سینمای ایران و مصائبش

چنین رویه‌ای با پوشش‌های رسانه‌ای این نکته را به ذهن می‌رساند که انگار طرحی برای این فشار‌ها وجود دارد که ما هراز‌گاهی با آن مواجهیم؛ از توقیف فیلم گرفته تا برخوردی که با بعضی سینماگران می‌کنند یا مثلا بازداشت تعدادی از مستندسازان. این اتفاقات این هشدار را به مجموعه اهالی سینما می‌دهد.

کد خبر : ۷۳۹۴۶
بازدید : ۸۱۶۷
محمدمهدی عسگرپور | در روز‌های اخیر فیلم خانه پدری با حکم دادستانی توقیف و جلوی اکران آن گرفته شد؛ این مساله را می‌توان از چند زاویه نگاه کرد:

۱- از سال‌های دور تا به امروز از سوی برخی نهاد‌ها از جمله قوه قضاییه یکسری برخورد‌ها با سینماگران و فیلم‌های‌شان می‌شود که در ذهن مخاطبان و دست‌اندرکاران سینما این سوال مطرح می‌شود که برای این اتفاقات آیا طرحی وجود دارد یا به صورت موردی ما شاهد آن هستیم؟
مثلا در روز‌های اخیر جلوی نمایش فیلم خانه پدری با توجه به اینکه پروانه نمایش قانونی هم داشت، گرفته شد، اما بعضی وقت‌ها در سینما با یکسری اتفاقات به عنوان شاخص مواجه می‌شویم که این‌ها زمینه دیگری را در ذهن ایجاد می‌کند که انگار برای آن اتفاقات طرحی وجود دارد. به طور مثال در سال‌های دور به بعضی فیلم‌ها- که اتفاقا مراحل قانونی ساخت و اخذ پروانه نمایش را هم پشت سر می‌گذاشتند- فشار‌هایی از سوی برخی نهاد‌ها وارد می‌شد که اکران نشوند...

در بعضی سال‌ها برخورد‌هایی با جشن‌ها و جشنواره‌ها داشتند که نمونه‌های آن را همه در ذهن داریم. چنین رویه‌ای با پوشش‌های رسانه‌ای این نکته را به ذهن می‌رساند که انگار طرحی برای این فشار‌ها وجود دارد که ما هراز‌گاهی با آن مواجهیم؛ از توقیف فیلم گرفته تا برخوردی که با بعضی سینماگران می‌کنند یا مثلا بازداشت تعدادی از مستندسازان. این اتفاقات این هشدار را به مجموعه اهالی سینما می‌دهد.
حال اینکه چقدر مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد در برخی موارد خود باعث و بانی این فشار‌ها به اهالی سینما هستند، خود مورد بحث است. اینجا منظورم عملکرد مدیران فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد نیست، با این حال آن‌ها باید مراقب رفتار و عملکرد برخی مشاوران و مدیران زیرمجموعه خود باشند، چون ظاهرا بعضی موارد وجود داشته که فیلمنامه هنوز به منصه ظهور نرسیده، بر سر ساخت آن تصمیم قطعی گرفته نشده و سر از نهاد‌های دیگر در‌آورده است؟ یا فیلم‌هایی قبل از پروانه نمایش به نهاد‌های دیگر ارایه شده. به نظر من وزارت ارشاد باید این موضوعات را پیگیری کند.

۲- اکنون هم خانه سینما به قوه قضاییه نامه نوشته و هم دویست نفر از اهالی سینما بیانیه وزینی امضا کردند که البته من با بند‌هایی از این بیانیه موافقم و با بعضی بند‌ها به دلیل عدم موضوعیت موافق نیستم. در خصوص رفتار سینما‌های دولتی آمده که بیشتر به فیلم نهاد‌های حاکمیتی بها می‌دهند؛ شاید سال‌های دورتر می‌شد این حرف را زد.
اگر منظور از سینما‌های دولتی، حوزه هنری است ولی در شرایط فعلی که بخش سینمایی حوزه هنری عملا یک مجموعه پرهزینه و بلاتکلیف است و تولیدی ندارد که حتی بتوان آن را ارزشی نامید. حوزه هنری گاهی هم برای چرخش مالی و کسب درآمد به دنبال فیلم‌هایی است که همه از شنیدن اسم این فیلم‌ها هاج و واج می‌مانند.
از این جهت به نظر من، این نهاد‌های دولتی که صاحب سینما هستند از نظر کارکرد در سینما هیچ موفقیتی نداشتند. بخش سینمایی حوزه هنری الان بیش از اینکه با بودجه‌های‌شان کار بکنند، نشسته‌اند راجع به کار‌های دیگران اظهارنظر می‌کنند.
یا اگر منظور سازمان اوج است که آن‌ها تولیدات مختلفی داشته‌اند که برخی در اکران موفق بوده و برخی نبوده و در یک نگاه کلی‌تر مقدرات اکران در حال حاضر بیش از آنکه در اختیار نهاد‌های حاکمیتی باشد در اختیار برخی دفاتر و حتی افراد است که در این بیانیه اشاره‌ای به پایمال شدن حقوق سینماگران توسط آن‌ها نشده است.
البته در این بیانیه نکاتی هم مطرح است که کاملا مشکلات روز سینما را در‌بر‌می‌گیرد، از جمله تیغ بی‌رحمانه سانسور و اینکه جسارت از مدیران سینما گرفته شده است. ذکر این نکات در بیانیه این را یادآور می‌شود که مسوولان انگار یادشان رفته که با سینما مواجه هستند.
در همه جای دنیا بخشی از فیلم‌های سینمایی با نگاه تیز و انتقادی و گاهی بی‌رحم به مسائل می‌پردازند که این نوع نگاه‌ها به خاصیت سینما مربوط می‌شود. مسوولان به این نکته توجه کنند که اگر خاصیت سینما را از آن بگیریم، سینما بسان برنامه‌های تلویزیونی خنثی می‌شود که این رویکرد کاملا اشتباه است.
باید سینما نگاه متفاوتی به موضوعات داشته باشد و در لایه‌هایش حرف‌ها را فراخور موضوع گاهی تند و تیز و بی‌پروا به مخاطب بگوید که شاید توسط گروهی تحمل هم نشود.

در همین کشور خودمان زمانی معاون سینمایی اظهار کرد: می‌توان سینما را تعطیل کنیم و فقط تلویزیون با برنامه‌هایش به مخاطب عرضه شود. خب در بخش فرهنگی این اشتباه صورت می‌گیرد، پس ممکن است در قوه قضاییه هم بعضی وقت‌ها اشتباه شود.

۳- قوه قضاییه جلوی نمایش فیلمی را که کلیه مراحل قانونی- از شورای پروانه ساخت گرفته تا پروانه نمایش- را گذرانده و مجوز قانونی دارد، می‌گیرد. البته این نشانی از نقض رفتار‌های حاکمیتی است و شاید آقایان قوه قضاییه بر اساس بند‌های قانونی معتقدند اگر تشخیص داده شود که کالایی به ضرر جامعه است توسط قاضی می‌توانند جلوی انتشار آن را بگیرند، ولی وقتی این رفتار تعمیم پیدا نمی‌کند و مثلا جلوی برخی برنامه‌های تلویزیونی که شبهه اشاعه فساد را دارد نمی‌گیرند، بیشتر مساله‌ساز می‌شود.
یادمان بیاید در خصوص برنامه‌هایی که ظاهرا ساختار قمار داشتند... شاید این دوگانگی رفتار از آن جهت است که قوه قضاییه معتقد است مخاطبان سینما بیشتر از تلویزیون هستند! به هر صورت این مسائل برای اهالی سینما و بخشی از جامعه سوال است که خوب است به آن‌ها پاسخ داده شود؛ اگر پاسخ داده نشود ما با جریان منجمد و کم‌خاصیت به خصوص در حوزه مدیریت فرهنگی روبه‌رو می‌شویم که موضوعات دیگر قابل گفتگو نخواهند بود.
من هم از رییس قوه قضاییه می‌خواهم باب گفتگو میان ایشان با اهالی سینما باز شود و حرف‌های دو طرف شنیده تا جلوی سوء‌تفاهم‌ها حتی‌المقدور گرفته شود و مجوز‌های ساخت و نمایش قانونی فیلم‌ها بی‌اعتبار نشود.
۰
نظرات بینندگان
تازه‌‌ترین عناوین
پربازدید