نگاهی به فیلم "مسخره باز"
فانتزی شوخ و لحن سورئال، مهمترین خصیصه این فیلم است که در کنار قابلیتهای دنیای سی جی، آن را در جایگاه یک اثر آرتیستیک و پیشرو، اما خالی از بن مایههای قانونمند داستان پردازانه قرار میدهد.
کد خبر :
۶۷۶۶۴
بازدید :
۱۹۵۶
اشکالی ندارد که یک کارگردان بلند پرواز و خلاق تئاتر بتواند در اولین تجربهی سینمایی خود، از یک ایدهی چند خطی و فانتزی یک فیلم بلند سینمایی با نوآوریهای دیداری و شنیداری خلق کند. تجربهای که گر چه از فیلمهای کازابلانکا، کیل بیل، پاپیون و هزاردستان و … شاهد میآورد، اما در ذات خود تجربهای هنرمندانه و رویا پردازانه است.
کاری که غنی زاده در مسخره باز میکند، همان بُعد فراموش شدهای از جنون و فانتزی است که سالهاست جایش در سینمای ایران خالیست. قدرت تصویر برداری عجیب و دست نیافتنی "علی قاضی" به همراه جلوههای ویژهی کامپیوتری که به خوبی بر پیکره فیلم نقش بسته- و مثل اغلب فیلمهای سینمای ایران وصله ناجور نیست- برگ برندهی مسخره باز است.
فانتزی شوخ و لحن سورئال، مهمترین خصیصه این فیلم است که در کنار قابلیتهای دنیای سی جی، آن را در جایگاه یک اثر آرتیستیک و پیشرو، اما خالی از بن مایههای قانونمند داستان پردازانه قرار میدهد.
مسخره باز با روایت شخصی یک شاگرد سلمانی یتیم از زندگیش شروع میشود، عشق به یک سوپر استار زن و سودای بازیگر شدن، دو بال نیرومند خیال پردازیهای این شخصیت است. او از زندگی و حضورش در کنار دو شخصیت دیگر، یعنی پیرمرد چُرتی و هجران کشیدهی صاحب سلمانی و همکار پرحرف و سیاسی کارِ کله شقش تعریف میکند.
یک تدوین پر بُرش به همراه موسیقی پر افت و خیز، که در همراهی با تکرار چند بارهی عناصر روایی - دیداری، جهان روزمرهی این سه مرد را مدام برای مخاطب توصیف میکند، ساختار اصلی این فیلم تک لوکیشن را تشکیل میدهد. اما همه چیز در این تکرار و توصیف خلاصه نمیشود و بازی ذهنی و خلاقیتهای دیوانه وار و بی قاعدهی فیلمساز پا را از دنیای محدود این اتاقک کوچک فراتر میگذارد.
غنی زاده آشکارا از موتیفهای آشنای نمایش، "می سی سی پی نشسته میمیرد"، نیز استفاده میکند و در گیر و دارِ خلق صحنههای اکشنِ پایان این فیلم -که اتفاقا کمی کشدار و طولانی هم شده - شیطنت و جسارت استفاده از خاطرهی " ابوالفتح خانِ صحاف" از فیلم هزاردستان را نیز به شیوهای بسیار هوشمندانه دارد.
تصویر برداری در یک اتاق کوچک- به عنوان تنها لوکیشن اصلی فیلم- که بی مکانی و بی زمانی وقوع رخدادها را القا میکند، با طراحی صحنه بی نظیری، که همه ملزومات به کارگیری عناصر روایی و نمایشی را در حدی موجز و کارآمد در خود جای داده است، تجربهای ارزشمند و کمتر دیده شدهای است که به نظر میرسد از دنیای تئاتر به ذهن فیلمساز رسیده باشد. کارکرد ویژهی هر شی در صحنه اهمیت دارد.
از جفت کمدهای چوبی کنار اتاق، که در حکم جهانِ رویایی شاگرد سلمانی است گرفته، تا ماهی فلزی پنکه سقفی که دفعِ همه بدشگونیهای جهان این سلمانی (نه آرایشگاه)، را به وجود خود وابسته میکند، همه و همه از کارکرد تماتیک و در عین حال سورئالی حکایت میکند، که ذهن مخاطب را به فرای واقعیتی که در برابر چشمانش قرار گرفته، دلالت میدهد.
اگر از کاستیهای "مسخره باز" به عنوان یک تجربه متفاوت، عامدانه چشم پوشی کنیم، باید بگوییم که جذابیتهای انیمیشن گونه در طراحی کاراکترهای اصلی فیلم، نیز از نکات برجستهی دیگری است که کمتر در سینمای ایران به آن اهمیت داده میشود و از این رو نگاه نوینی که غنی زاده را در پیوند بین سینما و تئاتر بیش از پیش موفق ساخته، بر ما آشکار میشود.
منبع: سینما سینما
۰