حسین منزوی؛ سراینده ترانههای ماندگار
حسین منزوی در اول مهر ماه ۱۳۲۵ در زنجان زاده شد. منزوی نخست، در دانشگاه تهران ادبیات خواند، ولی رها کرد و سراغ جامعهشناسی رفت، ولی آن را نیز به پایان نبرد. آنچه منزوی آن را تا پایان ادامه داد شاعری بود.
کد خبر :
۶۲۶۶۹
بازدید :
۱۱۱۷۵
«پاییز کوچک من، گنجایش هزار بهار، گنجایش هزار شکفتن دارد. وقتی به باغچه مینگرم، روح عظیم «مولانا» را میبینم که با قبای افشان و دفتر کبیرش زیر درختهای گلابی قدم میزند و برگهای خشک زیر قدم هایش شاعر میشوند».
حسین منزوی همزاد پاییز است هم شناسنامه باطل شده اش گواه این مدعاست و هم صدای خش خش برگهای زرد از لا به لای اشعارش منزوی اولین سرخطهای شعر و عشق را از پدرش آموخت؛ پدری ادیب و معلم برای او نعمتی بود، آن هم در زمانهای که تعداد زیاد بی سوادان منجر به تشکیل سازمان تعلیمات اکابر شده بود. از نگاه حسین، پدر عاشق پیشه بود و ادیب: «پدرم معلم بود و نه فقط بلد بود اسم خودش را بنویسد، بلد بود شعر هم بنویسد و بلد بود اسم عشق هم بنویسد».
در دوران جوانی بر این باور بودم که هنرمند باید لاغر و بیجان و تارک دنیا باشد. گاهی وقتی هنرمند فربهای میدیدم با خود میگفتم که حتما هنرمند خوبی نیست! وقتی کمی عقلرس شدم و عاشق خوردن و لذتهای این چنینی شدم معیار قضاوتم تغییر کرد.
از هنرمندان اصیلِ تپل حسین منزوی است. او در اول مهر ماه ۱۳۲۵ در زنجان زاده شد. منزوی نخست، در دانشگاه تهران ادبیات خواند، ولی رها کرد و سراغ جامعهشناسی رفت، ولی آن را نیز به پایان نبرد. آنچه منزوی آن را تا پایان ادامه داد شاعری بود.
اولین کتاب شعرش در ۱۳۵۰ با نام «حنجره زخمی تغزل» منتشر شد. او جُنگهای دیگری هم منتشر کرد و افزون بر این در زمینه ادبیات صاحبنظر نیز بود. اثری از او به جای مانده است که در آن به بررسی سرودههای آذری شهریار پرداخته است. منزوی کارمند صداوسیما بود.
او در یک برنامه رادیویی که خود آن را تهیه میکرد به معرفی شاعران میپرداخت. او دست به قلم بود و در مجلات نیز مینوشت. رودکی و سروش آثار او را منتشر میکردند و بسیاری از شعرهایش را خوانندگان مطرح آن دوره میخواندند. شاید کمتر کسی باشد که با صدای محمد نوری این ترانه را به خاطر نیاورد، معمولا شاعر این کار را کسی نمیشناسد و بیان آن اینجا خالی از لطف نیست.
نمیشه غصه ما رو یه لحظه تنها بذاره؟ نمیشه این قافله ما رو تو خواب جا بذاره؟ دوست دارم یه دست از آسمون بیاد، ما دو تا رو، ببره از اینجا و اونور ِ ابرا بذاره...
منزوی از ادامهدهندگان سبک نیما بود، او غزل نیز دارد و شاید از سر علاقه به این قالب شعری نام دخترش را غزل گذاشت. منزوی در زمینه اشعار آئینی کارهای مطرحی دارد و از آثار او میتوان به این شعر اشاره کرد:
ای خون اصلیت به شتکها ز غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جـاری شده از کرب و بلا آمــده آنگاه
آمیخته با خون سیـاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جـاری شده از کرب و بلا آمــده آنگاه
آمیخته با خون سیـاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشید ضمیران
ای جوهر سـرداری سرهای بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیران ...
از آثار او میتوان به با عشق در حوالی فاجعه ﴿۱۳۷۱﴾، این ترک پارسیگوی (بررسی شعر شهریار﴾، از ترمه و تغزل ﴿۱۳۷۶﴾، به همین سادگی (مجموعه شعرهای سپید﴾، حیدر بابا: ترجمه نیمایی از منظومه «حیدر بابایه سلام» سروده «شهریار»، این کاغذین جامه ﴿مجموعه برگزیده اشعار کلاسیک﴾ و ... اشاره کرد.
در کنار همه این فعالیت ها، وی چندی مسئول صفحه شعر مجله ادبی «رودکی» بود. در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این نشریه همکاری داشت. مسئولیت صفحه شعر روزنامه محلی «امید زنجان» نیز بر عهده او بود.
