتاه می‌كند و تولید آنتی‌بادی را در بدن كاهش می‌دهد. درواقع بی‌خوابی یا كم‌خوابی سیستم دفاعی بدن را ضعیف می‌كند و فرد زودتر بیمار می‌شود.

افت كارایی و بازده: افرادی كه كم‌خوابی دارند نمی‌توانند صددرصد حواس‌شان را به كار بدهند و متمرکز باشند برای همین بازده موردانتظار را ندارند.

توانایی نداشتن در كنترل استرس: یكی از آثار بی‌خوابی ضعیف‌شدن ذهن است به‌طوری كه فرد در مواجهه با موقعیت‌های تنش‌زا و پراسترس نمی‌تواند عكس‌العمل معقولی داشته باشد. حتی چندساعت كم‌خوابی هم می‌تواند باعث نداشتن توانایی افراد در مواجهه با شرایط منفی و ناخوشایند شود پس به هیچ‌وجه به دیرخوابیدن یا كم‌خوابیدن عادت نكنید.

كم‌خواب‌های مشهور

«بانوی آهنین» لقب مارگارت تاچر بود؛ زنی كه ٤ساعت خواب در شبانه‌روز برایش كافی بود و خدمتكاران در دوران نخست‌وزیری او به این كم‌خوابی‌ها عادت كرده بودند اما زمانی كه دوران نخست‌وزیری تاچر به پایان رسید و «جان میجر» جانشین او شد خدمتكاران سردرگم شده بودند چون میجر عادت داشت ٨ساعت بخوابد. «٦ساعت خواب برای یك مرد كافی است، برای یك زن ٧ساعت و برای یك احمق ٨ساعت.»

این جمله مشهور ناپلئون است. جمله‌ای كه ناپلئون را هم در لیست كم‌خواب‌های مشهور قرار می‌دهد. در این لیست نام چرچیل هم به چشم می‌خورد مردی كه در زمان جنگ تنها ٤ساعت می‌خوابید و عصرها كمی چرت می‌زد. «مریسا مایر» رئیس یاهو، «ایندرا نویی» رئیس پپسی و دونالد ترامپ هم در این لیست قرار می‌گیرند.

اما در این میان جورج بوش از آن دسته افرادی بود كه هر شب باید ساعت ده به رختخواب برود در حالی كه بیل كلینتون تا دیروقت كار می‌كرد و صبح‌ها ساعت ٥-٤ به رختخواب می‌رفت، البته كلینتون بعد از ناراحتی قلبی كه برایش پیش آمد میزان خوابش را افزایش داد. «آریانا‌هافینگتون» موسس سایت مشهور Huffington Post در یك دوره زمانی آن‌قدر بی‌خواب شد كه وقتی از خستگی بی‌هوش شد، روی گونه‌اش افتاد و استخوان گونه‌اش شكست و پنج بخیه خورد.

«ونسان ونگوك» هم از آن دسته نوابغی بود كه بی‌خوابی بخشی از زندگی‌‌اش شده بود و برای همین به داروی خواب‌آور پناه برد و به تدریج مسمومش كرد به‌طوری كه بعضی‌ها تصور می‌كنند یكی از عواملی كه او را به سوی خودكشی سوق داد همین مسأله بود. «آبراهام لینكلن» هم یكی از بی‌خواب‌های مشهور بود؛ فردی كه پیاده‌روی‌های شبانه طولانی‌اش مشهور بود.

۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید