قصر شیرین؛ خوش ساخت و دقیق؟
به نظر میآید که ساختار «قصر شیرین» هم چندان از مفاد تعریف اوژن سکریب به دور نباشد. از همین جاست که به دو هدف دست مییابد تا هم به اندازه کافی احساساتبرانگیز (سوزناک) باشد و هم ما را تا نتیجهگیری نهاییاش با خود همراه کند.
کد خبر :
۷۱۹۷۴
بازدید :
۱۳۳۱
حافظ روحانی | اگر نقد فیلم را نوعی تلاش برای درک یا شناخت یک اثر سینمایی تعریف کنیم (هر چند که این خود این تعریف محل مناقشه است)، «قصر شیرین»، ساخته جدید رضا میرکریمی پیشاپیش دست ما را بسته و راه را بر هر نوع تعبیر یا تفسیری فارغ از آنچه سازندگان در ذهن داشتهاند، میبندد.
این را میتوان به نشانه کیفیت یک اثر سینمایی ارزیابی کرد، اگر نخواهیم به صرف یک مولفه به این نتیجه نرسیم، میتوانیم لااقل «قصر شیرین» را هوشمندانه بنامیم؛ فیلمی که شاید چندان ظریف نباشد، اما دقیق هست. به واسطه همین دو صفت مذکور (هوشمندانه و دقیق)، سازندگان، فیلمی خوشساخت (Well-made) را به ما عرضه میکنند؛ خوشساخت به همان تعریفی که اوژن سکریب، نویسنده فرانسوی در قرن ۱۹ ابداع کرد تا گروهی از نوشتههای بینقص و خوشپرداخت را توصیف کند که بر مبنای یک متدولوژی مشخص نوشته شده بودند.
به نظر میآید که ساختار «قصر شیرین» هم چندان از مفاد تعریف اوژن سکریب به دور نباشد. از همین جاست که به دو هدف دست مییابد تا هم به اندازه کافی احساساتبرانگیز (سوزناک) باشد و هم ما را تا نتیجهگیری نهاییاش با خود همراه کند.
«قصر شیرین» به مدد استفاده از شیرینزبانی یا معصومیت دو شخصیت خردسالش موفق میشود بسیاری از تماشاگران را شیفته کرده و از سوی دیگر، تندی و خشونت شخصیت اصلی با بازی حامد بهداد را تشدید کند. بازی بهداد در نقش مردی که باید در عین خشونت و بدخلقی مهربان باشد نه فقط به مذاق بسیاری از منتقدان خوش آمده که در عین حال پلی است میان دو فضا و دو موقعیت فیلم و در نهایت فرصتی برای میرکریمی تا پیام اخلاقیاش را منتقل کند که برای درک و بهره بردن از عشق باید مسوولیت پذیرفت.
«قصر شیرین» به مدد استفاده از شیرینزبانی یا معصومیت دو شخصیت خردسالش موفق میشود بسیاری از تماشاگران را شیفته کرده و از سوی دیگر، تندی و خشونت شخصیت اصلی با بازی حامد بهداد را تشدید کند. بازی بهداد در نقش مردی که باید در عین خشونت و بدخلقی مهربان باشد نه فقط به مذاق بسیاری از منتقدان خوش آمده که در عین حال پلی است میان دو فضا و دو موقعیت فیلم و در نهایت فرصتی برای میرکریمی تا پیام اخلاقیاش را منتقل کند که برای درک و بهره بردن از عشق باید مسوولیت پذیرفت.
چنانچه در پایان، پسر از پدر میخواهد تا با کمک کردن به حیوانی که زیر گرفته، تصویر تروماتیک تصادفش با یک عابر (که در فیلم نمیبینیم) را پاک کند و از این طریق دوباره در میان خانواده پذیرفته شده و به درک عشقی نایل شود که در تمام طول ۳ سال گذشته (از زمان تصادف انگار) انکارش میکرده.
در طول این کشف است که تماشاگر احتمالا به مدد بازی بهداد در نقش مردی خشن، اما جذاب و مهربان با او همراه میشود و در نهایت پایانبندی را میپذیرد.
پس «قصر شیرین» از این منظر صریح و همه فهم است؛ شخصیت به دلیل یک رخداد تروماتیک خود را از خوشیهای زندگی (خانواده، عشق و...) محروم کرده و حالا پس از مرگ همسرش و با وجود نیاز شدید مالی، میآموزد که آن رخداد را کنار بگذارد و دوباره به خوشی و لذت زندگی تن دهد.
جدیدترین فیلم رضا میرکریمی میکوشد تا با خوشبینی به ذات انسان نگاه کند و صرفا به موانعی قائل باشد که مانع از شناخت این ذات پاک میشود. از این منظر سوز و گداز کافی دارد تا مثلا در صحنه دعوا یا تشر پدر به فرزندان و... قطره اشکی هم از تماشاگر بگیرد.
پس «قصر شیرین» از این منظر صریح و همه فهم است؛ شخصیت به دلیل یک رخداد تروماتیک خود را از خوشیهای زندگی (خانواده، عشق و...) محروم کرده و حالا پس از مرگ همسرش و با وجود نیاز شدید مالی، میآموزد که آن رخداد را کنار بگذارد و دوباره به خوشی و لذت زندگی تن دهد.
جدیدترین فیلم رضا میرکریمی میکوشد تا با خوشبینی به ذات انسان نگاه کند و صرفا به موانعی قائل باشد که مانع از شناخت این ذات پاک میشود. از این منظر سوز و گداز کافی دارد تا مثلا در صحنه دعوا یا تشر پدر به فرزندان و... قطره اشکی هم از تماشاگر بگیرد.
از این جنبه میتوان «قصر شیرین» را نمونهای موفق از یک فیلم خوشساخت نامید که به آنچه میخواهد، میرسد که بر بیننده تاثیر بگذارد و قطره اشکی هم شاید بگیرد.
۰