پنج مقاله فنی از فروید

پنج مقاله فنی از فروید

او در مقاله «درمان‌روانی» با پزشکان سرشاخ می‌شود و نشان می‌دهد اگرچه «رابطه تن و روان (هم در حیوانات و هم در انسان‌ها)، رابطه تأثیر متقابل است، اما طرف دیگر این رابطه، یعنی تأثیر روان بر تن، در زمان‌های پیشین مورد عنایت پزشکان نبود». فروید می‌گوید با بررسی پدیده‌های بیمارگون می‌توان به فهم پدیده‌های بهنجار روان دست یافت.

کد خبر : ۶۵۱۲۳
بازدید : ۴۷۱۵
پنج مقاله فنی از فروید
دشوار بتوان انکار کرد که زمینه حرفه‌ای درمانگری روان در سال‌های پایانی سده نوزدهم شکل گرفت و زمینه‌ساز این حرفه زیگموند فروید بود. روش درمانی او برخاسته از روان‌شناسی نوینی بود که آن را با نام روان‌کاوی می‌شناسیم.
فروید با مقاله «مطالعاتی درباره هیستری» به جامعه پزشکی وقت معرفی شد و سپس دانش روان‌کاوی با انتشار «تعبیر رؤیا» پا گرفت و تا نیمه قرن بیستم چنان فراگیر شد که روان‌کاوی را همان روان‌درمانی می‌پنداشتند. می‌توان گفت: مهم‌ترین، اگر نگوییم عمده، آثار فروید به فارسی ترجمه شده‌اند: «تفسیر خواب»، «تعبیر خواب و بیماری‌های روانی»، «توتم و تابو»، «تمدن و ملالت‌های آن»، «موسی و یکتاپرستی»، «سه رساله درباره نظریه جنسی» و غیره.
در کنار این کتاب‌ها مقالات بسیاری نیز از فروید در مجلات و کتاب‌های مختلف ترجمه شده‌اند. به تازگی پنج مقاله فنی از فروید درباره تکنیک درمان روان‌کاوانه و در حیطه روان‌کاوی بالینی با گزینش و ترجمه محمد مبشری و به همت نشر نیلوفر با عنوان «پنج نوشتار» منتشر شده است. فروید گفته بود بهترین راه آموختن روان‌کاوی مطالعه تاریخ آن است. به نظر می‌رسد متن‌های این مجموعه نیز در همین راستا انتخاب شده‌اند. پنج مقاله کتاب حاضر به‌ترتیب عبارت‌اند از: «درمان روانی» (۱۸۹۰)، «روش روان‌کاوانه فرویدی» (۱۹۰۴)، «درباره روان‌درمانی» (۱۹۰۵)، «امکان‌های آینده درمان روان‌کاوانه (۱۹۱۰) و درباره روان‌کاوی بی‌قاعده» (۱۹۱۰).

فروید در مقاله اول این کتاب روان‌درمانی را مبین درمان از راه روان می‌داند و درمان از راه روان را درمان اختلال‌های روانی یا بدنی با ابزار‌هایی تعریف می‌کند که بدوا و بی‌میانجی بر روان تأثیر می‌گذارد. او چنین وسیله‌ای را بیش از هر چیز گفتار می‌داند و سخن را ابزار اساسی درمان روان معرفی می‌کند.
او در مقاله «درمان‌روانی» با پزشکان سرشاخ می‌شود و نشان می‌دهد اگرچه «رابطه تن و روان (هم در حیوانات و هم در انسان‌ها)، رابطه تأثیر متقابل است، اما طرف دیگر این رابطه، یعنی تأثیر روان بر تن، در زمان‌های پیشین مورد عنایت پزشکان نبود». فروید می‌گوید با بررسی پدیده‌های بیمارگون می‌توان به فهم پدیده‌های بهنجار روان دست یافت.

مقاله دوم کتاب را خود فروید از زبان شخص دیگری نوشته است و در آن بخشی مهم از پروژه‌اش را توضیح می‌دهد. فروید به شیوه خاص خود در روان‌درمانی یا آنچه روان‌کاوی می‌نامد اشاره می‌کند که از روش به‌اصطلاح پالایشی سرچشمه می‌گیرد. او در این مقاله، ضمن مرور ویژگی‌ها و نحوه کار روش پالایشی که با خواب مصنوعی انجام می‌شود، نشان می‌دهد نیرو‌های روانی‌ای که واپس‌رانی را ایجاد کرده‌اند در مقاومتی که در برابر بازتولید آن‌ها وجود دارد احساس می‌شوند. از این جهت، فروید عامل مقاومت را یکی از ستون‌های اصلی نظریه‌اش معرفی می‌کند. او حتی در این مقاله کوتاه شرایط لازم را برای کسانی که روان‌کاوی می‌شوند تعیین می‌کند.

عمر مقاله سوم این کتاب به هشت سال پس از انتشار «مطالعاتی درباره هیستری» برمی‌گردد. او در مقاله «درباره روان‌درمانی» که به نظر می‌رسد متن سخنرانی‌اش در حضور همکاران پزشکش باشد، روان‌درمانی را روش درمانی نو نمی‌داند و تأکید دارد این روش کهن‌ترین روشی است که دانش پزشکی از آن بهره برده است. او در این مقاله ضمن دفاع از این روش درمانی برخی از اشتباهات رایج درخصوص روش پالایشی و تحلیلی روان‌درمانی را تصحیح می‌کند، ازجمله اینکه این روش را نباید با درمان تلفیقی هیپنوتیزم اشتباه گرفت. یا اینکه اشتباه است اگر تصور کنیم فن پژوهش علت‌های بیماری و برطرف‌کردن آن با این روش آسان و بدیهی است.
همچنین تأکید دارد که اگر از گفته‌های او نتیجه گرفته‌اند که روش درمانی او ایده‌آل نیست، یعنی مطمئن، سریع و خوشایند نیست، اگر روش کوتاه و آسان‌تری سراغ دارند که به اندازه روش فروید نتیجه‌بخش است، آن را امتحان کنند. مورد‌های استفاده و مورد‌های منع استفاده از این روش را به‌علت محدودیت‌های علمی کار فروید نمی‌توان معین کرد. شکل مقاله چهارم نیز مثل مقاله سوم است. او در این مقاله خطاب به پزشکان و همکاران خود تأکید دارد سیر تحول روش درمانی او به پایان نرسیده و در آینده از سه جهت تقویت خواهد شد: از راه پیشرفت داخلی، از راه افزایش اقتدار، از راه تأثیر کلی کار روان‌کاوان. منظور از راه اول، پیشرفت در دانش تحلیلی و تکنیک‌ها و نیز نوآوری‌ها در زمینه فن درمان است. در مقاله آخر این کتاب نیز فروید با نمونه‌ای که از یکی از مراجعان زن خود ذکر می‌کند به نقد روان‌کاوی بی‌قاعده می‌پردازد که همان روان‌کاوی خودسرانه یا تعلیم‌نیافته است و رفتار نادرست پزشکان با بیماران خود را نقد و بررسی می‌کند.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید