سلطان‌ها کجا می‌روند؟

سلطان‌ها کجا می‌روند؟

مردم خیلی دلشان پر است. خودمان هم جزو همین مردمیم و از صبح تا شب آدم‌های جورواجور می‌بینیم، همه‌شان هم دارند از وضعیت می‌نالند. مخلص حرفشان این است که این همه دزد در مملکت بود و ما نمی‌دانستیم. انگار از خواب بیدار شده باشند.

کد خبر : ۷۳۴۳۷
بازدید : ۶۳۴۹
سلطان‌ها کجا می‌روند؟
مریم طالشی | «همیشه می‌گفتند راننده‌ها محرم اسرار مردمند؛ بنشینی در تاکسی و درددل کنی و بروی و اصلاً مگر من شما را می‌شناسم که بر فرض هم اگر ماجرایتان را برای کسی تعریف کردم بفهمد اسم و رسمتان چه بوده. این‌ها در حرفه ما همیشه بوده. حالا، اما دیگر رازی باقی نمانده برای مردم. اصلاً دیگر کسی از خودش نمی‌گوید، آنقدر که بیرون ماجرا هست برای سوژه کردن.»

راننده ۵۰ ساله که این را می‌گوید، دست بلند می‌کند برای رفیقش و انگشت‌ها را به‌حالت لقمه گرفتن درمی‌آورد و به دهان خودش اشاره می‌کند و بعد همان دست را با انگشت‌های باز به علامت سؤال روی هوا می‌چرخاند. این یعنی ناهار می‌خوری؟ دوستش از دور دستش را در راستای خیابان تکان می‌دهد؛ این یعنی یک راه دیگر بروم.
زبان اشاره راننده‌ها را می‌شود زود یاد گرفت، زیاد سخت نیست. بحث من با راننده‌هایی که در ایستگاه تاکسی زیر پل سیدخندان در حال گذراندن وقت کوتاه ناهار یا منتظر مسافرند، اما در باب زبان اشاره یا آداب ویژه حرفه‌شان نیست. از آن‌ها می‌پرسم مردم وقتی در ماشین‌تان می‌نشینند درباره افشای اخبار فساد‌های اقتصادی چه می‌گویند و چه نظری دارند؟ خودتان در این باره چه فکر می‌کنید؟

«مردم خیلی دلشان پر است. خودمان هم جزو همین مردمیم و از صبح تا شب آدم‌های جورواجور می‌بینیم، همه‌شان هم دارند از وضعیت می‌نالند. مخلص حرفشان این است که این همه دزد در مملکت بود و ما نمی‌دانستیم. انگار از خواب بیدار شده باشند.»

یکی دیگر از راننده‌ها که به‌نظر مسن‌تر می‌رسد، حرف رفیقش را اینجور ادامه می‌دهد: «من خودم دو تا بچه لیسانسه بیکار دارم توی خانه. الان توی هر خانه‌ای بچه بیکار هست. خب این بچه با امیدی رفته دانشگاه، الان چرا باید اینجور باشد؟ بعد خبرش می‌آید که فلان آقازاده فلان قدر وام‌های سنگین گرفته و ده‌ها جا سرمایه‌گذاری کرده و حالا هم گیر افتاده معلوم نیست واقعاً برخوردی می‌شود یا قسر درمی‌رود.
آدم این‌ها را که می‌شنود بیشتر دلش به حال این بچه‌ها می‌سوزد. اسمش است که همه عمرمان را هم جان کنده‌ایم و آخرش باز چیزی نداریم و حتی برای بچه خودمان نمی‌توانیم کاری بکنیم. از قدیم گفته‌اند پول، پول می‌آورد. ما که همیشه مفلس بوده‌ایم.»

راننده‌ها می‌گویند مردم هم از شنیدن این اخبار خوشحال می‌شوند و به اصطلاح دلشان خنک می‌شود و هم غصه می‌خورند از این همه دزدی.