دومین کتاب منزوی پس از 8 سال سکوت، با نام «صفر خان» در قالب یک شعر بلند در ستایش از مردانگی صفر قهرمانیان، دیرپاترین زندانی سیاسی دوران محمدرضا پهلوی منتشر شد. وی با ستودن از روحیه آزادگی قهرمانیان از این که گروهی با برچسب های ناچسب سیاسی و خطی قصد انحصاری کردن این زندانی آزادی خواه را داشته و دارند، گفت: این شعر در حقیقت ستایش نامه و ادای دین شعر معاصر بود به صفر قهرمانیان که پهلوان زندانی های سیاسی شاه شد با 33 سال حبس بی وقفه. گفتنی است نخستین چاپ این کتاب را نشر چکیده در سال 1358 به انجام رسانده و نشر یکتا رصد زنجان در سال 1382 به تجدید چاپ آن همت گماشته است.
دومین کتاب منزوی پس از 8 سال سکوت، با نام «صفر خان» در قالب یک شعر بلند در ستایش از مردانگی صفر قهرمانیان، دیرپاترین زندانی سیاسی دوران محمدرضا پهلوی منتشر شد. وی با ستودن از روحیه آزادگی قهرمانیان از این که گروهی با برچسب های ناچسب سیاسی و خطی قصد انحصاری کردن این زندانی آزادی خواه را داشته و دارند، گفت: این شعر در حقیقت ستایش نامه و ادای دین شعر معاصر بود به صفر قهرمانیان که پهلوان زندانی های سیاسی شاه شد با 33 سال حبس بی وقفه. گفتنی است نخستین چاپ این کتاب را نشر چکیده در سال 1358 به انجام رسانده و نشر یکتا رصد زنجان در سال 1382 به تجدید چاپ آن همت گماشته است.
در وصف منزوی گفته اند که او «شاعر عشق همیشه» است. با این حال، خودش می گفت: «هرچند پایگاه تغزل را عشق و عاشقی دانسته اند، ولی به گمان من، تغزل می تواند هر نوع حدیث نفسی را دربربگیرد حتا اگر اجتماعی و عرفانی باشد». وی می افزاید: «در شعر هیچ الگویی نداشته ام، ولی به حافظ، مولوی، سعدی و خیام ارادت داشته ام. نیما، شاملو، فروغ و نادرپور نیز برایم بسی عزیزند». بررسی زندگی شعری او را به مجالی دیگر وامی گذاریم.
از کاغذ به رادیو
منزوی بعد از دو سال به رشته علوم اجتماعی تغییر رشته می دهد و آن را هم نیمه کاره رها می کند. اما ادبیات رشته ای بود که دوست بر گردن او افکنده و از آن رهایی نداشت. او که حالا بین اهالی ادبیات و شعر شناخته شده بود، با حمایت محمدعلی بهمنی اولین دفتر شعرش را منتشر کرد.
منزوی بعد از دو سال به رشته علوم اجتماعی تغییر رشته می دهد و آن را هم نیمه کاره رها می کند. اما ادبیات رشته ای بود که دوست بر گردن او افکنده و از آن رهایی نداشت. او که حالا بین اهالی ادبیات و شعر شناخته شده بود، با حمایت محمدعلی بهمنی اولین دفتر شعرش را منتشر کرد.
«حنجره زخمی تغزل» شعرهای اوج جوانی او یعنی ۲۰ تا ۲۵ سالگی را دربر می گرفت(dot) 22 غزل، ۱۸ شعر نیمایی، یک مثنوی و دو قطعه، سروده هایی است که در حنجره زخمی تغزل منتشر شد. کتابی که منزوی او را به اولین شاعر عمرش، یعنی پدرش تقدیم کرد.
منزوی برای این دفتر جایزه بهترین شاعر جوان را در «جایزه ادبی فروغ فرخزاد» دریافت کرد و بیش از پیش شناخته شد. پس از این اتفاق، منزوی فعالیت های ادبی خود را گسترده تر کرد و به سرودن شعر بسنده نکرد(dot) رادیو، رسانه قدرتمند آن زمان عرصه ای بود که منزوی تا پیش از انقلاب در آن به فعالیت پرداخت.
نویسندگی و اجرای برنامه های ادبی چون نیک شعر یک شاعر»، «ما و شاعران ما»، «کتاب روز» و «آیینه آدینه» بعضی از این برنامه ها بودند که موفقیت و مقبولیت در بین شاعران و مردم داشتند. یکی از موفق ترین این برنامه ها «یک شعر و یک شاعر» بود برنامه ای که منزوی نقدها و تحلیل های قوی و دقیقی برای آن نوشت و به تحلیل و نقد یک شعر، با دعوت از خود شاعر می پرداخت.
شاعران معروف و محبوب بسیاری، نظیر محمدحسین شهریار، هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوان ثالث و نصرت رحمانی مهمان این برنامه شدند. سواد و شناخت کم نظیر او از ادبیات و شعر او را تبدیل به یکی از منتقدین مطرح مطبوعات دهه ۵۰ می کند.
او پیش از انقلاب مدتی مسوول صفحه شعر مجله ادبی رودکی می شود و نقدهایی با عنوان «دیدار در متن یک شعر» می نویسد. منزوی مدتی هم در سال های اول انقلاب در مجله سروش، نقدنویسی می کند که البته طول این همکاری به یک سال نمی رسد.
۰