چرا جوانان مرفه آلمانی به آینده بدبین هستند؟
در مقایسه با همتایانشان در بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی، جوانان آلمانی در ظاهر اوضاع خوبی دارند. در سال ۲۰۱۷ بیکاری جوانان ۶.۴ درصد بوده، که بسیار پایینتر از کشورهای دیگر اتحادیه اروپا مانند ایتالیا یا یونان است. اما همچنان این احساس وجود دارد که نسل مسنتر به اندازه کافی روی حوزههایی که بر جوانان تاثیر دارد تمرکز نمیکند.
کد خبر :
۶۴۲۶۳
بازدید :
۱۸۲۹
اقتصاد آلمان در حال شکوفایی است. نرخ بیکاری به کمترین میزان تاریخ خود نزدیک شده است. در اروپا و دیگر نقاط جهان، آلمان به عنوان نماد ثروت و کارآمدی شهرت دارد.
پس چرا جوانهای مرفه آلمانی نسبت به آیندهشان بدبین هستند؟ آیا آینده خوب شغلی، محیط زیست تمیز، نرخ پایین جرم و جنایت، اوقات فراغت زیاد، جاذبههای فرهنگی فراوان و حمل و نقل مناسب، چیزهایی هستند که خوشایند نباشند؟ با وجود همه اینها مشکلاتی در لایههای زیرین وجود دارد که میتواند بر نسل جوان تاثیر بگذارد.
پیتر ماتوشک، تحلیلگر سیاسی ارشد موسسه نظرسنجی آلمانی فورسا، میگوید در حالی که آلمانیها تمایل دارند که از زندگی خودشان راضی باشند، چندان با جهتگیری کشورشان احساس راحتی نمیکنند.
در یک نظرسنجی که موسسه فورسا برای شبکه آرتیال انجام داده است، ۸۱ درصد از شرکتکنندگان در مورد وضعیت مالی شخصی خودشان خوشحال یا بسیار خوشحال بودهاند؛ اما وقتی از آنها درباره وضعیت کشور به طور کلی پرسیده شده این آمار ۱۰درصد کاهش داشته است. همچنین در حالی که ۷۱ درصد گفتهاند که از نظام سیاسی آلمان به نحوی که باید اداره شود راضی هستند، تنها ۱۴ درصد از آن گونه که واقعا اداره میشود ابراز رضایت کردهاند.
آقای ماتوشک میگوید که وقتی موضوع اقتصاد به میان میآید، نظرسنجیها نشان میدهد که احساس مردم شدیدا در طول سال گذشته تغییر کرده است. آلمانیها در ژانویه سال جاری در پاسخ به این سوال که آیا به نظرشان اوضاع اقتصادی بهبود مییابد یا بدتر میشود تقریبا به دو گروه مساوی تقسیم شدند. با این حال از تابستان این آمار حدود ۲۰درصد به سمت بدبینی نسبت به اوضاع اقتصادی جابهجا شده است.
در حالی که ممکن است فرض بر این باشد که این پدیدهای در میان آلمانیهای مسنتر است، اما روی نسل جوانتر هم تاثیر میگذارد. با بازتاب رای رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، آمار نشان میدهد که جوانها احساس میکنند که مشکلات والدین و پدربزرگها و مادربزرگهایشان بر آنها تحمیل شده و آینده سیاسیشان از سوی نسل مسنتر تعیین شده است.
پس چرا جوانهای مرفه آلمانی نسبت به آیندهشان بدبین هستند؟ آیا آینده خوب شغلی، محیط زیست تمیز، نرخ پایین جرم و جنایت، اوقات فراغت زیاد، جاذبههای فرهنگی فراوان و حمل و نقل مناسب، چیزهایی هستند که خوشایند نباشند؟ با وجود همه اینها مشکلاتی در لایههای زیرین وجود دارد که میتواند بر نسل جوان تاثیر بگذارد.
پیتر ماتوشک، تحلیلگر سیاسی ارشد موسسه نظرسنجی آلمانی فورسا، میگوید در حالی که آلمانیها تمایل دارند که از زندگی خودشان راضی باشند، چندان با جهتگیری کشورشان احساس راحتی نمیکنند.
در یک نظرسنجی که موسسه فورسا برای شبکه آرتیال انجام داده است، ۸۱ درصد از شرکتکنندگان در مورد وضعیت مالی شخصی خودشان خوشحال یا بسیار خوشحال بودهاند؛ اما وقتی از آنها درباره وضعیت کشور به طور کلی پرسیده شده این آمار ۱۰درصد کاهش داشته است. همچنین در حالی که ۷۱ درصد گفتهاند که از نظام سیاسی آلمان به نحوی که باید اداره شود راضی هستند، تنها ۱۴ درصد از آن گونه که واقعا اداره میشود ابراز رضایت کردهاند.
آقای ماتوشک میگوید که وقتی موضوع اقتصاد به میان میآید، نظرسنجیها نشان میدهد که احساس مردم شدیدا در طول سال گذشته تغییر کرده است. آلمانیها در ژانویه سال جاری در پاسخ به این سوال که آیا به نظرشان اوضاع اقتصادی بهبود مییابد یا بدتر میشود تقریبا به دو گروه مساوی تقسیم شدند. با این حال از تابستان این آمار حدود ۲۰درصد به سمت بدبینی نسبت به اوضاع اقتصادی جابهجا شده است.
در حالی که ممکن است فرض بر این باشد که این پدیدهای در میان آلمانیهای مسنتر است، اما روی نسل جوانتر هم تاثیر میگذارد. با بازتاب رای رفراندوم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، آمار نشان میدهد که جوانها احساس میکنند که مشکلات والدین و پدربزرگها و مادربزرگهایشان بر آنها تحمیل شده و آینده سیاسیشان از سوی نسل مسنتر تعیین شده است.
مهمترین عامل بدبینی برای جوانهای آلمانی آن است که شاهد قدرت گرفتن حزب راست افراطی AFD، آلترناتیو برای آلمان هستند
منصفانه اگر نگاه کنیم، تابستانی که گذشت برای آلمانیها بسیار جنجالی بود. یک رویارویی در ردههای بالای حکومتی تقریبا دولت را به زیر کشید. همچنین مسعود اوزیل، بازیکن ترک تبار تیم ملی فوتبال آلمان، پس از اینکه ادعا کرد اعضا و هواداران تیم نسبت به او رفتار نژاد پرستانه داشتهاند، تیم ملی را ترک کرد. این اتفاق منجر به بحثهای گستردهتر درباره رواج نژادپرستی روزمره در آلمان شد.
در روزهای پایانی ماه اوت، ویدیوهایی از تظاهرات گروههای راست افراطی در حالی که خارجیها را در خیابانهای کمنیتس در شرق آلمان تعقیب میکردند، همه کشور را غافلگیر کرد. این جریان باعث مطرح شدن دوباره سوالهایی در این مورد شد که آلمان تا چه اندازه از گذشته خود درس گرفته است.
احساس بحران رسانههای آلمان را فرا گرفت. در پایان ماه ژوئن، مدت کوتاهی پس از اینکه تیم ملی فوتبال آلمان از صعود به مرحله دوم بازیهای جام جهانی باز ماند، مجله آلمانی اشپیگل با این عنوان روی جلد منتشر شد: "روزی روزگاری، کشور قدرتمندی وجود داشت". اشپیگل در این مقاله نوشت: "بحران در سیاست، اقتصاد و ورزش پیامد از خود راضی بودن است. چطور کار به اینجا کشید؟ " این موضوع با اظهار نظرهای حزنآور مشابه بر سر موج گرمای تابستان ادامه یافت که از معنای تغییرات اقلیمی برای آلمان میگفتند.
پس دقیقا چه چیزی در جریان است؟ با اینکه به نظر میرسد این احساسهای بدبینانه اغراق بیش از اندازه رسانهها باشد، دادهها و گفتگو با جوانهای آلمانی این پدیده را تایید میکند.
مهمترین عامل بدبینی برای جوانهای آلمانی آن است که شاهد قدرت گرفتن حزب راست افراطی AFD ٬آلترناتیو برای آلمان٬ هستند. بسیاری احساس میکنند که این نشاندهنده فروریختن روشی است که آلمان سیاست و خط مشی خود را مورد بحث قرار میدهد.
یوله لو، دانشجوی ۲۴ ساله در برلین، میگوید که وقایع کمنیتس یادآور تلخ این نکته بود که آلمان به اندازه کافی از تاریخ خود درس نگرفته است
تیل باکن، کارمند ۲۸ ساله یک سازمان غیردولتی در برلین، میگوید که افزایش تاثیر پوپولیسم راستگرای افراطی به این معناست که گفتوگوی ملی در سیاست و رسانه با نفرتپراکنیهای رو به افزونی جدید قبضه شده است.
