معمای خانه مادری هوشنگ ابتهاج
«نگهداری این خانه برای من مسأله نیست. اگر این خانه امسال خراب نشود، ۵۰ سال دیگر خراب میشود. ممکن است به طور طبیعی خراب شود؛ زلزله بیاید. هزار بلا سر تاریخ میآید و تمام میشود. ساختمانها نمیمانند و گاه خود به خود از بین میروند.
کد خبر :
۶۶۶۷۲
بازدید :
۲۲۳۷
هوشنگ ابتهاج متخلص به «سایه» شاعر و غزلسرای معاصر چندی است که به احتمال تخریب خانه مادریاش واکنش نشان داده است.
او میگوید: «این خانه حیف است و یادگاری است و اگر مرکز فرهنگی شود بهتر از این است که به یک اداره تبدیل شود.»
ابتهاج توضیح داده: «این خانه، خانه مادری من بود. مادر مادربزرگم صاحب این خانه بود که بعد این خانه به دخترش رسید و از دخترش که مادربزرگ من حساب میشد به مادر من رسید. این خانه بعد از فوت مادرم (۱۳۲۶) به من و سه خواهرم رسید که ما به پدرم وکالت دادیم تا این خانه را بفروشد. او در سال ۱۳۲۷ این خانه را فروخت. یک نفر، دو نفر دیگر هم این خانه را خریدند. شنیدم یکی از صاحبخانهها ساکن امریکاست. با او هم گفتگو کردند. به من گفتند در شهرداری رشت تصویب شده این خانه را بخرند تا به یک مرکز فرهنگی تبدیل شود. اخیراً هم شنیدم که حکمی صادر شده که این خانه را خراب بکنند و ساختمان چندطبقه بسازند؛ اما جزئیاتش را نمیدانم.»
این شاعر پیشکسوت در ادامه میگوید: «نگهداری این خانه برای من مسأله نیست. اگر این خانه امسال خراب نشود، ۵۰ سال دیگر خراب میشود. ممکن است به طور طبیعی خراب شود؛ زلزله بیاید. هزار بلا سر تاریخ میآید و تمام میشود. ساختمانها نمیمانند و گاه خود به خود از بین میروند. من اصراری برای حفظ این خانه ندارم و اهمیتی هم ندارد؛ وقتی خود آدم نمیماند حالا خانه هم نماند. اما خب این خانه حیف است و یادگاری است. اگر مرکز فرهنگی شود بهتر از این است که به یک اداره تبدیل شود.»
از آثار این شاعر پیشکسوت میتوان به سراب، سیاه مشق، شبگیر، چند برگ از یلدا و... اشاره کرد. شاعری که حالا دغدغه خانه مادریاش را دارد.
منبع: ایران
۰