دلفین برج میلاد کشته شد! چه کسی فهمید؟
در این میان اصلیترین مرکزی که باید در اینباره پاسخگو باشد شهرداری است. شهرداریها به جای آنکه شرایط امنی برای زیست حیوانات ایجاد کنند با ایجاد مراکزی، چون دلفیناریومها عملا به حیوانات به مثابه محلی برای کسب درآمد نگاه میکنند.
کد خبر :
۷۵۵۳۹
بازدید :
۵۲۰۸
سپهر سلیمی | کشته شدن یکی از دلفینهای برج میلاد و بیخبری از این اتفاق، درحالی رخ میدهد که سختی زندگی حیوانات صرفا در دلفیناریومها رخ نمیدهد. شرایط ناامن و ناایمن برای زندگی حیوانات در باغوحشها، باغ خزندگان و پرندگان، آکواریومها و ... هم وجود دارد و در حقیقت اتفاقی که افتاده این است که از این حیوانات کاسبی میشود و برای کسب درآمد این حیوانات به اسارت درمیآیند.
در این میان اصلیترین مرکزی که باید در اینباره پاسخگو باشد شهرداری است. شهرداریها به جای آنکه شرایط امنی برای زیست حیوانات ایجاد کنند با ایجاد مراکزی، چون دلفیناریومها عملا به حیوانات به مثابه محلی برای کسب درآمد نگاه میکنند.
این درحالی است که این حیوانات وحشی هستند و باید در طبیعت وحش خود زیست کنند. با این حال از طبیعت دزدیده و قاچاق میشوند. پس از آن هم در اسارت قرار میگیرند و بسیاری از آنها در اثر فشار آسیبهای گسترده دیده و میمیرند. در صورتی که هر حیوانی باید در جغرافیای سرزمین خودش زیست آزاد داشته باشد.
باید مقابل دزدیده شدن و قاچاق آنها ایستاد. این روند همچنان ادامه دارد و ارگانی، چون شهرداری که گویا اجارهای در حدود ٢٥٠میلیون تومان از دلفیناریوم فعلی کسب کرده باید در این زمینه پاسخگو باشد.
این اتفاق درحالی رخ میدهد که میتوان بر موارد فرهنگی که در آن حقوق حیوانات هم نادیده گرفته نشود، تمرکز کرد. نمونهاش پرندهنگری است که هم میتواند مردم را با فرهنگ زیست آزاد حیوانات آشنا کند و هم اجازه زندگی به حیوانات را دهد. اما نگاه شهرداریها به حیوانات کالاگونه است و مانند سایر بخشهایی که زیرنظر شهرداری است با آن برخورد میکنند و وضع به گونهای است که نگاه به حیوانات مانند نگاه پل عابر پیاده و کتابخانه و... است.
این نگاه عاملی شده که متخلفان به راحتی از این وضع سوءاستفاده کنند و هیچکس هم هزینه فرهنگی را که این اتفاق بر شهر و شهروندان وارد میکند، نبیند. اتفاقاتی از این دست، اتفاقاتی ضد فرهنگ است که نگاه ابزاری به حیوانات را ترویج کرده است.
در این میان نقش نهادهای نظارتی را مانند سازمان محیطزیست نباید نادیده گرفت. اما واقعیت این است که سازمانی، چون محیطزیست با این حجم گسترده از وظایف و مناطقی که باید رسیدگی کند، ممکن است نتواند از پس چنین کاری بربیاید و چنانچه ما ثروتمندترین شهر دنیا هم باشیم و بهترین نظارت را هم داشته باشیم، با این حجم از مراکز نگهداری از حیوانات نمیتوانیم نظارت دقیقی داشته باشیم.
به همین دلیل خواسته همه فعالان این است که این مراکز هرچه زودتر تعطیل و موارد حامی حقوق حیوانات جایگزین آن شوند. در عین حال انتظار میرود تعطیلی دلفیناریوم برج میلاد هم موقتی نباشد و شاهد تعطیلی مرکزی، چون مرکز فعلی باشیم و به جای آن هم امید است مراکزی مانند استخرهای عمومی و... ساخته شوند که نفع عمومی داشته و همه بتوانند از آن بهره ببرند و در عین حال حقوق حیوانی را هم پایمال نکرده و موجب مرگ آنها نشوند.
۰