باکن میگوید که از زمان قدرت گرفتن راست افراطی "به نظر میرسد که تمام گفتمان سیاسی درباره مهاجرت و نفرت و جرم است. روی مشکلات واقعی که پیش روی ماست یا در حال حاضر داریم تمرکز ندارد. "
به جای تمرکز روی مهاجرت، باکن میگوید که دولت باید بیشتر وقت خود را صرف بهبود نظام درمانی و سرمایهگذاری بیشتر روی آموزش کند و چگونگی آمادهسازی نسل جوان برای بازنشستگی باامنیت را مورد ملاحظه قرار دهد.
یوله لو، دانشجوی ۲۴ ساله در برلین، میگوید که وقایع کمنیتس یادآور تلخ این نکته بود که آلمان به اندازه کافی از تاریخ خود درس نگرفته است. "تقریبا در تمام عمرم فکر میکردم با چیزهایی که درباره ملیگرایی آلمانی و تاریخ قرن گذشته آموختهایم، باید از آن ملیگرایی و نژادپرستی گذر کرده باشیم. اما واقعیت چیز دیگری را به ما نشان داد. "
لو ادامه میدهد که آنچه در کمنیتس اتفاق افتاد ممکن است یک رخداد جدا افتاده به نظر برسد، اما ثابت کرده است که اگر گفتمان تغییر نکند اتفاقهای مشابهی در هر جای کشور میتواند رخ دهد. او میگوید "در محله من هنوز اتفاقی نیفتاده است، اما کمنیتس چندان از محل فعلی ما دور نیست. "
حتی اگر اوضاع به خوبی پیش رود، این احساس نیز وجود دارد که آلمان در آستانه مشکلات بزرگتر مالی و اجتماعی است به زبان دیگر، ممکن است جوانهای آلمانی احساس کنند که حالا در وضعیت خوبی هستند، اما میترسند که در آینده اوضاع به همین منوال باقی نماند.
باکن میگوید که از زمان قدرت گرفتن راست افراطی "به نظر میرسد که تمام گفتمان سیاسی درباره مهاجرت و نفرت و جرم است. روی مشکلات واقعی که پیش روی ماست یا در حال حاضر داریم تمرکز ندارد. "
به جای تمرکز روی مهاجرت، باکن میگوید که دولت باید بیشتر وقت خود را صرف بهبود نظام درمانی و سرمایهگذاری بیشتر روی آموزش کند و چگونگی آمادهسازی نسل جوان برای بازنشستگی باامنیت را مورد ملاحظه قرار دهد.
یوله لو، دانشجوی ۲۴ ساله در برلین، میگوید که وقایع کمنیتس یادآور تلخ این نکته بود که آلمان به اندازه کافی از تاریخ خود درس نگرفته است. "تقریبا در تمام عمرم فکر میکردم با چیزهایی که درباره ملیگرایی آلمانی و تاریخ قرن گذشته آموختهایم، باید از آن ملیگرایی و نژادپرستی گذر کرده باشیم. اما واقعیت چیز دیگری را به ما نشان داد. "
لو ادامه میدهد که آنچه در کمنیتس اتفاق افتاد ممکن است یک رخداد جدا افتاده به نظر برسد، اما ثابت کرده است که اگر گفتمان تغییر نکند اتفاقهای مشابهی در هر جای کشور میتواند رخ دهد. او میگوید "در محله من هنوز اتفاقی نیفتاده است، اما کمنیتس چندان از محل فعلی ما دور نیست. "
حتی اگر اوضاع به خوبی پیش رود، این احساس نیز وجود دارد که آلمان در آستانه مشکلات بزرگتر مالی و اجتماعی است به زبان دیگر، ممکن است جوانهای آلمانی احساس کنند که حالا در وضعیت خوبی هستند، اما میترسند که در آینده اوضاع به همین منوال باقی نماند.
این که آلمانیها به آینده خود بدبین هستند به معنای آن نیست که دیگران در خارج از این کشور هم به این اندازه نسبت به آن حس بدی داشته باشند
باکن میگوید: "اوضاع ما یا خودم در حال حاضر خوب است. اما مسلما اگر به پنج یا ده سال آینده نگاه کنید، ما در مسیر مشخصی هستیم. درباره اینکه کشور چگونه پیش خواهد رفت، من فکر میکنم همه کمی نگران آن هستند که مسیر آینده ما به کجا خواهد انجامید با توجه به قدرت گرفتن پوپولیسم راستگرای افراطی و اینکه دولت به قدر کافی روی آموزش و زیرساختها سرمایهگذاری نمیکند. "
در مقایسه با همتایانشان در بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی، جوانان آلمانی در ظاهر اوضاع خوبی دارند. در سال ۲۰۱۷ بیکاری جوانان ۶.۴ درصد بوده، که بسیار پایینتر از کشورهای دیگر اتحادیه اروپا مانند ایتالیا یا یونان است. اما همچنان این احساس وجود دارد که نسل مسنتر به اندازه کافی روی حوزههایی که بر جوانان تاثیر دارد تمرکز نمیکند.
بر اساس تازهترین گزارش دویچه بانک، قیمت مسکن در شهرهای بزرگ ۸۰ درصد نسبت به سال ۲۰۰۹ افزایش داشته است. این گزارش همچنین میگوید که اجارهها نیز افزایش یافته و کمبود مسکن در سطح ملی به یک میلیون واحد مسکونی رسیده است. در همین حال سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) در تازهترین گزارش خود میگوید که پیر شدن سریع جمعیت "ممکن است پایداری مالی برنامه بازنشستگی عمومی را با چالش روبرو کند. "
آرون هینزه، جوان ۲۴ سالهای که در بخش بهداشت و درمان در برلین کار میکند، میگوید"سیاستی که امروز در آلمان داریم بیشتر مناسب افراد میانسال است - یعنی همان موج جمعیتی که پس از جنگ متولد شدند - و نه نسل جوانتر. وقتی به آینده نگاه کنید و بپرسید که چه کسی حقوق بازنشستگی مرا وقتی پیر میشوم خواهد داد، پاسخ این است: هیچ کس. "
در مقایسه با همتایانشان در بسیاری دیگر از کشورهای اروپایی، جوانان آلمانی در ظاهر اوضاع خوبی دارند. در سال ۲۰۱۷ بیکاری جوانان ۶.۴ درصد بوده، که بسیار پایینتر از کشورهای دیگر اتحادیه اروپا مانند ایتالیا یا یونان است. اما همچنان این احساس وجود دارد که نسل مسنتر به اندازه کافی روی حوزههایی که بر جوانان تاثیر دارد تمرکز نمیکند.
بر اساس تازهترین گزارش دویچه بانک، قیمت مسکن در شهرهای بزرگ ۸۰ درصد نسبت به سال ۲۰۰۹ افزایش داشته است. این گزارش همچنین میگوید که اجارهها نیز افزایش یافته و کمبود مسکن در سطح ملی به یک میلیون واحد مسکونی رسیده است. در همین حال سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) در تازهترین گزارش خود میگوید که پیر شدن سریع جمعیت "ممکن است پایداری مالی برنامه بازنشستگی عمومی را با چالش روبرو کند. "
آرون هینزه، جوان ۲۴ سالهای که در بخش بهداشت و درمان در برلین کار میکند، میگوید"سیاستی که امروز در آلمان داریم بیشتر مناسب افراد میانسال است - یعنی همان موج جمعیتی که پس از جنگ متولد شدند - و نه نسل جوانتر. وقتی به آینده نگاه کنید و بپرسید که چه کسی حقوق بازنشستگی مرا وقتی پیر میشوم خواهد داد، پاسخ این است: هیچ کس. "
مسعود اوزیل، بازیکن ترک تبار تیم ملی فوتبال آلمان، پس از اینکه ادعا کرد اعضا و هواداران تیم نسبت به او رفتار نژاد پرستانه داشتهاند، تیم ملی را ترک کرد
این که آلمانیها به آینده خود بدبین هستند به معنای آن نیست که دیگران در خارج از این کشور هم به این اندازه نسبت به آن حس بدی داشته باشند. در اروپا و دیگر نقاط جهان، آلمان همچنان سرزمینی برای خیل جوانانی است که مشتاق حرکت به سوی زمینهای سبزترند.
دینو چویکو، دانشجوی ۲۴ ساله روزنامهنگاری در سارایوو، میگوید که امیدوار است بعد از پایان تحصیل به آلمان برود حتی اگر امکان کار در حوزه روزنامهنگاری برایش نباشد. "در واقع بسیاری از ما میخواهیم که از اینجا، از بوسنی خارج شویم و به خصوص به آلمان برویم، سرزمین موعود ما. "
دینو چویکو، دانشجوی ۲۴ ساله روزنامهنگاری در سارایوو، میگوید که امیدوار است بعد از پایان تحصیل به آلمان برود حتی اگر امکان کار در حوزه روزنامهنگاری برایش نباشد. "در واقع بسیاری از ما میخواهیم که از اینجا، از بوسنی خارج شویم و به خصوص به آلمان برویم، سرزمین موعود ما. "
۰