نمایش سقراط: تئاتر در خدمت پرسش

بازی فرهاد آئیش در نقش سقراط با وجود دشواری‌اش معرکه بود. نورپردازی، دکور، موسیقی و حرکت‌های موزون هم تحسین‌برانگیز بود و از این بابت هم باید به همه دست‌اندرکاران بالاخص نویسنده و کارگردان حمیدرضا نعیمی و طراح نورالدین حیدری ماهر دست‌مریزاد گفت.

کد خبر : ۶۸۴۴۷
بازدید : ۲۰۰۵

طرح پرسش‌های عمیق و پیچیده فلسفی و هستی‌شناسانه را باید مهم‌ترین جنبه نمایش‌نامه «سقراط» دانست. ویژگی‌های دیگر این اجرا به کنار، حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان سقراط توانسته پرسش‌های بنیادی پیرامون اخلاق، خوشبختی، سعادتمندی، فضیلت، شجاعت، آگاهی، معرفت، عدالت، فقر، غنا، فحشا، رذالت و سایر مفاهیم معرفتی را با مهارت تحسین‌برانگیزی روی صحنه بیاورد.

پرداختن به این پرسش‌ها در شرایط عادی هم چندان ساده نیست چه رسد در قالب یک نمایش‌نامه. برخلاف تصور اولیه‌ای که بسیاری از ما ممکن است داشته باشیم، این پرسش‌ها از زمانی که انسان خود را شناخت و از مرحله غارنشینی و صحراگردی پای به عصر اسکان‌یافتگی و ایجاد شهر‌ها گذاشت، ذهن او را مشغول کرده‌اند. مذاهب و آیین‌های مختلف، فلاسفه، اندیشمندان، متفکران و حکما به دنبال پاسخ به پرسش‌هایی بوده اند که در نمایش‌نامه سقراط مطرح شده‌اند. آیا انسان خودش مسئول تیره‌روزی‌هایش است یا خدایان، جامعه و حتی حکومت‌ها هم در خوشبختی یا برعکس تیره‌بختی ما سهم دارند؟ آیا حکومت‌کردن یک هنر، دانش و آگاهی است یا هرکس که توسط مردم انتخاب شود، می‌تواند حکومت کند؟ آیا رأی یک بی‌سواد باید با رأی یک عالم آگاه بافضیلت یکسان تلقی شود؟

شاید برخی از ما بپرسیم که آنچه اهمیت دارد حداقلی از رفاه و معیشت است تا رفتن به‌دنبال سؤالات معرفتی که سقراط به‌دنبال آنهاست. پرسشی که «زانتیپه» همسر سقراط با بازی فوق‌العاده مریم سعادت از همسرش می‌پرسد. جدای از همسر، نعیمی دیالوگ جالبی میان سقراط و پسرش لامپروکلس (صالح لواسانی) هم به‌وجود آورده که خوراک بسیاری از دهه شصتی‌ها و هفتادی‌های خودمان است. لامپروکلس که از فقر خانوادگی، بی‌کاری، فساد و استبداد حاکم در آتن به تنگ آمده و می‌خواهد مهاجرت کند با مخالفت پدر روبه‌رو می‌شود. سقراط به پسرش می‌گوید به جای رفتن باید بایستی و جامعه‌ات را بسازی و پسر به پدر می‌گوید تو که فیلسوف و اندیشمند شهرمان بودی، با یک دو جین شاگردانت و ۷۰ سال مبارزه چه چیزی را توانستی بسازی؟ و ناامیدانه از سقراط می‌پرسد آیا تلاش‌هایش به جز فقر، دستاورد دیگری هم داشته؟


دیالوگ اخلاقی- فلسفی جالب دیگری که نعیمی روی صحنه آورده میان سقراط و تئودوته روسپی آتن با بازی جذاب بهناز نازی است. آیا تن‌فروشی محصول فقر است یا طمع و زیاده‌خواهی برخی از زنان و بوالهوسی مردان؟ در عین حال سقراط دو نکته دیگر را هم پیرامون روسپی‌گری می‌خواهد به مخاطب یادآور شود. اینکه آگاهی آن‌قدر سلاح قدرتمندی هست که می‌تواند زندگی یک روسپی را هم زیرورو کند. ثانیا روسپی‌ها هم برخلاف حرفه‌شان می‌توانند درگیر احساسات عاطفی شوند؛ همچنان که تئودوته به سقراط علاقه‌مند می‌شود. علاقه‌ای که با توجه به فقر سقراط، فقط می‌توانسته یک انگیزه داشته باشد و آن هم شخصیت فرهیخته سقراط بوده است.


بازی فرهاد آئیش در نقش سقراط با وجود دشواری‌اش معرکه بود. نورپردازی، دکور، موسیقی و حرکت‌های موزون هم تحسین‌برانگیز بود و از این بابت هم باید به همه دست‌اندرکاران بالاخص نویسنده و کارگردان حمیدرضا نعیمی و طراح نورالدین حیدری ماهر دست‌مریزاد گفت.

۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید