چرا از کار کردن متنفریم؟

چرا از کار کردن متنفریم؟

تنفر از کار؛ این موضوع درباره اکثر ما صدق می‌کند. یعنی از کارمان راضی نیستیم، ولی به دلیل مخارج زندگی و تامین آن‌ها باید هر طور که شده به کارمان ادامه دهیم. پس چه کاری باید انجام دهیم وقتی که نفرت از کار در وجود ما خانه کرده است؟ چرا ترک محل خدمت دشوار و به مراتب ماندن و ادامه دادن، کار دشوارتری است؟

کد خبر : ۸۲۲۶۰
بازدید : ۱۷۲۰۴
فرادید | آیا از کارتان متنفر هستید، ولی نمی‌دانید چه کار کنید؟ آیا صبح به سختی از خواب بیدار می‌شوید و از سر کار رفتن حس بدی دارید؟ آیا شما اغلب در خواب بی قرار هستید و از زندگی و خودتان نفرت دارید؟ آیا شما هنگامی که در محل کارتان به سر می‌برید، احساس نارضایتی می‌کنید و خوشحال نیستید؟ اگر نفرت از کار در وجود شما هست و جواب تان به تمامی این سوال‌ها مثبت است، بسیار واضح است که در شرایط سختی هستید و به هر وسیله‌ای که شده به دنبال راهی برای رها شدن می‌گردید و شاید هم می‌خواهید از کارتان استعفا بدهید.

این موضوع درباره اکثر ما صدق می‌کند. یعنی از کارمان راضی نیستیم، ولی به دلیل مخارج زندگی و تامین آن‌ها باید هر طور که شده به کارمان ادامه دهیم. پس چه کاری باید انجام دهیم وقتی که نفرت از کار در وجود ما خانه کرده است؟ چرا ترک محل خدمت دشوار و به مراتب ماندن و ادامه دادن، کار دشوارتری است؟

این غم و اندوه و نفرت از کار، بیشتر از هر زمانی شما را غرق روزمرگی می‌کند و نه تنها شما را ناراحت می‌کند بلکه باعث تحریک همه افراد اطراف شما هم می‌شود و موجب انتقال این حس به آن‌ها هم می‌شود. به این خاطر که اغلب افراد فکر می‌کنند که ماندن در یک شرایط سخت و شناخته شده، بهتر از یک شرایط ناشناخته است.

اگر نفرت از کار در وجود شما زیاد است، احتمالا کار خود را به نحو احسن انجام نمی‌دهید و در آینده‌ای نزدیک ضرر می‌کنید. اگر بخواهیم رک و پوست کنده با شما صحبت کنیم، باید بگوییم که اگر انجام کاری برای شما غیر قابل تحمل است، هر طور که شده باید آن را رها کنید. به همین منظور در ادامه این مطلب ۵ دلیلی که باعث می‌شود افراد به ادامه کاری که از آن متنفرند بپردازند را آورده و راهکار‌های مفیدی هم برای حل آن‌ها ارائه داده ایم. با ما همراه باشید.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که رضایت از زندگی و رضایت شغلی مردم روبه‌کاهش است. بر اساس پیمایش (نظرسنجی) اجتماعی عمومیِ ایالات متحده (General Social Survey، GSS):

در مقیاسی از ۱ تا ۳ که در آن ۱ به‌معنیِ «نه‌چندان راضی» و ۳ نیز به‌معنیِ «بسیار راضی» است، مردم آمریکا به‌طور میانگین به خود امتیاز ۲٫۱۸ می‌دهند که فقط کمی بالاتر از امتیاز ۲ به‌معنیِ «نسبتا راضی» است.

گرچه ممکن است این نتیجه برای برخی چندان بد به نظر نرسد، نشان‌دهندهٔ اُفت چشمگیرِ میزان خوشنودی در مقایسه با اوایل دههٔ ۱۹۹۰ است. وقتی آمار و ارقام موجود را بیشتر بررسی می‌کنیم، درمی‌یابیم که وقت‌گذرانی در اینترنت، گوش‌دادن به موسیقی و استفاده از رسانه‌های اجتماعی، همگی کار‌هایی هستند که با نارضایتی افراد ارتباط دارند.

جالب است که این‌ها همگی سرگرمی‌هایی هستند که در رایانه و گوشی همراه وجود دارند. نکتهٔ جالب دیگر این است که این موارد، همگی فعالیت‌هایی هستند که بیشترِ مردم در حین کار انجام می‌دهند.
تنفر از کار؛ چرا از کار کردن متنفریم؟

۱. آیا فقط بر چیز‌های منفی تمرکز می‌کنیم؟

شاید پادکست‌هایی که گوش می‌دهیم موجب تنفر از کار کردن می‌شود. وقتی به کارآفرینان موفق گوش می‌دهیم که دربارهٔ مسیری که پیموده‌اند و موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اند صحبت می‌کنند، به این فکر می‌افتیم که تعهد ما برای رسیدن به موفقیت چقدر بوده است. آیا مشتاق بوده‌ایم که به زندگی رؤیایی خود برسیم یا فقط درمورد آن حرف زده‌ایم؟

همین حالت درمورد کسانی که برای وقت‌گذراندن در رسانه‌های اجتماعی می‌چرخند یا به موسیقی گوش می‌دهند نیز صدق می‌کند. وقتی موفقیت‌ها و احساسات دیگران را می‌بینیم، آن موفقیت‌ها و احساسات را بلافاصله با زندگی خودمان مقایسه می‌کنیم. وقتی فردی را می‌بینیم که به تعطیلات رفته، خودروی جدیدی خریده یا تشکیل خانواده داده است، احساس نارضایتی می‌کنیم.

چیزی که شاید فهمیده باشید این است که معمولا انجام این کار‌ها موجب می‌شود که در کارمان بر چیز‌هایی که دوست نداریم تمرکز کنیم. برای نمونه، شاید از این مسئله ناراضی باشیم که شغل ما موجب می‌شود که نتوانیم کسب و کار خودمان را راه‌اندازی کنیم. مسئلهٔ ناخوشایندِ موجود درمورد کارمان می‌تواند موضوع‌هایی مانند این یا چیز کاملا متفاوتی باشد. به هر حال، اگر می‌خواهیم دوباره به کارمان علاقه‌مند شویم، باید بر چیز‌هایی تمرکز کنیم که به آن‌ها علاقه داریم و برایمان خوشایند هستند.


بر ویژگی‌های مثبت شغل فعلی‌تان تمرکز کنید

تمرکز بر ویژگی‌های مثبت موجب می‌شود به یاد بیاوریم که چرا اصلا به‌سراغ این کار رفته‌ایم و این شغل را انتخاب کرده‌ایم. اگر دلیل انتخاب شغل فعلی‌مان این بوده که حقوق آن ۱۰٪ بالاتر از حقوق شغل قبلی‌مان بوده، بالاتر بودن حقوق چیزی است که وقتی با شرایط سخت روبه‌رو می‌شویم، باید به خودمان یادآوری کنیم. اگر دلیل انتخاب شغل، نزدیکی محل کار به منزل‌مان یا تعادلی که میان کار و زندگی شخصی‌مان ایجاد می‌کند، باید روی همین جنبهٔ شغل‌مان تمرکز کنیم.

وقتی همیشه ویژگی‌های ناخوشایند شغل‌مان را به خودمان یادآوری می‌کنیم، بیشتر از کار کردن بیزار می‌شویم. وقتی روی موارد منفی تمرکز می‌کنیم، پرسش‌هایی مانند موارد زیر را از خودمان می‌پرسیم:

- چرا در این شغل مانده‌ام؟
-چرا در شغلم پیشرفت‌ نمی‌کنم؟
- چرا بدترین افراد، ترقی می‌کنند و ترفیع‌ می‌گیرند؟

-آیا واقعا باید این کار‌های مزخرف را انجام بدهم؟

معمولا پاسخ این پرسش‌ها این است که، چون حس می‌کنیم به‌شکلی گرفتار شده‌ایم و گیر کرده‌ایم، مجبور هستیم که به کار کردن در این شغل ادامه دهیم. ولی هرچقدر هم که دچار تنفر از کار باشیم، از کارنکردن و بیکاربودن بیشتر بیزار هستیم.

ترس از شکست چیزی است که هریک از ما با آن روبه‌رو هستیم؛ ولی پرهیز از شکست، تقریبا همیشه به افسوس و پشیمانی منجر می‌شود.

تنفر از کار؛ چرا از کار کردن متنفریم؟
۲. آیا برای کارفرمایی بی‌تفاوت کار می‌کنیم؟

کسی که برایش کار می‌کنیم و فرهنگی که کارفرمای ما در محیط کار شکل می‌دهد، عامل مهمی در رضایت یا نفرت ما از کار کردن است. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ۹۲٪ کارکنان، بیشتر تمایل دارند که برای کارفرمایی دل‌سوز و همدل کار کنند. یک لحظه به این مسئله بیندیشیم که ۹۲٪ مردم از شغل خود راضی نیستند و لذت نمی‌برند. ۹۲٪ مردم از پیشرفت شغلی یا حقوق خود راضی نیستند؛ ولی در هر صورت تمایل دارند که در شغل فعلی خود باقی بمانند.

همدلی به‌معنیِ توانایی هر فرد در درک احساسات طرف مقابل و شریک‌شدن در آن احساسات است. دلیل اینکه همدلی در علاقه یا نفرت ما از کار کردن اهمیت بالایی دارد، این است که هرکسی می‌خواهد پذیرفته و درک شود.
۰
نظرات بینندگان
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    سایر رسانه ها
    تازه‌‌ترین عناوین
    پربازدید