برخی کسبه بازار هم که با آن‌ها گفتگو کرده‌ام، تقریباً حرف راننده‌ها را تأیید می‌کنند. علی انوری که سال‌هاست در بازار پارچه فروش‌های خیابان مولوی فعال است می‌گوید: «ما خودمان از وقتی قیمت ارز اینجوری شد، کار و کاسبی‌مان آنقدر کساد شد که چک‌هایمان را نمی‌توانیم پاس کنیم. پارچه متری ۳۸ هزار تومان را باید متری ۷۵ هزار تومان بفروشیم، معلوم است که مشتری نیست دیگر.
بازار پارچه مولوی قبلاً چه بود و الان چه شده. حالا در این وانفسا آدم این خبر‌ها را هم می‌شنود. ما خوشحال می‌شویم که سلطان ارز و سکه و این‌ها را می‌گیرند، اما چرا وضعیت درست نمی‌شود پس؟ یا این یک روی جریان است یا فساد آنقدر زیاد است که هرچه این سلطان‌ها را بگیرند، وضعیت درست نمی‌شود که نمی‌شود.»

محمود علیزاده هم که خواربار فروشی دارد، از روزنامه‌هایی می‌گوید که دیگر جرأت نگاه کردن به آن‌ها را ندارد. او به قفسه مطبوعات جلوی مغازه‌اش اشاره می‌کند و می‌گوید: «هر بار تیتر روزنامه‌ها را می‌بینم که از این فساد‌ها نوشته‌اند، اعصابم خرد می‌شود. این‌هایی که دستشان توی جیب ماست تا حالا داشتند آزاد می‌چرخیدند و الان هم معلوم نیست چند نفر دیگرشان مانده‌اند که هنوز گیر نیفتاده‌اند. حالا هم می‌گویند بفرمایید، ما این‌ها را گرفته‌ایم، اما آیا شیری که شده پاکتی ۷ هزار و ۵۰۰ تومان، به قیمت قبلی برمی‌گردد؟! منتظریم ببینیم نتیجه چه می‌شود.»

مریم جعفری‌زاده، دکترای فلسفه و استاد دانشگاه، اما نظر دیگری دارد: «من فکر می‌کنم این اخبار عامدانه به این شکل منتشر می‌شوند و هدفی از این کار وجود دارد. الان سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا برخورد شدید با مفسدان اقتصادی بتازگی شدت گرفته یا قبلاً هم وجود داشته، اما اخبار آن به این شکل منتشر نمی‌شده، یا حداقل به این شکل منتشر نمی‌شده.
قبلاً اسم بردن از وابستگان مسئولان که در فساد‌های اقتصادی دست داشتند، تابو محسوب می‌شد، اما حالا می‌بینیم این‌طور نیست و این خودش البته امیدوار‌کننده است به شرط آنکه ادامه دار باشد و فقط با اهداف سیاسی صورت نگرفته باشد وگرنه فقط جو ناامیدی و افسردگی در جامعه ایجاد می‌کند و همه فکر می‌کنند در کشوری زندگی می‌کنند که منابع مالی‌اش به دست افرادی در حال تاراج شدن است و مردم عادی بی‌بهره‌اند و هر روز فقیرتر می‌شوند.»

آنچه اینجا خواستم به آن بپردازم، نه مقوله فساد اقتصادی بلکه آثار انتشار اخبار آن میان مردم است و نقشی که رسانه‌ها در این رابطه دارند. با مهدی فرقانی، استاد روزنامه نگاری در این باره گفتگو کردم. به عقیده فرقانی، اگر رسانه‌ها همواره آزاد باشند و بتوانند نقش دیده‌بانی و نظارت خودشان را در چارچوب قانون و حقوق و آزادی‌هایشان و البته اصول اخلاق حرفه‌ای انجام دهند، می‌شود به‌طور قاطع گفت که حجم فساد اینقدر زیاد نمی‌شود و آنقدر در جامعه بالا نمی‌گیرد که انتشار اخبار آن باعث افسردگی و ناراحتی مردم شود.

او می‌گوید: «این اخبار اخیراً دارد منتشر می‌شود و علت آن این است که دستگاه‌های رسمی دارند به آن می‌پردازند. یعنی وقتی قوه قضائیه سراغ موردی می‌رود و برخورد می‌کند، اخبار آن در رسانه‌ها منعکس می‌شود در حالی که اگر رسانه‌ها آزاد باشند و در حالت معمول، روزمره و همیشه وظیفه دیده‌بانی خودشان را انجام بدهند، کمک‌کار دستگاه‌های رسمی هستند و در واقع می‌توانند به‌عنوان یک بازوی کمکی آن‌ها عمل کنند و بموقع آن‌ها را از مفاسد مطلع کنند و امکان برخورد با آن‌ها را در حالی که ممکن است هنوز در مراحل اولیه باشد، فراهم کنند. این آزادی رسانه‌ها از سوی دیگر می‌تواند جرأت ارتکاب به فساد را هم از عده زیادی از مرتکبان بگیرد.

الان که می‌بینید حجم این اخبار بالا گرفته به‌دلیل فاز جدید برخورد‌هایی است که با پرونده‌های فساد صورت می‌گیرد. پس رسانه‌ها اگر بتوانند به وظایف ذاتی‌شان عمل کنند حجم فساد مطمئناً کم می‌شود و کمک می‌کند به سالم‌سازی جامعه و از اینکه جامعه ناگهان با انتشار اخبار فساد دچار شوک شود، جلوگیری می‌شود.»

فرقانی معتقد است مردم به هرحال از اینکه با فساد برخورد شود همیشه خوشحال می‌شوند و طبیعتاً این روند هم باید بشدت ادامه پیدا کند در غیر این صورت ابعاد فساد به نحوی ممکن است گسترده شود که دیگر قابل مهار شدن نباشد.

او البته به ملاحظاتی که باید در این زمینه از سوی رسانه‌ها لحاظ شود، اشاره می‌کند: «رسانه‌ها در انتشار اخبار مربوط به فساد البته باید یک مقدار با دوراندیشی و با رعایت منافع و مصالح عمومی جامعه عمل بکنند به این معنا که اخبار فساد را به‌گونه‌ای منتشر کنند که باعث ایجاد امید در مردم شود و آن‌ها نسبت به آینده این روند و سالم‌سازی فضا و شرایط و تنگ شدن عرصه بر افراد فاسد و اختلاسگر امیدوار شوند؛ بنابراین مهم است که ساختار اخبار و گزارش‌هایی که این موارد را منعکس می‌کنند، بتواند در چارچوب اصول حرفه‌ای باشد و ضمن اینکه عرصه را بر افراد فاسد تنگ می‌کند در عین حال جامعه را دچار بی‌حسی یا بی‌تفاوتی هم نکند، به بیان دیگر جامعه دچار اوردوز نشود یعنی آنقدر دوز اخبار فساد را دریافت نکند که برایش عادی شود.
در واقع جلوی عادی‌سازی برخورد با فساد هم باید گرفته شود و این تدبیر و دوراندیشی دست اندرکاران رسانه‌ها و همکاری نهاد‌های مختلف دست‌اندرکار مبارزه با فساد را می‌طلبد و به‌نظرم این امر هم در شرایطی امکانش بیشتر می‌شود که ما دارای تشکل‌های حرفه‌ای و سالم روزنامه‌نگاری باشیم و از یک طرف حقوق و آزادی‌های روزنامه‌نگاران تأمین بشود و از طرف دیگر مسئولیت‌پذیری آن‌ها بالا برود و رعایت اخلاق حرفه‌ای به‌عنوان یک اصل مدنظر قرار گیرد.»
منبع: روزنامه ایران
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید